۲۳ پاسخ

عزیزم بده یه بچه پنج شیش ساله یا شوهرت مک بزنه نوکش درمیاد منم سر بچه اولم همین مشکل رو داشتم نوک نداشت بچه هلاک میشد تا اینکه دختر خواهر شوهرم مکید هم مجرای سینه باز شد هم نوکش در اومد

ما میگیم بارداری سخته نگو بچه داری سختره

عزیزم هرچقدر بچه سینه مادر رو میک بزنه مغز به سینه دستور میده که بیشتر شیر تولید کنه.

چرا به خودت حس بد میدی اشکال نداره بابا این همه بچه شیر خشک میخورن یا از شیشه شیر مامانشونو میخورن اتفاقا بهتر فاطمه جان بخدا من جلو هر کس و ناکسی مجبورم سینه مو دربیارم اینجوری خیلی باکلاس تره😁 نذار زن های اطرافت بهت حس ناکافی بودن بدن هر کسی یه جوریه

عزیزم نوک سرنگو با چاقو ببر اون چیزه داخلشو از جایی که بریدی وارد کن بعد ته سرنگو بزار نوک سینت بکش بده یکی انجام بده خیلی درد داره ولی اونجوری درمیاد همین که دراومد بزار دهن بچه بعد دیدی دوباره نوکش رفت دوباره همون کارو بکن

عزیزم رابط سینه بخر ، یکی از مامانای گل اینجا بهم معرفی کرد، بچه منم سینه نمیگیره، انقد گریه میکنه که کبود میشه، بلد نیست سینه بگیره، الان با رابط میگیره

دوشیدن شیر کم کم شیر رو خشک می‌کنه
منم سر پسرم سه ماه و نیمه بود نمی‌گرفت میدوشیدم تا بخوره کم کم خشک شد

من تا یکسال شیرمو دوشیدم با شیشه دادم دخترم خورد بجز روزای اول دیگه هیچوقت سینمو نگرفت همه کار کردم،اما نشد که نشد بچه به شیشه عادت کرده بود!چه طعنه ها که نشنیدم😞 روزای سختی بود که فقط خودم میدونم وخدا

نگاه عزیزم هر وقت فکر کردی به بچت ظلم شده به بچه من فکر کن که از ۱۲ روزگی گریه میکرد تا ۴۰ روزگی و من فکر میکردم دل درده تا اینکه فهمیدم از گرسنگی بوده و اصلا هم عذاب وجدان نمیگیری وقتی داره شیرت میخوره دیگ چه ظلمی مهم شیر مادرشه حالا به ی روش دیگ
رابط سینه رو امتحان کردی ببینی خوبه یا ن؟

بخدا تلاش کنی میتونی پسرمنم دوس ماه سینمو نگرفت همه گفتن دیگ نمیگیره ولی میدوختم شیشه میدادم وباقطره چکان و سرنگ و...انواع پوزیشنای شیردهی و راه رفتن وشیر دادن وخابالودش میکردم سینمو میدادم دهنش
اخر این تلاشا بازم سینمو گرفت😍😍😍 اونوقت دیگ نمتونستم جداش کنم😁😬😬😂
توام میتونی عزیزم فقط استرس نداشته باش اینجوری ب بچه استرس میدی نمتونه درست بات راه بیاد

همین که داری تلاشتو میکنی یعنی بهترین مامان دنیایی هیچوقت همچیک فکری نکن

خیلی حس بدیه 🥲 درکت میکنم منم همین مشکلو دارم

منم اینجور شد والاش تایپیکام و ببین تلاش کن تو بغلت بگیر بزار بوتو استشمام کنه

منم همینطوری بودم سینم اصلا نوک نداشت نمی‌تونست بخوره جیغ میکشید خودمم اعصابم خورد میشد نمیتونست بمکه 😢😢ولی بالاخره انقدر دادم تا گرفت مک زد یکم نوکش زد بیرون الانم نوکش یکم زده بیرون ولی میخوره
بازم تلاشتو بکن اگه مک بزنه نوکش میاد بیرون

عزیزم شیشه ک بد نیست. خب شیشه باشه خیلیا همین کار میکنن کلا میدوشن تو یخچال و فریزر میکنن همش با شیشه میدن با اینکه سینه شونم خوبه. چرا خودتو الکی ناراحت میکنی

اگ بدوشی به مرور شیرت کم میشه و درنهایت خشک میش سعی کن شیشه اصلا ندی بهش سختیش یه روزه فقط . شیرتو بدوش با سرنگ یا قاشق بده ب بچه ولی اصلا شیشه نده بعد ب مرور سینتو بزار دهنش. زنداداش من بچه دوماهشو تو یکی دو روز اینجوری از شیشه ترکش داد

ناراحت نشو منم دیشب وانیا گریه میکرد چند بار دعوا کردم گفتم درد اصلا دلم به درد اومد گفتم خاک سرم همچین مادر هستم ما مادر ها واقعا وظیفه سختی داریم بچه داری بعضی شرایط نمیزارع

چرا نمیخوره عزیزم منم سینه هام اصلا نوک نداشت خب 15 سالم بود اصلا سینه نداشتم پرستار میومد نوک سینه ام می‌گرفت اینقد عقب جلو میکرد تا نوک سینه ام در میومد یا خودم سر سینه ام می‌گرفتم میزاشتم دهنش بلاخره دادم بهش اصلا شیشه ندادم کم کم خورد هم سینه هام بزرگ شد هم نوک در آورد دیگه تشنج کرد شیر خشکی شد همین الآنم سر ندارن

نه خودتو اذیت کن نه دختر خوشگلتو شیشه بده

سرسينه جنس خوب بخر بزن به سينت فكر ميكنه شيشس حتما امتحان كن تجربه دارم

منم همینه نمیخوره شیر خودمو نوک نداره سینم

نه عزیزم همچین فکری نکن تا حالا تجربه نداشتی و سعی کن تا بچه سینه بگیره و نا امید نشو ازامشت حفظ کن و وقتی گرسنشه سینه بزار دهنش مک بزنه

این چه حرفیه عزیزم. تو بهترین مادردنیایی شک نکن.
از اول با شیشه دادی که الان عادت کرده به شیشه؟

سوال های مرتبط

مامان دیان😻 مامان دیان😻 ۳ ماهگی
پارت 4
من کلی زور میدادم اومدن نگا کردن گفتن افرین همینطور ادامه بده تا ی ساعت زایمان میکنی من همینطور ادامه دادم نیم ساعت نکشید ک زایمان کردم خیلی زور دادم اخرش ت تختی ک بستری بودم گف سرش دیده شد میتونی بری اتاق عمل گفتم اره پاشدیم رفتیم اتاق عمل ی چن دیقه زور دادم گفتن عالی هستی ادامه بده ادامه دادم و با ی فشار محکم زایمان کردم خیلی راحت ب دنیا اومد ینی 1ساعت نکشید ک درد زایمان بکشم ت بیمارستان همون دکتری ک بهم گف ت3سانتی بستری نمیکنمت منو زایمان کرد گف متوجهی ک چقد راحت و خوب زایمان کردی گفتم اره من هچ دردی زایمانی نداشتم بچه رو برداشتن از شکمم حالم خیلی خوب بود باهاشون حف میزدم گفتم وزن بچم چقدره گفتن۲۷٠٠بد ماما گف ت شوهرت انقد گریه کرده ک همسرم و مامانم فقد بیرون گریه میکردن من خوب بودم ولی
بعداش بخیه هامو زد خیلی کشید بخیه هامو بزنه درسته بی حسی زد حس نکردم ولی اخراش حس میکردم خیلی کشید برام تا بخیه رو بزنه خلاصه تم شد رفتیم بستری با بچم حالم خوب بود
پارت 5هم حس
مامان مهدیار👼🏻 مامان مهدیار👼🏻 ۱ ماهگی
تاپیک قبلیمو خوندین؟😢بچم دیشب دیگه انقد گریه کرد که بهش استامینفون دادم خوابید؟ بیدار شد بعد چند ساعت شیرخودمو دادم باز بالا اورد و بی قراری کرد کلی گریه کرد، با مکافات خوابوندمش ، بعد بیدار شد گفتم شیر خشک بدم ببلاک آی آر دادم بهش ۳۰ تا ، خورد خوابید بالاهم نیاورد، مشکل از شیر خودمه که میخوره انقددد حالش بد میشه تا بالا نیاره اروم نمیشه، هی تا دم گلوش میاد، هی گریه میکنه اوق میزنه، انقددد بی قرار میشه که منم باهاش گریه میکنم😭 چهارشبانه روز بود که سرجمع ۱۰ ساعتم نخوابیده بود، دور چشماش قرمزه قرمز، باز بیدار شد شیر خودمو دادم تا چقد گریه کردددد و باز بالا اورد با اینکه کلا ۱۰ دقیقه خورد منم خیلی رژیم غذایی سفت و سخت دارم، الان بعدارظهری بهش همون ببلاک ای ار دادم راحت بود بچم خیلی😢 فکرکنم شیرمو دیگه نباید بهش بدم، اذیت میشه خیلیییییی😭 سینه هام سفت شده رفتم حموم کلی گریه کردم که شیرم بهش نمیسازه و انقد بی قرار میشه بعدش

دیروزم بردم دکتر کیدیزول داد بهش ، ولی هنوز هیچ داروخانه ای پیدا نکردمش، یه روز اون دارو رو بهش میدم دوباره شیر خودمو میدم اگه بهش نساخت و بازم بالا اورد دیگه کلا بهش شیرخشک میدم😭💔

نمیدونم شاید حتی عوارض دارو از شیر خشکم بیشتر باشه حتی☹️