مامانا دخترم واقعان باباشومیخادهرکارمیکنم یادش نمیره امروز ازصبح تاحالا گریه میکرد منم راضی نیستم گریه کنه اگه دلش باباباش خوشه بره پیش پدرش دیگه پیام دادم که بیاد بچه شو ببره اما جواب نداد چیکارکنم خیلی بی قراری می‌کنه

عزیز دلم درسته شما مادری و طاقت گریه های فرزندتو نداری اما پدر بچه شما معتاد هست و دست بزن به گفته خودت و کسی هم ک دچار این مشکل هست گاهی اوقات دست خودش نیست و تعادل نداره ممکنه بلایی سر بچه بیاره به ناخواسته تحمل کن سرگرمش کن ببر پارک .سینما و....تا یادش بره

عزیزم میدونم برات سخته ولی سعی کن آرومش کنی دلت میاد پیش یه آدم معتاد که تعادل نداره بفرستی اگه خسته هم شدی از نگه داریش و گریه هاش تحمل کن مطمئن باش بره پیش باباش برای شما گریه میکنه پس سعی کن چ
یه مدت گریه هاش و بهانه گیری هاشو تحمل کنی بجای اینکه بدی به پدرش

بهتره اگر بچه برد خودت باهاش بری ببره پارک بگردونه که جفتتون پیش هم باشید که دل خودتم قرص باشه بعدش دوباره بیاریش پیش خودت ...اگه اون بابا آدم بود حتی نمیزاشت تو پیام بدی خودش میومد دیدن بچه اش

بزار یکساعتی باباشو ببینه ک خودتم باشی،باهم تنهاشو نزار

یه چند روز بمونه عادت میکنه

خدا بهت صبر بده

بمیرم برادلت 😭😭😭
شوهرم دس بزن نداره معتادم نیس ولی وقتی بحثمون بشه بچه هاموازم میگیره
منم حتی اگ حق بامنم باشه بازم کوتامیام

متاسفانه جدایی خیلی برا بچه ها عذاب اوره
اون مطمئنا شما دوتارو باهم میخواد پیش پدرشم بره بی‌قراری شما میکنه

ببرش پارک و تفریح و خوراکی براش بخر ازیادش میره

عزیزم چرا جدا شدید