دخترا بیایید یکم براتون برم بالا منبر
دوستانه بگم
توروخدا بیایید انقد به هم وایب بد ندیم انقد به یه مامان حس ناکافی بودن ندیم انقد از هم خرده نگیریم
یکی به بچه اش شیر خشک میده یکی غذای کمکی شروع میکنه یکی جای بچشو جدا میکنه یکی جای بچشو جدا نمیکنه یکی بچشو میزاره پیش پرستار و هزار تاااا کار دیگه ک ممکنه یه مادر با توجه به موقعیت و شرایطتش انجا بده و مورد پسند ما نباشه
هممون به اندازه کافی نگران دلسوز بچه هامن هستیم هممون مطمئنم شبا ک بچه میخوابه باخودمون میجنگیم ک ای کاش یکم صبورتر بودم یکم بهتر بودم نکنه من مادر بد و بی مسئولیتی ام و همه ی این درگیری های فکری و‌تنش و اضطرابها جدا از هزاران مسئله و‌دغدغه زندگیه ک داریم جدا از تمام تلاش ها و خستگی هایی ک نو روز دچارش شدیم
حالا فکر کن با همه ی اینا یکی هم بیاد از بیرون وایسه بگه وای وای چ مامانی چرا مثلا ب بچه ات بجای سه قاشق چهار قاشق غذا دادی
دیگه اورتینگ میکنه اون مادر کولبس میشه یکم باهم مهربونتر باشیم
ببخشید زیاده گویی کردم ولی به نظرم لازم بود

۳ پاسخ

اینم اضافه کن وقتی از چیزی سردر نمیاریم الکی نظر ندیدن اون مادربیچاره دلش هزارراه میره بی شعور نباشیم دلم پربود 😅

عزیزم بخواییم با حرف مردم زندگی کنیم که باختیم برا خوده من زیاد گفتن خانواده شوهرم آخرش باهاشون قطع رابطه کردم الان راحت دارم بچم رو بزرگ میکنم

چقدر حق گفتی
من یک ماه دیکه باید برگردم سرکارم دنبال پرستار مطمنم‌و واقعااا نگران پسرمم هرکی ام منو میبینه میگه پرستار پیداکرددددی ادم مطمن پیداکنیاااااا انگار من بچع مو دست هرکسی میدم
خب منم به وقتش برای موقعیتم کلی تلاش کردم باید برگردم سرکارم نمیخام دوسال بعد حسرت این روزامو بخورم

سوال های مرتبط