۲۱ پاسخ

یعنی وضعیت یجوریه که آدم نه راه پس داره نه راه پیش😂 باید زایید.

دقیقا منم عین شمام😓

من که شبانه روز دارم به زایمان فکرمیکنم اعصابم بهم ریخته

ب عنوان کسی ک یه بار تجربه زایمان داشته بهت میگم عین خیالت نباشه خیلی شیرینه برا درد های بعدش هم مثل درد پریودیه ک با شیاف رفع میشه ک کلا همون روز تو بیمارستان داریش فردا تمام

اوووف انقدر من سختی کشیدم دیگه این برام چیزی نیست...اینم مثل بقیه اتفاقات میگذره ...فقط دلم میخواد پسرمو ببینم هرشب میشینم تصورش میکنم و لذت میبرم ایشالله همه چی خوب پیش بره

من به این فک میکنم که چیکار کنم مثل زایمان اولم که خیلی اذیت شدم .ایندفعه درد کمتری بکشم ...

والا همیشه میگفتم طبیعی میخوام تابیمارستان بستری شدم
زایمانای طبیعی رو دیدم صدای جیغا وگریه ها و دعاها و ترسها کلا ترسیدم
گفتم حالا سزارین نا دوستم زنگم زد گفت سزارین بعد بخیه زدن ابنقدر فشار میدن که خون اضافه داری بیاد بیرون تا عفونت نکنی
موندم جفتش درد داره بااینکه آدمی هستم درد رومیخورم ولی ترس رو نه کالا به روز میدم استرس فراوان دارم

فهمیدی چطوری اروم بشی ی منم بگو

همه دردا و سختیاش ی طرف اون قسمتی ک بدون شورت شلوار ازت خون میاد ی طرف🤢🤢از الان غصم کرده

من هنوزم از سزارین نمیترسم هر چی دردم داشته باشه تحمل میکنم میترسم کیسه ابم پاره شه مجبورم کنن طبیعی بیارم 🤣

چرا من نمیترسم تازه روز شماری هم میکنم با اینکه خیلیی ترسوم و تحمل دردم صفره .و اصلا پوست کلفت هم نیستم

همتون تحمل میکنید این روزا هم میگذره تا ابد ک نمیخواد اون توبمونه باید یجور بیاد بیرون پس فکرا بیخود نکنید ادم اندازه سطح تحملش درداشو تحمل میکنه چون چاره ایی نداره

منی که بچه ی دومم هستش میگم بهتون که سخت هست الکی نمیگم آسونه ولی انقدر شیرین که اصلا متوجه نمیشی کی بچت بزرگ شد
خیالتون راحت
حیفه با این فکر و خیالا روزتون و حستون رو خراب کنین

و ب همسرت بگو نی نی دنیا اومد حواست به من باشه

دقیقا
من خودم طبیعی دوست دارم
میترسم بچه بریچ بشه نتونم طبیعی بیارم از دردای بعد از سزارین میترسم
میترسم حتی شیر نداشته باشم 😑
یا زایمان زودرس . کیسه آبم نشتی داشته باشه یا پاره بشه
افسردگی بعد از زایمان به کنار
افسردگی قبل از زایمان نگیریم🫠😂
هر لحظه ی فکری میاد سراغ آدم...

من الان فقط،به بخیه های سر کلاژم فک مییکنم مث چیز مسترسم ا، باز کردن بخیه ها

حالا من که بچه دومه مثل چی میترسم 🥴 آروم نمیکنم همینطوری هر چی نزدیکتر میشم بیشتر میترسم نتونم از پسش بر بیام

من فعلا بهش فکر نمیکنم
هر چی پیش آید خوش آید ،ما که خندان میرویم 🤣🤣😵‍💫😵‍💫😵‍💫😵‍💫😵‍💫

منم اینجوریم یه روز میگم چیزی عمل دیگه عوضش دخترمو میبینم بعد میگم من چجوری بی حسی رو تحمل کنم خفه میشم دردارو چجوری تحمل کنم خلاصه هر روز یجوریم

وای دقیقا حرفای دلمو زدی من همش به اولین لحظه ای که قراره صورت ماه دیانا رو ببینم فک میکنم به اینکه شبیه من میشه یا باباشه موهاش فرفری میشه یا صاف پوستش سفیده یا سبزه ابروهاش بوره یا مشکی به اینا که فک میکنم اصلا تمام مسائل از رهنم میره کنار💖💜😍🤌🏻

منم مث سگ میترسم بهش فکر میکنم بیشتر دکمه غلط کردن هم ندارم الان دیگه🫤🥲😂💔

سوال های مرتبط