۵ پاسخ

عالیه کاش باماهمکاری میکرد پسرم یه بار میشد تمرین میکردیم

یکم از تمرینات بگو منم انجام بدم توروخدا

هرچقدر میشد تا خسته بشیم

عزیزم پثلا چ تمدین هایی میکنید؟؟میشه بگید

من متاسفانه خیلی کم گفته تو خونه خیلی باهاش کار کن ولی چیکار کنم نمیشه

سوال های مرتبط

مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
سلام مامانا بیاین یه راهکار خوب و موفقیت آمیز بهم بدید
دلوینو ۸ ماهه از پوشک گرفتم تو این ۸ ماه هر روز خدا گاهی روزی نا دو الی ۳ بار ماهلین همش دنبال خواهرش میره و نگاهش می کنه که چه جوری تو دستشویی جیش می کنه خواهرش بعد اشاره می کنه به دلوین میگه مامان جیش جیش یعنی قشنگ متوجه همه چیز هست حرف زدنشم دوکلمه ای گاهی ۳ کلمه ایه پوشک شبشو کامل گرفتم تا صبح خشکه ولی روزو هنوز نتونستم به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایط و تو اد حالتی تو دستشویی یا حمام جیش نمی کنه هزار بار تا حالا اقدام کردم موفقیت آمیز نبوده هرچی سرپاش میگیرم یا پیزارمش رو دستشویی حتی بهش آب میریزم شده ده دقیقه تا یه ربعم تو دستشویی بوده ولی به هیچ عنوان جیش نمی کنه وابسته به پوشکه یا تو پوشک می کنه یا تو شلوارشه یه بارم تو دستشویی نکرده من دلم خوش بشه 😥😥نمی دونم چرا این بچه اینقدرسرتقه به خدا دیگه خودمم خجالت می کشم پوشکش کنم دیگه داره ۴ سالش میشه هر دفعه میگم خوبه کلا دیگه پوشک شورتی پاش نکنم بازش بزارم اینقدر بشاشه تو خودش تا یاد بگیره بره تو دستشویی جیش کنه تنبیه تشویق حرف زدن هیچ راهی تاثیر گذار نیست نمی دونم کی می خواد یاد بگیرع تو دستشویی جیش کنه
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
میگن تو دوران ترک پوشک سعی کنید بچه رو دعوا نکنید اصلا ولی من تو کتم نمیره بچه ای که بزرگ شده و کاملا می فهمه کارش اشتباهه و نمیاد و نمی خواد بگه جیش و پی پی داره و تو شلوارش می کنه رو اگه نخوای هیجی هم نگی فکر نی کنی کار بدی نکرده و ادامه میده من امردز دیگه از در دعوا وارد شدم 😑😑😑حالا نه خیلی بدها ولی دعواش کردم گفتم یعنی چی به من نمیگی می ددنی چند روزه روزی هزار بار دارم می برمت دستشویی و چقدر دارم برات تکرار می کنم که اگه جیش داشتی باید بگی ولی بازم کار خودتو می کنی ماهلین فقط نگام کرد و هیجی نگفت سری بعد ه بردمش دستشویی گفتم اگه تو خودت جیش کنی دعوات می کنما گفت مامان دعوا نکن گفتم پس همکاری کن تا دعوات نکنم تا عصر برم کلی جایزه برات بخرم دیشب در حد انفجار خودشو گرفته بود دیگه داشت میریخت که بردمش دستشویی ولی می ترسه دیگه ناچارا حیش کرد بعدش گفتم ببین چقدر راحته اصلا ترس نداره
می دونم حالا حالاها باید صبر کنم و صبور باشه تا دیگه بهم بگه ولی احساس می کنم وقتی جیش می کنه من چیزی نگم فکر می کنه کارش درسته و ادامه میده حالا دیگه نمی دونم
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
امروز نوه ی صاحب خونمون تو حیاط بود ۷ ماه از بچه های من کوچیکتره من رفتم لباسارو از رو بند جمع کنم یهو اومد گفت چرا اینقدر بچتون اذیت می کنه 😀همش جیغ می زنه منو بگو هاج واج نگاش می کردم 😂گفتم تو جیغ نمی زنی گفت نه گفتم پسر خوبی هستی پس گفت آره حالا صبحش صدا گریه هاشو شنیدم 😀😀ولی بازم با اینکه پسره از بچه های من آروم تره خداوکیلی میبینی بعدشم میگن مقایسه نکن خوب آدم میبینه می فهمه جقله بجه اومده اینو میگه اونوقت منه بدبخو هنوز درگیر حیش و پی پی و حرف زدن افاضاح بچه هامم 😥😥درسته سالمن باز خداروشکر ولی به خدا این حرف زدنشون واسه من شده حسرت بعد ۴ ماه هنوز اونجوری خوبم حرف نمی زنند به خصوص دلوین خیلی قر و قاطی میگه البته بهتر شدنا ولی بازم اونجور که می خوام نیست همیشه من تو زندگیم واسه به دست آوردن ساده ترین چیزا هم باید سختی بکشم 😥😥بچه هام چند روز دیگه تولد ۴ سالگیشونه به خدا غبطه می خورم خیلی 🥺🥺🥺نمی دونم تو بارداریم چه کوتاهی کردم که بچه هام همه کاراشون اینقدر زیاد دیر شد چه کوتاهی کردم در حقشون منی که ۹ ماه رو کامل استراحت مطلق بودم ۳ بارم نزدیک بود از دستشون بدم 😥😥