۷ پاسخ

دخترعموی من نوزادی افت قند خون گرفت.با دکتر درمیون بزار قند چیز خطرناکیه پشت گوش ننداز

پسر دومی منم از حدود بیشت روزگی تا ۵ ماهگی شب از اذان مغرب تا اذان صبح یکسره میخوابید ولی روزا فقط چرت میزد. من شبا بیدارش نمیکردم. یه دکتری میگفت بچه‌رو برای شیر بیدار نکنید بعدا بزرگ بشه عصبی میشه. این نشون میده شیرتون کامل سیرش کرده که گرسنه نمیشه بیدار شه. حالا مال شما روزا هم همین جوره نمی‌دونم. ولی من میگم زودتر از ۳ ساعت بیدارش نکن بذار بخوابه.

ببین دکتر به من گفت وقتی خوابه دستش ببر بالا ول کن اگر شل افتاد قندش افتاده اگر مثلا یکم تو هوا گرفتش بعد افتاد یعنی قندش نیوفتاذه

عزيزدلم دختر منم مثل ني ني شما بود اما من وقتي با دكترش صحبت كردم گفت أصلا چنين چيزي نيس گرسنه بشه خودش ميخوره اسم دكتر كريم صالح پور مطبش تو تهران سعادت اباده
خودتو ناراحت نكن نازنينم راحت باش اون هر وقت گرسنه باشه خودش پا ميشه

چقدر وقتشه ؟وزن خوب گرفته؟!

تا دوماه خودت باید دوساعت یکبار بیدارش کنی بعد دوماه باید خودش بیداربشه. زیر دوماه قندش میفته.

خودت چرا میخوابی
حتما واسه نوزاد باید دوساعت دوساعت تو شبانه روز شیر بخوره ک قندش نیوفته

سوال های مرتبط

مامان سوگند مامان سوگند ۳ سالگی
مامانای باتجربه حرفم زیاده دوتا تاپیکه دوتارو بخونین لطفا راهنماییم کنین🥺
دختر من یه بچه خیلی منطقی آروم مهربون خیلی بااحساسه ولی دختر خواهرم ک همسنن خیلی شر و شیطون و بی تربیته و اهل کتک زدن..هروقت این دوتا بچه باهمن خون ب جیگر دختر من میکنه خیلییی اذیتش میکنه هرچیزی ک دستش باشه بزور ازش میگیره حالا فرق نمیکنه اصن وسیله چی باشه اصن چشم نداره چیزی دستش ببینه ک بازی میکنه خیلی دست بزن داره میزنه..حتی اگه با یه بچه دیگه درحال بازی ببینه بازیا از حسادت بهم میزنه گریه ش میندازه منم خیلی میخام دخالت نکنم بزارم دخترم از خودش دفاع کنه ولی کار یبار دوبار نیس یه سره اشک بچمو درمیاره دختر منم دل نازکه یه سره گریه میکنه من خیلی عصبی میشم با خوبی مهربونی دعوا هیچی هم حرف گوش نمیده ک اذیت نکنه ..میزندش بعد بوس میکنه میگه ببخشید دودقیقه بعد همبن وضعه یه سره تکرار میشه ب حدی ک دختر من ک انقد ارومه عصبی میشه عقده ای میشه میشینه ب گریه و جیغ خیلی میریزه بهم انگار ک شکنجه روحی بهش بدنا..انگار ک خودمونا هی اشکمونا دربیارن بعد بگن ببخشید باز یکی بزنن تو گوشمون ببین چ حسی میگیریم روحمون چ آسیبی میبینه ها..حالا چیکارکنم دخترم ازین دل نازکی و مظلومی دراد انقد عذاب نکشه ..منم خیلی ب خوبی حل میکنم سرگرمشون میکنم سعی میکنم دفاع نکنم دخالت نکنم بینشون ولی مادرم مگه یبار دوباره ک بگم طوری نیس بقیه هم از رفتارم خوششون نمیاد هی میگن ولش کن بزار یادبگیره بزار از پس خودش بربیاد پ بعد ک رفت مدرسه میخاد چیکارکنه
مامان آراد خان مامان آراد خان ۳ سالگی
سلام.خوبین؟
مامانا خیلی عصبی شدم...خودمم نمیتونم تحمل کنم....بچه هامو میزنم....شبا تا صب کابوس میبینم....صبا تا شب تپش قلب وتنگی نفس دارم...حاام از زندگی بهم میخوره....ارزوی مرگ دارم...شبی ک بدون گریه نخابم صب نمیشه....نمیدونم افسردگیه روانی شدنه چیه اسمش...ولی واقعا نمیتونم تحمل کنم...بچه هامو میزنم...بعد میشینم گریه میکنم....ظرف میشکنم...از صب تا شب تمیز کاری میکنم ک سرگرم بشم ولی بیشتر عصبی میشم....دیگه نمیکشم....الانم با هق هق تایپ میکنم...برا اروم شدندام دعا کنید....مشاورو دکترو هیچی نمیتونم برم...بخدا اینطوری بخام پیش برم کارم ب خودکشی میرسه....تا الانم بخاطر بچه هام موندم زنده هرچند ک بیشتر باعث عذابشونم😭😭
هیچکس درکم نمیکنه....دارم خفه میشم...شبا کابوس بچه هامو میبینم ک خودم بلایی سرشون اوردم...یا خواب میبینم بدونمن چ عذابی میکشن....مامان خوبی نیستم....مشکلاتی ک شوهرم تو زندگیمونساخته و عرضه جمع کردنشو نداره دارم سر خودمو بچه هام خالی میکنم و خودشم نمیدونه چی تو دلم میگذره و باعثوبانیش خودشه و بهم میگه عصبی ..بقران دیگه نمیکشم...دعا کنید یا بمیرم یا صبور بشم...آرامش ندارم....قلبم فقط با ایستادن اروم میشه