۱۴ پاسخ

عزیز شما اضطراب دارید
وسواس دارید اینارو ب بچه هم منتقل میکنید
نصف بیشتر حرکات و افکار شما از عذاب وجدان شما ناشی میشه
راحتش بذارید
همین ک خوشحال باشه کافیه
فقط بچه شما نیس ک برعکس بالا میره همه اون مادرا هم نواقصی دارن ک مادرای بعدی نگاه بدی میکنن بهشون

دخترمن،از پله میره فقط

دخترمن همیشه ازپله میره بالاتاحالانشده ازسرسره بره بالاخودش میگه اشتباهه

من هر وقت میرم اونقدر همه بچه ها اینکار رو میکنن منم دیگه تسلیم شدم ولی به دخترم کفتم اگر پارک خلوت باشه اجازه میدم چون بقیه میخورن بهشو خطرناکه اونم گوش میده ولی اگر پارک خلوت باشه گاهی جوراباشم در میاره پا برهنه میره چندبارشو 😅

دختر منم اینجوری میکرد ولی ازم حساب میبره با یبار تذکر تمومش کرد چون میدونه کاملا درک میکنه بهش میگم دیگه نمیبرمت پارک واقعا دیگه نمیبرم

من به مازیار میگم این کار بدیه نباید از اونجا رفت اونم گوش میده راستش

وای منم این مشکل دارم پسر من از پسر عموش یاد گرفته هرچی بهش میگیم این کار اشتباه میگه اباالفضل این کارومیکنه کلا الگوش پسر عموش ازسرسره میره بالاهرچی بهش تذکر میدم فایده نداره توی پارک بهتره به حرفم بهترگوش میده اما توکلاسش اصلا به حرفم گوش نمیده از سرسره میره بالا تازه ازروش میپره هم خودم هم مربی کلاسشون بهش تذکرمیدیم فایده نداره کارخودش انجام میده نمیدونم چیکارکنم حالا میگه کلاس نمیرم توکلاس موقع بازی باید حرص بخورم

به نظر من‌ نمیشه گفت چون بچه ست بیخیال بشیم اصلا درست نیست خب اینها مهارتهای زندگی اجتماعی هست که کم کم باید یاد بگیرن من خودم هم به دخترم میگم‌ البته یکی دو بار پیش اومده بخواد تقلید کنه
خب خدایی جدا از کثیف شدن لباس بقیه کسی که اون بالا نشسته تا سر بخوره هم گناه داره
آداب اجتماعی با ملایمت باید آموزش داده بشه فقط خوش گذشتن به بچه ی ما یه طرف قضیه ست اونی که منتظره بچه بره بالا تا بهش نخوره یا لباسش کثیف میشه چی نباید بهش خوش بگذره؟

نه حساس نمیشم
چون بقیه بچه ها هم انجام میدن
واقعیتش تاحالا مادری هم اعتراض نکردخ

سلام عزیزم برای بچه ها باید کامل توضیح بدی من به دخترم گفتم کف کفش هامون کثیف هست و وقتی اشتباهی بری بالا سرسره کثیف میشه و همه بچه ها و خودت خدای نکرده احتمال داره مریض بشی پس از پله برو یا بازی دیگه بکن

من میگم این کار درست نیس ولی واقعیتش محدودش نمیکنم میگم بزار اینقد این کار رو بکنه تا حس کنجکاویش ارضا بشه و حتی خودمم پشتشو میگیرم کمکش میکنم بره بالا ک اون چند ساعتی ک تو پارکه بهش خوش بگذره

دختر منم تازه یاد گرفته از بچه های دیگه واقعا بده

من پسرم انجام بده میگم وقتی قانون رو رعایت نکنی اجازه نمیدم پارک بیای چون هرجایی قانون خودشو داره

سلام منم این مشکل دارم ولی به بقیه توجه نکردم . بچس دیگه ما خودمون بچگی نکردیم مگه . ولی بستگی به دخترم داره من یکسره تذکر میدم گاهی گوش میده گاهی هم نه گوش نمیده

سوال های مرتبط

مامان آدرینا مامان آدرینا ۳ سالگی
سلام مامانا من به کمکتون نیاز دارم
چند وقتیه آدرینا میبرمش پارک از بچه ها یاد گرفته از سرسره میره بالا،
من خیلی تذکر میدم میگم لباسای بچه ها کثیف میشه اینکار خوبی نیست خب می دیدم اعتنا نمیکنه منم بهش گفتم اگه بخوای تکرار کنی دیگه نمی برمت پارک،گفت باشه من دیگه از پله میرم بالا
میریم پارک به حرفم گوش میکنه بعد باز تکرار میکنه.من توی پارک و قبل از رفتن اینقدر بهش میگم که زبونم میخواد مو در بیاره،چند باره از سر سره که میره بالا مامانای دیگه نگاهش می‌کنند منم مدام تذکر میدم امشب یه خانمی گفت دختر باید از پله بری من کمی ناراحت شدم اما حق رو به اون خانم دادم خب یک بار دو بار با احترام بگن ممکنه بار سوم چیزی بگن بد شه و منم جواب بدم.
من اصلا دوست ندارم بخاطر از سرسره رفتن بالای دخترم که میدونم بدترین کاره با کسی بحث کنم .
میگه ببریم‌ پارک دیگه نمیرم از سرسره بالا باشه دیگه نمیرم اما باز میره
تکرار تذکر گوشزد برات بستنی نمی‌خرمو الان می برمت خونِهو علکی برم ولش کنم بیام از پارک همانا گوش نکردن و منو به هیچیش حساب نکردنم همانا
من چ کنم؟
مامان آدرینا مامان آدرینا ۳ سالگی
یه دختر بچه تقریبا ۵ ساله ماشین اسباب بازی که مال خودش نبود به دخترم نمی‌داد میگفت میخوام بازی کنم نمیدم نکن دست نزن
هِی ماشین رو می چرخوند دورتر که دخترم دست نزنه دخترم هِی می‌رفت سمتش،من این صحنه رو می دیدم هیچی نمیگفتم چون میخواستم دخترم خودش حرف بزنه و یه جورایی دفاع کنه از خودش،در آخر دخترم آروم بهش گفت با من دوست میشی؟
بگما توی دلم آتیش بود
یا قبلش میخواست یه بازی شروع کنه که همون دختر بدون اینکه حرفی بزنه اومد ازش گرفت من باز هیچی نگفتم که دخترم خودش حرف بزنه که نزد
و اون روز توی پارک یه پسر بچه تقریبا ۴سال و خورده ای دست دخترمو فشار داد دخترم نگاش کرد من با ملایمت گفتم نه دستشو فشار نده
اما خب بگم مثلا کسی دست به موهاش بزنه میگه دست نزن
یا اینکه یه جز پارک جای دیگه می برمش همش میخواد بهم بچسبه،می بيني همه به بازی این میگه تو هم بیا دستمو میگیره بهم می چسبه میاد توی بغلم،من تشویقش میکنم به بازی با بقیه اما روحیه ام از درون داغون میشه یه جور ظاهر سازی میکنم جلوش،اما میام خونه غمگینم..
بنظرتون در کل کار من درسته؟
شما باشید چ عکس العملی نشون می‌دید؟