۴ پاسخ

خداقوت مادری
پسر منم همینجوریه البته با دوز کمتر
چون داداش بزرگتر داره خیلی با اون سرگرم میشه
ولی دائما آویزون ب من در حال انجام هرکاری باشم
همسرمم میگه اخه نمیاد پیش من بمونه چ کار کنم! خودشو راحت میکنه
مرحله سخت کار من اینه که لز مهر ماه می م سرکار باز تنها میشه بچم و وابستگیش خیلی بیشتر میشه بهم

عزیزم طبیعیه
نبایدم از خودت دورش کنید چون بچه مضطرب میشه
تا این سنش رد بشه که ۲ سالگیه

همدردیم🥲 دخترمنم میچسبه ب من فقط شیرخودمو میخوره شیر منم آبه وزن دخترمم خیلی پایینه
دکترش گف یواش یواش باید از شیر بگیری مهرماه کلا قطع کنی
منم دست تنهام اصلا اوضاع روحیمم ک داغونه

عزیزم خسته نباشی
بچه داری واقعا سخته
آدم به مرز جنون میرسه گاهی
ولی به قول خودت بازم شکر به خاطر داشتنشون
یکم دیگه صبوری کن بزرگ‌تر بشه خوب میشع انشالله

سوال های مرتبط