مامانا شماهم ک نی نی دوم و زود باردار شدید اینجورید
من عذاب وجدان زیاد دارم نتوستم روزایی ک پسرم قدم ب قدم راه میرفت و همه چیز و برا اولین بار تجربه میکرد کنارش باشم
همنجور نتونستم اونی ک تو دلمه و مث پسرم مراقبش باشم
خودم تنها موندم و دوتا بچه هام ک نمیتونم درست حسابی از هرکدوم مراقب کنم

منم الان باردارم
زیاد سخت نگیر
ان شاءالله خدا کمک میکنه و با هم بزرگ میشن
تازه پشت هم خیلیم خوبن
همبازی دارن
تنها نیستن
سخنی دارن ها ولی شیرینی هم دارن
خدا بزرگه عزیزم

سلام گلم زری جووونم مبگذره این روزا په قدیما چجوری بود .۸و۹ تا باهم پشت سر هم میاوردن .بخدا زندکی هاشون و صمیمیتشونم بیشتر و بهتر از حالا بود با اون حجم کارو نداریی ....منم اوایل عذاب وجدان داشتم ولی بمرور میگذره تازه بزرگ میشن باهم میگی خداراشکر زود اوردم باهم بزرگ شدن رفیق همن خودتم راحت میشی

وقتی بدنیا بیاد این عذاب وجدان بیشترم میشه من پسرم یسال دوماه دخترم ۳۶ روزش ۲۰ روز اول کارم گریه بود تا به پسرم نگاه میکردم‌اشکام میریخت

هعی زهرا من یدترم تف ولی میگم شاید بزرگ شن بام هم بازی شن

خیلی ام خوبه . برا من سه نیم سال اختلاف دارن میگم کاش زودتر بود یهو بزرگ میشدن ..‌.
تازه از پوشک و شیر گرفتم باردار شدم

بچه یک ساله نمیشه باهاش بازی کرد که.زبون نفهمه.ما بازیشو تماشا می کنیم فقط

آخه خدا بزرگه نگران نباش❤❤

عزیزم گذشته دیگ گذشته از این لحظه هر کاری دوست داری براشون انجام بدی رو سعی کن انجام بدی
تو خیلی کار سختی داری خدا بهت قوت بده.

دقیقا 🥲

جایی میذاشتیش کنارت نبود؟

این روزا میگذره و همشو یادت میره عزیزم.مهم اینه ک همبازی خوبی میشن چون تقریبا همسنن

پسرت ۵ ماهه بود باردار شدی؟