همین الان اومد تو ذهنم که آنقدر که درگیر مریض نشدن و آلرژی و پی پی و کوفت و زهرمارم اصلا از کوچولویی پسرم لذت نمی‌برم
مثل موقع نوزادیش آنقدر همون موقع هم درگیر رفلاکس و مشکلاتش و مشکلات خودم و حرفای خدا ان شاالله که از هیچ کدومشون نگذره بودم که اصلا نفهمیدم چی شد چه جوری بزرگ شد
کاش میشد حداقل چندماه مریض نمیشد یه نفس می‌کشیدم
ناراحتی روحی و روانی گرفتم
حتی ثانیه ای بدون استرس بهم نمیگذره

۸ پاسخ

منم با دوقلویی چیزی نفهمیدم فقط میگم زودتر این روزا بگدره بزرگتر بشن بلکه منم یه نفس راحت بکشم

درکت‌میکنم

از داروخونه شربت بگیر برای افزایش سیستم ایمنی بدن کودکان... اسمش الان یادم نیست. یه نوع مولتی ویتامین هستش . بهش بده . حتما سیستم ایمنی بدنش ضعیفه که تند تند مریض میشه . غذاهای مقوی تر بهش بده بخوره عزیزم.

۱۴مرتبه صلوات خاصه حضرت جواد رو برای بچت بخون ب نیت شفاش انشالله زود خوب میشه

چقد میفهممت

منم همین طور هیچی از بچگیش نفهمیدم دو بار مریض شد بستری شد 😢 الان هم که مدام نق میزنه هیچی نمیخوره

ایشالا هیچ بچه ای مریض نشه...واقعا هربار مریض میشن سخت ترین روزای زندگیممه

منم همینطور سنگ کلیه رفلاکس کولیک گریه ی شب و روز الانم بهانه گیری نق زدن.یه شوهر بداخلاق واقعا خستم

مقالات مرتبط

کودکان سندرم داون
سندرم داون از چند ماهگی قابل تشخیص است؟علائم و مشکلات آن
چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
راه های تقویت سیستم ایمنی نوزادان
مهمترین راه های تقویت سیستم ایمنی نوزادان و کودکان
علائم فلج مغزی در کودکان یا cp
علائم فلج مغزی در کودکان یا cp

سوال های مرتبط

مامان شهداد مامان شهداد ۳ سالگی
سلام مامانا
۵۰روز هس ک پسرمو ازپوشک گرفتم
جیشش اکی شده
خبرمیده و اصلا شب ادراری نداره خداروشکر تاالان
ولی پی پی اصلا خبرنمیده
همش توشلوارش پی پی میکنه
چندروزی مامورش شدم موقع پی پی بردمش سرویس
استرس میگیره پی پی نمیکنه یبس شد
دیگ دلم سوخت ولش کردم
و ی نکته دیگ اینکه موقع جیش و پی پی نمیشینه همش ایستاده کارشو میکنه
کسی تجربه ای داره
بنظرتون چی کارکنم؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان آرن و الا مامان آرن و الا ۳ سالگی
سلام خانوم ها کمک😭😭😭😭پسرم وقتی دوسال و سه ماه داشت از پوشک گرفتم اما اصلا راضی به پی پی کردن بدون پوشک نمیشد ، منم چون اون موقع تازه زایمان کرده بودم اصلا وقت پوشک گرفتن نداشتم برا همین گذاشتم همین روال پیش بره ، همیشه وقتی پی پی داشت بهم خبر میداد و تو پوشک انجام می‌داد کارش ، پسرم عادت کرده حالت ایستاده و در حال تکیه دادن به صندلی پی پی کنه ، منم از دیروز بهش گفتم دیگه حق نداره تو خونه پی پی کنه ، باید بره تو دستشویی اما با پوشک کارش انجام بده اما اصلا بازم راضی نیست پی پی کنه ، از دیروز خودش نگه داشته و شکمش درد میکنه اما همچنان نگه داشته ، هر چقد جایزه و پاداش بهش درنظر میگیرم بازم لنگار نه انگار ، چیکار کنم خانوم ها
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان آروين مامان آروين ۳ سالگی
سلاااام
ميخواستم باهاتون حرف بزنم
پسرم كه تير ١٤٠٠ بدنيا اومد بدليل يكسري مشكلات خانوادگي خيلي روزاي سختي رو گذروندم
پسرمم مدام گريه ميكرد و من اصلا نميتونستم بخوابم
تا اينكه كم كم بزرگ تر شد و ديدم كه اصلا ميلي به غذا نداره
روز به روز لاغرتر شد و من انقدر غصه خوردم كه افسردگي بعد زايمان از نوع شديدش گرفتم و دارو مصرف ميكنم
حالا الان غذا خوردنش بهتر شده ولي من درگير حرف زدنشم
به اندازه بچه هاي همينش جمله نميگه و من دارم پير ميشم زير بار مادري
ديشب از خدا خواستم كمكم كنه
ميدونم كه يه روزي مثل بلبل حرف ميزنه ولي من تو اين سه سال انقدر غصه خوردم چيزي ازم نمونده
اميدوارم واسه همتون آسون بگذره مادري
براي منم دعا كنيد
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان آیه مامان آیه ۳ سالگی
سلام دوستان دختر من اصلا همکاری نمیکنه برای پوشک گرفتن ، خیلی زرنگه بهش می گم اگر جیش و پی پی رو تو دستشویی کنی برات جایزه می گیرم ، سه چهار روز تو دستشویی قشنگ پی پی و جیش کرد بدون اینکه من بهش بگم خیلی خوشحال بودم که بدون زور خودش هم جیش و هم پی پی رو میگه بعد که براش جایزه گرفتم دیگه اصلا نمیره دستشویی ، حس می کنم ازم باج گرفته 🥴🥴
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان هاکان مامان هاکان ۳ سالگی
سلام مامانا
پسرمو ۳ ماهی میشه از پوشک گرفتم
برای پی پی خیلی راحت میرفت دستشویی و دفع داشت یبوست هم نیست اصلا
نمیدونم چرا چند روزه وقتی پی پی داره هی میدوه یه جوری که یعنی این حس دفعش بره
دیگه تا لحظه ای که یهو بخواد بیاد خودش و نگه میداره ، یه موقع تا سه روز هم شده نگه داره بعد دیگه خیلی بش فشار بیاد دفع کنه ، تو غذاهاشم چیزایی که شکمشو روون کنه میریزم میگم اصلا یبوست نیس
به نظرتون چرا اینجوری شده؟
کسی بوده تجربشو داشته باشه؟ت
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان آیهان مامان آیهان ۳ سالگی
تا دیروز این موقع پسرم دوبار پی پی کرده بود الان که میخام ازش آزمایش مدفوع بگیرم ببرم آزمایشگاه هیچی به هیچی
باورم نمیشه واسه پی پی کردن بچه دعا میکنم تا ۶ بیشتر نمونه قبول نمیکنن
توروخدا شمام دعاکنید که پی پی کنه😵‍💫
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان هدیه خدا مامان هدیه خدا ۳ سالگی
پسرمو از پوشک گرفتم الان موقع پی پی کردن قبلا یبوست داشت باسنش را میزاشت زمین و پاهاش رو میگرفت تو بغلش و پی پی میکرد الان تو دستشوی هم همین پوزیشن را داره باسنش را میزاره زمین چیکار باید کنم؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان رادمان مامان رادمان ۳ سالگی
سلام مامانا من دوماهه پسرمو از پوشک گرفتم هیچ اجباریم نکردم چون پسر من خیلس لجبازو نق نقوعه گفتم‌حتما همکاری نمیکنه دوماه پیش خودش پوشکشو دراورد که دیگ نپوش .کم کم یاد گرفت البته همش نم میداد ولی بعدش بهم خبر میداد پی پی هم‌همش میرفت دستشویی.الان ۵ روزیه پسرم اصلا نمیاد دستشویی تو شلوارش میکنه فقط واسه پی پی میومد که امروز دیدم‌پی پی هم داره تو شلوارش میکنه .یه زورم‌بخوام ببرمش نمیاد‌.روانشناسم بردمش فقط شرح حال گرفت هسچ‌راهکاری نداد.شما لطفا کمکم کنین باید چیکار کنم؟باز باید پوشک بشه؟ پسرم کلا از اول خیلی اذیتم‌کرد فکر کردم تو پوشک گرفتن موفق بودم که زهی خیال باطل
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان محمدحسام مامان محمدحسام ۳ سالگی
سلام.

مامانایی که بچه هاشون رفلاکس دارن چه مارک شیر خشکی میدن به کوچولوشون که خوش طعم باشه.

دکتر پسرم گفت تروویتال ای آر بده.
ولی وقتی پسرم میخورم انقدر به خودش می پیچه که نگو.
کسی تجربه استفاده از شیرخشک بیومیل ای آر داشته؟
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان ایکان مامان ایکان ۳ سالگی
سلام مامانا
لطفا کمکم کنید
ساعت ۱۲ شب پسرم اومد که فین بزرگ هست بینی شو نگا کردم یه چیز سفید بود بعد اسمارتیز دور و برش بود حس میکنم اسمارتیز
خودش هم آنقدر گریه میکرد از ترسش نتونستم در بیارم
ولی الان خوابه با چراغ قوه هر چقدر نگا میکنم چیزی اصلا تو بینیش نیس خودشم راحت نفس میکشه
موندم چکار کنم اگه اسمارتیز بود سخت نفس می‌کشید اخه
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان ایلیا مامان ایلیا ۳ سالگی
دوستان پسرم کاملا جیش و پی پی و میشناسه و کاملا آمادگی جدایی از پوشک و داره
منم چهار روز پوشک نکردم آبمیوه همه چی بهش میدم اما نگه میداره روغن زیتون همه چی خلاصه دیشب بهش شیاف زدم یکم کار کرد امروز هم پی پی داشت و نشست تو دسشویی اما نتونست آخر شیاف زدم انقدر گریه کرد تا خوابش برد
تروخدا چیکار کنم سر این پی پی انقدر اذیت نشه من نگرانش هستم همش اذیت سفت شده پی پی
مامان مهدیار مامان مهدیار ۳ سالگی
مامانا من اکثر وقتا حال روحی خوبی ندارم مخصوصا صبحا که پا میشم حس تنهایی دارم که الان چی میشه فردا چی میشه پسرم مریض نشه
هیج جا نمیرم میترسم از همه چی
با هیچکس ارتباطی ندارم دلم واسه پسرم میسوزه
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان حسنا مامان حسنا ۳ سالگی
دخترم وقتی بدنیا اومد. بخاطر آلرژی که داشت هر روز مریض بودی جوری که چندبار. فکر کردم مرده ازبس حالش بد بود. با گریه رسوندمش بیمارستان. بچه اولم بود تو شهر غریب تنها بی کس. صبح تا شب مطب بیمارستان بودم. دکتر هر روز روزای جمعه میبردنش بیمارستان 😭 دکتر بهم گفت بو هیچ نباید حس کنه. خودمو زندونی کردم تو یه اتاق دوماه. وقتی خواب بود غذا درست میکردم حموم میزدم. تا بو غذا حس نکنه. بدتر بشه. جای نرفتم. ب چقدر حرف شنیدم که خودتت زندونی کردی بشین تا خوب بشه😭😭 خیلی سخته بود تا یکم دود یا بو چیزی بود جای همون لحظه حالش بد میشد. شبا گریه میکردم تا صبح یه روز تو مطب دکتر زدم زیر گریه یه زنه اومد دلداریم داد. گفت نگران نباش میگذره. چقدر باهام حرف زد خیلی درد کشیدم. اونای که بچه هاشون آلرژی دارن میدونن من چی میگم. هرروز بخور سرم آمپول دارو. اسپره. تا یکم راحت بخواب. نفس بکشه یکم بهتر بشه. همیشه میگفت گله میکردم پیش خدا ولی یه بار خیلی کم آوردم گفتم اینقدر گریه کردم من معجزه رو دیدم امام زمانم جوری دخترم شفا داد که. هیچ وقت به اسم آلرژی نبردمش دکتر دیگ اسپره استفاد نکرد انگار اصلا الرژی نداشت خدا دید چقدر گریه کردم چقدر درد کشیدم. 😭😭 گذشت ولی یادم نمیره. لحظه به لحظه اون روزا رو یادمه. الهی بحق همین شب هیچ بچه ای مریض نشه❤😭🙏
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان فندق مامان فندق ۳ سالگی
سلام مامانا خوبین پسرم این ماه سه سالش میشه تقریبا دوهفته که از پوشک گرفتم ولی اصلا خبرنمیکنه و جدیدا حتی خودم با جایزه هم میخوام ببرمش نمیاد پی پی هم تو شلوارش میره تو اتاقش انجام میده به نظرتون چکار کنم خسته شدم ممنون میشم راهنمایی کنید
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان قند عسلم مامان قند عسلم ۳ سالگی
بچه م بخاطر از پوشک گرفتن یبوست شدید شده هر روز با کمک همین شوهر روانی پوره میوه میدیم بهش بزور و بازی
دخترم خیس عرق میشد پی پی میکرد
بردیم دکتر شربت مخصوص داد روزی سه بار
امروز هم دخترم داشت زور میزد
من میخواستم مادرمو ببرم دکتر
از سر کار که اومد گفتم میسپرمش به تو و ... دعوا که شد من رفتم چون مادرم وقت دکتر داشت بردمش اومدم دیدم دخترمو برده شربت نبرده شیر مخصوصش و نبرده
مشاهده ۴ پاسخ دیگر