۱۰ پاسخ

طبق گفته هات برداشت من اینکه استرس و اضطراب داره
بشدت بهت وابسته است
باید با یه مشاور کودک پیش بری تا استرسش کم بشه وابستگیش کمتر بشه
بودن تو محیط هم سالان الان براش خیلی خوبه اما باید اول ازت جدا بشه

پسر منم مثل صدراس.توو پارک سرسره که نمیره اگرم بره خیلی کم فقط میره بالا وایمیسه تابم چندتا میخوره میاد پایین میاد میشینه پیش من ولی خانه بازی خیلی دوسداره میره بازی میکنه.توو خونه ام که اگه تلویزیون روشن نباشه کلا میگه پیشم بشین بامن بازی کن منم میشینم دیگه چاره ای نیس ولی خب کلافه میشم تلویزیونم زیاد نمیزارم چون چشمش اذیت میشه دیگه مجبورم کل روز پیشش باشم

عزیز ببین جو خونه چجوریه بعضی بچه ها از ناراحتی بزرگترها ترس از جدایی دارن

یک چکاپ کامل ببر .ممکنه ویتامینی چیزی کمبود داشته باشه و اثر گذار باشه .
حس امنیت رو بهش بده .
نگو از من اویززونی یا بهم چسبیده کلا جلوش نگو .تو که مدام باید کنارش باشی پس بذار حس امنیت بگیره اصلا اصلا جلوس در مورد این چیزایی که گفتی صحبت نکن فقط کنارش باش و بگو بهش عیب ندارد میام کنارت تو پارک و... وقتی هم بچه ای اومد و دوست نداشت اصرار نکن

پسرمنم همینجوریه . دلم برای یک روز آروم تنگ شده

یه پیشنهادی دارم بزارش مهدکودک خیلی خوبه حداقل هفته ای سه روز بزارش خیلی بهتر میشه

عزیزم بهترین گزینه مراجعه به روانشناس کودکه مطمئنا یه مشکل درونی داره که بیقراره

حرف نمیزنه کامل؟
پسر منم همینطور بود ی تایمی خیییلی شدید الان بهتر شده ولی همچنان ب شدت خجالتی مثلا حتی برای خاله یا عمه هاشهم خجالتیه میریم پارک خودم باید کنارش باشم بیشتر تاب بازی دوس داره و سرسره خیلی کم زود خسته میشه

من دوتا دارم یه سه ساله و یکی هم یک سال و نیمشه بازم از صبح تا شب همین آش همین کاسه است

ببین بچه ها همینن منم مثل توام دختر منم اذیت میکنه به حرف اصلا گوش نمیده غذا درست نمیخوره

سوال های مرتبط

مامان گل پسری مامان گل پسری ۳ سالگی
بچه های شماهم مدام میزنن شمارو محکم؟ پسر من چه جلو خودمون چه بقیه همش گیر میده بی دلیل بهم خیلی محکم منو میزنه تو صورتم چشمم بدنم کلا نابودم کرده دستاشم اندازه آدم بزرگی زور داره ، از سرو کولم می‌ره بالا همش دنبال بازی و شیطنته . از طرفی باز گاهی بغلمم میکنه بوسم می‌کنه میگه دوستت دارم، نمی‌فهمم چرا اینقدر میزنه منو
و اینو بگم من خیلی باهاش بازی نمیکنم بیشتر میبرمش پارک یا بیرون ولی باباش بیشتر تو خونه باهاش بازی میکنه و نمی‌رسه که ببرش پارک یا بیرون چون باباش نیس تا ۹شب ظهر یکساعت فقط هست بقیش نیست تا شب
و درصورتی که همش یا منه همش باباشو میخاد و وابستس بهش نمیزارع بخابع یا غذا بخوره تو مهمانی ها هم تنها بچه ای ک اینقدر اذیت می‌کنه بچه ی ماست آخرشم با اعصاب خوردی مجبوریم ازون مهمونی بیایم بیرون البته الان بهتر شده قبلا وحشتناک بود چکاب هم دادیم مشکلی نداره
خیلی فضول و شیطونه همش دنبال بازیه اصلا دوست نداره تنها با خودش بازی کنه همش به من میگ ظرفارو نشور غذا درست نکن هیچ‌کار نکن فقط با من بازی من همش گریه بهانه باباشم اسیر داره وقتی خونس، خیلیم ما براش وقت میزاذیم همه چی براش می‌خریم حتی نمیدونم چرا اینجوری می‌کنه بیشتر اذیتمون می‌کنه راهکارش چیه بچه ها بنظرتون