دخترم نوزاد که بود سینمو نمیگرفت ۱۵ روزش بود رفتیم بهداشت معرفی کرد به کارشناس شیردهی... خواب بود همش بیدارش میکرد که شیر بخوره یاد بگیره یه نیم ساعتی ادامه داشت هربار دخترم گریه میکرد... هی میگفتم چطور بیدار میکنی میگفت پاشو قلقلک میدم بیدار میشه... انقدر دخترم گریه کرد بعد نیم ساعت منم زدم زیر گریه گفتم نمیخوام... اومدم خونه فرداش موقع خوابش امتحان کردم قلفلک دادم دیدم اصلا اینطوری بیدار نمیشه حتما بشگون میگرفته بیشرف که بچه با گریه بیدار میشده.... درسته بعد اون سینه رو گرفت ولی هربار فکر میکنم تنو بدنم میلرزه میگم خاک تو سرم که اجازه دادم ... نکنه رو روان بچم تاثیر بذاره... دوماهو نیم بعد بچم مریض شد مجبور شدم شیرمو قطع کنم شیشه بدم... همش حس عذاب وجدان دارم کاش از اول شیشه میدادم انقدر بچم اذیت نمیشد

این عذاب وجدانا رو همه مامانا دارن ، حالا هر مامانی یه جور
یکی عذاب وجدان داره که چرا شیر خودشو نداده یکی میگه چرا شیرخشک ندادم
مادر شدن یعنی کلا عذاب وجدان

منم برگردم عقب از روز اول شیرخشک میدم. بچم تو دو هفته اول افتضاح وزنش کم شده بود بخاطر سینه نگرفتن. خودمو نمیبخشم که بخاطر حرف چرت بقیه بهش شیشه نمیدادم. شیرخشک خورد هم خودش راحت شد هم من

نه عزیزم نترس رو روانش تاثیر نداشته پسرمن ان ای سیو بستری بود میومدن میزدن کف پاش محکم تا بیدارشع شیر بخوره اکثرا همینجوری با زدن بیدارمیکنن بچهارو

نترس دختر منم اینجوری بود۰ باید یا دماغشو فشار میدادیم یا کف باش محکم میزدیم یا بشکون میگرفتیم ک بیدار شه یکم بخوره۰مخصوصا اینکه تا چهار ماه زردی داشت قطره میخورد کلا خواب بود

عزیز من نمی دونم که اون خانم چکار کرده ولی مطمعن باش رو روان بچه هیچ تاثیری نداره بعد از این سعی کن احساس امنیت بهش بدی