۱۹ پاسخ

ازون حرفا بود😐😐😐

اول اینکه لباسشویی برای لینه ک لباس باهاش بشوری نه با دست برای بچه ات فرقی نداره با چی لباسش شسته میشه و کارهایی امثال این... اون فقط دلش بازی میخواد ‌ دوم اینکه اون بچه است میخواد جایی بره ک بش آزادی بیشتر میدن و باهاش بیشتر بازی میکنن و دورش شلوغ تره. خودتو اذیت نکن بزرگ میشه میبینه چجوری مامانی میشه

عزیزم از من ناراحت نشو تورو خدا ولی به نظرم حتما به تراپیست نیاز داری خیلی داری خودتو عذاب میدی
اول اینکه بچه بهش خوش میگذره حتما
پسر منم برای بابای من گریه می‌کنه ولی پشت شوهرم نه الان همسرم باید فک کنه بچه بابا بزرگش رو بیشتر دوست داره ؟؟؟
و ی مورد دیگه تورو خدا از این مادرا نباش که برای کارایی که میکنی سر بچه حتی تو ذهن خودت منت کنی اگه لباس با دست و صابون میشوری انتخاب خودت بوده و نباید بگی بعد ها مثل مادر های خودمون میشی که همش بابت مادری کردن تو هر موقعیت سر ما منت میکنن
ازم ناراحت نشی تورو خدا ولی حس میکنم افسردگی پنهان شدید داری چون موضوعات عجیبی برات بزرگ میشه و خودتو آزار میدی
اینو بدون عشق هر بچه ای مادرشه حتی اگه بدترین مادر دنیا باشه

منم مثل توام خیلی از این فکرای احمقانه میکنم ...خونمون تو ی ساختمونه و زیاد پیششون میره ...اگر بچم یبار از بغل اونا بغل من نیاد میشینم و زار زار گریه میکنم🤣خودم میدونم خرم ولی هرکاری میکنم نمیتونم بی‌تفاوت شم .‌..ولی ولی ولی بارها پیش اومده بچم موقع خواب موقع درد موقع مریضی فقط منو میخواد ...احساسی ک بین فرزند و مادره هیچوقت کسی نمیتونه منکرش شه احساس بچه ب مادر فرق داره ...اون فقط وابسته اونا شده ....ولی اگ توهم میخوای شدت پیدا نکنه بیشتر با بچت وقت بگذرون بچه ها فقط دنبال اینن یکی باهاشون بازی کنه و بهشون محبت کنه ....

حتما زیاد پیششون بوده یا میبینشون بچه خواهر منم همین بود بابا و مامانشو بیرون میکرد میموند پیش ما😂 الآن که بزرگ شده بذارنش بازم همونجوریه

خب بهشون وابسته س عزیزم
اما این دلیلی نداره که بگی تو رو نمیخواد
تنها آغوش امن واسه بچه فقط مادره
بچه وابسته فقط‌مادر و اذیت میکنه
من چند روز پیش با مادرشوهرم‌رفتیم جایی بهش میگفتم‌بیا پیش‌من میگفت نه
کلا روی پای مادرشوهرم نشسته بود
اگه پیششون‌می مونه خیلی خوبه هر از گاهی میتونی بذاریش استراحت کنی

از اون حرفا بود

پسر منم خونه خالش خونه مادر شوعرمو خیلی دوس داره هرگاه میریم ب زور برمیگرذنمش خونه

چ حرفا
آراد عاشق عمه هاشه
عموهاشو تند تند بوس می‌کنه
من موقعی میرم خونه مادر شوهرم استراحت میکنم ولذت میبرم ک با اونا خوبه
نمیشه ک اونا رو بیشتر دوست داشته باشه

مگه میشه دوست نداشته باشه
اونجا حتما لی لی به لالاش میزارن باهاش بازی میکنن بخاطر همین دوس داره بره اونجا
من جات بودم میپوشیدم میرفتم پیششون
میگفتم خداخیرتون بده پسرمو میگیرین من به خودم برسم و استراحت کنم

دختر بزرگ منم اونطوری بود،اصلا به دل نگیر،ولی بعد از ۴ سالگی، به شدت به من و باباش وابسته شده، قبلا هر کی می اومد خونمون دوست داشت باهاش بره، خونه همه میموند، الان بچه هست هیچ درکی از اطرافش نداره، بذار بره، بلاخره محبت دیده که دوست داره بره اونجا، چی بهتر از این

عزیزم موقتیه بچه منم برای همه گریه میکنه اینکه دلیل نمیشه من دوس نداشته باشه 😅

الان بچه من شدیدا وابسته عمش هست همش گوشی دستشه با عمش حرف میزنه عمشو میبینه منو یادش میره گریه می‌کنه واسه خونه عمش الان بگم منو دوست نداره ؟

من پسرم چون تو ی ساختمون با مادرشوهرم زندگی میکنیم وابسته اوناس ولی منو یاد میکنه بازم ولی خب بیشتر میره‌خونه اونا

خب زیاد میبینه حتما وابستشون شده

😐😑.

عزیزم دوست داره هیچ بچه ای مادرشو کنار نمیذاره وابسته گی شدید ب اونا داره فقط

این چه حرفیه مگه میشه بچه مادرشو دوست نداشته باش.چون اونا رو زیاد میبینه وابستشون شده دوست داره پیشش باشن

شما ازپیشش بری نمیاد دنبالت؟اینجوریام نیست بعدم حتما زیاد اونارو میبینه که بهونشونو میگیره کمتر ببرش خونه مادرشوهرت

سوال های مرتبط