۱۱ پاسخ

باید سفر بری تا بچه عادت کنه
دختر منم زیاد مقاومت میکرد
اما الان با اسباب بازی و خوراکی و آهنگ تو صندلیش قشنگ میشینه
خوابش می‌بره همونجا می‌خوابه
و ما هم هر دو ساعت یکبار می‌زنیم کنار و بهش استراحت میدیم

مامان دایان تو پی وی برات پیام گذاشتم نگاه نکردی

چندبار که برید مسافرت عادت میکنه سری اول که رفتم مسافرت هردو اذیت شدیم ولی دفعه های بعدش قابل تحمل تر بود ولی اگر هر دو ساعت بین راه پیدا بشید بهتره کمتر خسته میشه

صندلی ماشین داره؟براش یه سری چیز آویزون کن عقب بشین بازی کن شعر بخون یه زیراندازو ببر یه ساعت یه بار بزار یه کم بیرون غلت بزنه فکر کنم اینجوری بشه کنترلش کرد من که نرفتم تا حالا ولی باید کامل مجهز باشی

باید هردو سه ساعت نگه داری بیرون بچرخونیش چون طولانی مدت نمیشینن

اگه واجبه برید خب
هربچه فرق میکنه گلم پسر من که از تهران تا شمال رفتیم ديوونه ام کرد😂

واااای دختر من دستگیره در ماشین آینه وسط فرمون همه رو میگه بهم بدین از همه چی خسته میشه صندلی ها رو گاز میگیره باز تا میببنم گاز میگیره صندلی ها رو ضدعفونی میکنم که دهنشو میزنه مریض نشه
کلا صاف میشیم

قبلا خوب بود .
ولی دبروز ۲ساعت تو ماشین بودیم پیرم کرد.
میخاست بره بغل باباش.
گرمش بود اصلا یه وضعی

من‌دقیقا دوروز پیش برگشتم دیوونم‌کرد خداوکیلی دهنمو سرویس کرد بد ماشینه خیییلی بد بود

اگه ماشین خودتونه میتونید بزنید کنار و بچه هم خستگی در کنه در غیر اینصورت فکر کنم اذییت شین چون دختر خودم مسافت چهار پنج ساعته رو واقعا مغزمو متلاشی میکنه جوری که پیاده میشم یا به مقصد میرسیم کاسه سرم درد میگیره ،دخترم تو ماشین حیلی اذییت میکنه اصلا نمیشینه ،منم میرم عقب میشینم
خیلی غر زدم🫠😄

من از تهران رفتم تا تبریز خیلیم رفتیم چون مامانم اینا اونجان
اگه بچت شلوغ باشه مثل نورای من ینی پدر آدمو درمیاره میاد بغل من می‌ره بغل باباش می‌ره صندلی عقب سرپا وایمیسته
ینی تا برسیم کاملا خسته میشم من

سوال های مرتبط

مامان مهراب مامان مهراب ۱۲ ماهگی
سلام خوبید؟ما امروز از تهران برگشتیم یزد بخاطر کار همسرم کم موندم خیلی مامان و بابام و داداشام اصرار کردن بمونم ولی بخاطر نزدیک عید و کاراش و کاز همسرم باید برمیگشتم.از تجربه سفر بعد یک سال با فسقل کوچولو بگم اول از همه من خیلی میترسم با مهراب مسافرت برم چون ۷ساعت راه یزد تا تهران بدون توقف هست اگر توقف هم بکنی بیشتر هم میشه و خداروشکر تو سن خوبی این مسافرت رو رفتم برای بچه های کوچیکتر از سن مهراب مسافت های ۲یا ۳ساعت خوبه ولی بیشتر نه چون نمیتونی چیزی بدی زیاد و برای شیر دادن هم چه شیر خشک چه شیر مادر اینکه همش شیر بدی یکم سخته ولس برای سن مهراب یا بزرگتر این مسافت طولانی خوبه کمتر اذیت میکنن و دستمون بازتره .و حتما برای راحت بودن باید از قبل میوه و همه چی رو آماده کنی تو ظرف و یه سری چیزها جلو دستت باشه که هم به شوهرت برسی هم به بچت هم به خودت .و برای جا عوض کردن فسقلی ها زیاد تو مسافرت نباید حساسیت به خرج داد چون اذیت میکنن تو یه تیکه جا که میخوای عوض کنی و در کل راحت بود من اذیت نشدم نه رفتنی نه برگشتنی خیلی خوب بود .تهرانم رفتم نتونستم به هیچکدوم از دوستام سر بزنم چون برف شدیدی اومد و حسابی نشسته بود.و اینم بگم من استرس غریبگی کردن مهراب رو داشتم و بله اولش کلا دوری می‌کرد ولی داداشام و بابام انقدر باهاش بازی کردن که دیگه خودش میرفت پیششون بازی کنه.رفتم اونجا مامانم خیلی چیزهارو میخواست به مهراب بده مثل غذاهای نمک دار مربا توت فرنگی.و خود توت فرنگی و عسل و...خیلی سخت بود جلوشو بگیرم
ادامه در تاپیک بعدی