۱۳ پاسخ

تاالان فکر نمیکردم الان که گفتی فکزم مشغول شد 🤦🤰🤰🤰

اره خیلی

نه من همش میگم چه طور این مدت بدون نی نی زندگی کردم 😄😄البته بچه سومه ها اما کلا نی نی خیلی دوست دارم😝

اره من خیلی زیاد آخه بعد از ۶ سال جلوگیری گذاشتم باردار بشم واسه همین خیلی عادت کرده بودم اما الان می ترسم

نه دوس دارم زودتر بدنیا بیاد ازین وضعی ک توشم خلاص شم حس خفگی شل و ولی بی‌حالی و سنگینی اذیتم میکنه دلم میخاد مث قبل سبک و سرحال شم

دیگه با عضه خوردن نمیشه کاری کرد باید به اینده فکر کنی مجبوری مسعولیتشو قبول کنی زندگی کلا پله پله میره بالا دیگه اینم جزی از اوناست

نه من که بهش فکر نمی‌کنم.. فقط به وقتی دنیا بیاد فکر میکنم که همه چیش خوب باشه و بتونم خوب ازش مراقبت کنم و بهش رسیدگی کنم..
بهش فکر نکن بالاخره اینم یه بخش از زندگیه که دیر یا زود بهش میرسیدی

نه من تاحالا بهش فکر نکردم🚶🏻‍♀️باید پذیرفت زندگی ذو هر لحظه یه شرایط تازه ممکنه پیش بیاد که سوپرایزمون کنه❤️با مقاومت و‌موندن تو گذشته فقط خودمونو اذیت میکنیم

من الان فقط زندگیمو با دخترم تصور میکنم

ببین الان که فکرشو میکنم من همیشه قبلا میگفتم مجردی تا یه حدی دیر هم ازدواج کردم حسابی از مجردی لذت بردم.۲۳ سالگی ازدواج کردم.بعد از ۴ سال هم تصمیم گرفتیم بچه دار بشیم... زندگی دو نفره هم تا یه حدی لذت بخش بود.سنمونم میره بالا دیگه تا کی

اره خیلی پیش اومده

عزیزم اینا طبیعیه ، خیلی اینجورین. من گاهی این فکرا میاد تو سرم میگم دیکه نمیتونم مثل قبل به خودم به خونم برسم دیگه خلوت دو نفرمون تمومه ولی تا بچم تکون میخوره غش میکنم براش😍

من الان ۹ ساله یکی دارم .دیگه خیلی وقته بهش فکر نمیکنم

سوال های مرتبط

مامان توت فرنگی مامان توت فرنگی هفته سی‌ویکم بارداری