امشب شب تولدمه
پارسال اين موقع نيلارو چهارماهه باردار بودم
چهار ماه بعدش اوج نفس تنگي ها، سنگيني ها، به سختي اين پهلو اون پهلو شدنا و استرس هاي نزديك شدن به زايمان بود...
ماه بعدش من رسماً "مادر" شدم
يكي از جنس و خون خودم رو به اين دنيا آوردم
نياز به بقا، توي وجودم سيراب شد
يك ماه اول حيرون بودم
نميتونستم باور كنم من ديگه صد در صد مسئول سلامت جسم و روح يه موجود كوچولو و ناتوانم
اگر بگم اون يك ماه يكسال گذشت اغراق نكردم
بعدش اوضاع يكم بهتر شد
از اونجايي كه آدمي زاد به شدت انعطاف پذيره، كم كم يادم رفت اصلا زندگي قبل از بچه دار شدن چه شكلي بود
با اينكه هر روز دنبال حل يه مشكل جديد بوديم...
از دل دردا و گريه هاي شبانه گرفته
تا شير نخوردنش از سينه ام
مشكلات دفع
بد قلقي موقع خواب
بي قراري تو محيط هاي جديد
غريبي و ترس از آقايون
بي تابي از دندون درآوردن
و .....
اما من هر روز قوي و قوي تر شدم
باور كردم مادر بودن يعني همين،
همين كه تو هر موقعيتي بايد با آرامش دختركمو در آغوش بكشم و تمام درد و رنجاشو به جون بخرم
حال بدشو بخرم و به جاش آرامش بهش هديه بدم
هر وقت بيشتر بدقلقي كرد، عشق بيشتري نثارش كنم

از ٢٣ مرداد ١٤٠٢ تا امشب، فقط يكسال گذشته
اما براي من چند سال گذشته
نه از باب سختي نه،
چون هر لحظه اش برام مثل قند شيرين بود
اما تو اين يكسال من به اندازه چند سال بزرگتر شدم، صبورتر شدم، قوي تر شدم
چون من "مادر" شدم...

تصویر
۴۲ پاسخ

تبریک میگم مادر قوی

تولدت مباارک مامان زهرای مهربوون💐🎂
چه خوب که برگشتی جات خالی بوود😍🫂

تولدت مبارک عزیزم
بهترینا رو برای خودت و نیلای قشنگمون از خدا میخوام

مبارک باشه ان شاءالله زهرای عزیز..💐💐💐
ان شاءالله تولد های نیلا خانوم رو جشن بگیرین باهم❤❤❤

تولد مبارک مادر قوی و مهربون

تولدت مبارک زهرا جون 💓
خیلی خوشحالم برگشتی گهواره

تولدت مبارک زهرا جان✨
راستی دلم تنگ شده بود چه خوب که برگشتی🤍

تولدت مبارک زهرا جان چقدر خوشحال شدم تاپیک تو دیدم و برگشتی، دیروز میخواستم خصوصی بهت پیام بدم و بگم دلم برات تنگ شده نبودت تو گهواره احساس میشه کی برمیگردی، یهو حسیبا گریه کرد و بلند شدم رفتم

تولدت مامان قشنگ نیلا خانم ❤️
با بهترین آرزوها 🌸☺️

تولدت مبارک عزیزم
دنیا به مادرایی مثل تو نیاز داره
آگاه،آروم،صبور،خانوم...
خدارو شکر که با وجود نیلا خودتو تکثیر میکنی
ازت ممنونم♡

درخواست بده

تولدتون مبارک باشه مادر بی نظیر🌹♥️

تولدت رو تبریک میگم مهربونم زهرا جان ایشالله هر چی اتفاق خوب تو دنیا هستن تو سال جدید زندگیت نصیب تو وخانواده قشنگت بشه😘😍😍😍😍

مبارک باشه تولدت خانوم زیبا و مهربون 🥰❤️🫂 انشالله حال دلت همیشه خوب باشه، بهترینا واست رقم بخوره😍

تولدت رو تبریک عرض میکنم امیدوارم پله های موفقیت رو با خانواده طی کنی و به ارزوهات برسی🎉🎊🎉🎊🎉🎊🎉

عزیزم ینی شما بچتون واکسن بزن خودتون هستید نمیترسید یا مثلا خون ازش بگیرن خودتوک هستید چون من سعی کردم تحمل کنم مادر قوی باشم ولی اطرافیان بهم میگن چطوری نمیترسی یا چطور قش نمیکنی بچه تون واکسن میزنن خب منم میگم چرا باید قش کنم چرا باید گریه کنم با گریه بچم بجای اروم کردن گریه کنم

تبریک میگم بهت مادر قوی و دوس مهربان و خیر خواه گهواره مون خیلی دوستت دارم

تولدت مبارک باشه آبجی گل
انشاءالله هر چی تو دل داری بهش برسی تو زندگیت کم نیاری صد ساله شی آبجی گل
مادرو دختر گلم ماشاءالله خدا حفظتون کند🌹💐🌷❤❤

تولدت مبارک مرداد ماهی جان خودمم مرداد ماهی هستم

تولدتون مبارک گلم،بهترینا نصیبتون عزییزم❤️❤️

تولدت مبارک انشالله همیشه سلامت باشی درکنار دختر گلت

تولدت مبارک زهرای عزیزم
چقدر به وجود مادری مثل شما افتخارمیکنم
امیدوارم نسل همچین ادمایی زیاد بشه
صدسالگیت درکنار نیلای عزیزم انشاالله❤️

تولدت مبارک عزیزم الهی همیشه دلت شاد باشه تنت سلامت

سلام عزیزم خوبی شما مشاوره انجام میدید یه مشکل دارم میخواستم ازتون راهنمایی بگیرم خصوصی برام باز نمیشه اگه امکانش هست میشه ایدی روبیکاتو بفرستی البته اگه زحمتی نیست برات

تولدتون مبارک

تولدت مباررررک مرداد ماهی جان🤩
منم تولدم ۲۷ مرداده.🤗

تولدت مبارک عزیزم
ان شالله همیشه سایت بالای سر دختر گلت باشه مامان مهربون

تولدت مبارک باشه زهرای نازنینم🥰❤️
امیدوارم بهترینا سهم قلب مهربونت باشه🎈🎂

تولدت مبارک زهرا جانم عمرت با عزت 😍🥰

مبارک باشه انشالله

تولدت مبارک عزیزدلم

خداروشکر تا به الان مراحل رو به خوبی طی کردی
ان شاالله از این به بعد هم با حال خوب و سلامتی بگذره
تولدت پرتکرار عزیزم
پایدار باشی🥰❤

مبارکه کلم اگر اجازه هست متنو کپی کنم

تولدت مبارک عزیزم
چقد قشنگ نوشتی 👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻

واییی چقدررر امشب بهت فکر میکردم خیلی وقت بود نبودی تولدت مبارک باشه عزیزم ان شالله بهترین اتفاقات رو کنار کوچولوت و همسرت تجربه کنی

تبریک عسل دلم منم ۲۵ ام عه تولدم

مبارک باشه
بهترین هابرای شما🤩

تولدت مبارک مامان نیلای قشنگ❤️😘🥰

تولدتون مبارک باشه

تولدت مبارک
انشالله تا هزار سال سایت بالای سر نیلا باشه
دلمون برات تنگ شده بود ی مدت نبودی

تولدت مبارک مامان مهربون❤️❤️❤️🌹🌹🌹

مبارک باشه عزیزم

سوال های مرتبط

مامان معجزه خدا🌱❤ مامان معجزه خدا🌱❤ ۹ ماهگی
من هنوزم باورم نمیشه مامان شدم....
باورم نمیشه ۹ ماه بارداری رو گذروندم، دوره نقاهت بعد عمل رو با وجود یه کوچولو تو بغلم پشت سر گذاشتم و با تمام سختی ها و زخم شدن ها شیر دادم و عشق کردم باهاش... به این عکس ها که نگاه میکنم حس میکنم خودم نیستم که اون روز ها رو گذروندم... دوران سخت و شیرین بارداری که هر روزش یه حس جدید و عجیب بود... هر تکون خوردنش بهترین حس دنیا میشد برام...
هنوز بعضی وقت ها احساس میکنم یه دختر کوچولوام که منتظرم مامانم صدا کنه برای غذا و... یا حس میکنم یه ادم جدیدی ام و باورم نمیشه تو یه دنیای جدید پا گذاشتم...ولی من یه مادر شدم و دنیای من عجیب عوض شده...
دلخوشی ها و نگرانی هام... دلیل خندیدنم... خواب و بیداریم.... الویت هام و...
و خداروشکر که پسرم رو دارم و خدا من رو لایق مادر بودن دونسته.‌..
خداروشکر برای همه این حال خوب، برای خستگی و کلافگی مادرانگی...
روز همتون مبارک مامان های مهربون و صبور‌...
و روز شما زن هایی که منتظر معجزه خدایین مبارک...
ایشالله به حق حضرت زهرا(س) تا سال دیگه مامان شده باشین🥺❤
و خدا سایه هیچ مادری رو از سر بچه هاش کم نکنه...
الهی امین💚
مامان سید محمد هادی😊 مامان سید محمد هادی😊 ۱۰ ماهگی
مامان نیهان جون مامان نیهان جون ۱۰ ماهگی
💥پارت دوازدهم💥
شروع زندگی مشترک با کسی که هیچ علاقه ای بهش نداشتم برام خیلی سخت بود سخت‌تر این بود که یه کوچه با خونمون فاصله داشتم و اجازه نداشتم برم خونشون مادر شوهرم یه زن افسرده ای بود که سال ۸۴ پسرش فوت شده بود سال۸۵ از همسرش طلاق گرفته بود سال ۸۶ هم من عروس شده بودم زنده خیلی گریه میکرد یه لحظه که تنها میشد با صدای بلند گریه میکرد الاهی دورش بگردم فدای دلش بشم که چه درد بزرگی رو تحمل میکرد و من درکش نمی‌کردم. نمیتونست تو خونه بشینه هر روز می‌رفت خونه دوستش اونجا سرش گرم میشد همه چی یادشمیرفت عصر میومد خونه شام می‌خوردیم بعداز شامم دوستش با دختران میومدم دورهمی. که مادر شوهرم احساس تنهایی نکنه خدا مرگ فرزند رو قسمت هیچ کس حتی دشمن آدمم نکنه واقعا سخته مدتی گزشت من حالت تهوع داشتم به خواهر شوهرم گفتم رفت تست گرفت بله من باردار بودم بارداری من باعث خوشحالی مادر شوهرم شد و اون تقریبا از اون حال و هوا دراومد روزها و ماه ها گزشت و شد ماه آخره من منم داشتم به زایمان نزدیکتر میشدم یه شب که تابستون بود همه تو حیاط خوابیده بودن منو مادر شوهرم مثل همیشه توی اتاق خوابیده بودیم. دیدم درام داره شروع میشه بیدارش کردم گفتم درد دارم گفت وقته زایمانه. ولی تحمل کن وقت بگزرون بعد بریم بیمارستان از الان بریم هر کس میاد معاینه می‌کنه. دردت میاد. صبح شد دیگه من تحملم تموم شد همه رو بیدار کردیم منو بردن بیمارستان. پسرم به دنیا اومد پسری که مرده زندگیمه تکیه گاه منه رفیق منه آنقدر خوشحال بودم از به دنیا آمدنش احساس میکردم این یه نفر فقط و فقط برای من آفریده شده الان همون آقا پسره ۱۶سالشه نفسم به نفسای اون بنده
مامان آناناس من مامان آناناس من ۸ ماهگی
سلام عزیزان من چند وقته خیلی خسته ام بدن درد شدید دارم پاهام کمرم درد میکنه گاها انقد خسته میشم میشینم گریه میکنم میزنم به سرم تا به امروز سعی کردم هیچکدوم از اینا رو به بچه ام نفهمونم درسته هنوز بچه هست ولی تو ذهنش میمونه دیگه ولی حس میکنم اصلا مادر خوبی نیستم کافی نیستم از یه طرف شیر خودم از ماه اول به دلیل یه سری مشکلات قطع شد نیومد مجبور شدم شیرخشک بدم از یه طرف از روز اول بیمارستان تا به امروز بچمو خودم نگه داشتم درسته مامانم اینا هستن ولی خودش مریضه نمیتونم بگم اینو نگه دار مثلا من بخوابم،تلویزیون ممنوعه ولی گاهی به قدری خسته میشم جوری که توان بلند شدن هم ندارم اونموقع ها مجبورم کارتن باز کنم جغجغه بزارم جلوش تا با اون دوتا مشغول بشه هر روز هم میخونم تلویزیون با بچه یه کارایی میکنه که بعدا پشیمون میشید اینا انقد عذاب میده منو نمیدونم چکار کنم دیگه😞دخترم صبح ساعت هشت پا میشه شب ساعت دوازده اینا میخوابه ما بین این ساعت ها چهار بار میخوابه ولی تا صبح هم چند بار بیدار میشه گاهی گریه میکنه نه خواب کافی دارم نه استراحت هیچی.
نمیدونم دیگه چیکار کنم به کی بگم حس میکنم افسرده ام میخوام برم دکتر اونم وقت نمیکنم😞😞😞