سلام
اول به شخصیت خودتون و ایده آلتون برای زندگی نگاه کنید.من شخصا اگه سر کار نرم احساس پوچی میکنم و میدونم که اول باید انسان شاد و راضی از خودم باشم تا بعد بتونم مادر خوبی باشم.
البته به ساعت کاری و روحیات کوچولوتون هم بستگی دارم.من سال اول به خاطر دخترم ساعت کارمو کم کردم.
به نظر من کار خیلی مهمه ،منم معلمم بعد اتمام مرخصی برمیگردم ،استقلال مالی ،تو جامعه بودن و اهمیت دادن به خودت چیزایی هستن که هم به درد خودت میخوره هم برای بچت لازمه ،البته بستگی به روحیت داره من با خونه موندن اصلا نمیتونم کنار بیام افسرده میشم
عزیزم من خودم مادرم کارمند بود و بسیار سختی دیدم خونه مادربزرگم بزرگ شدیم ماموریت میرفت روزها هیچوقت صبح ها نبود ظهر برمیگشتی نبود روزای مهم نبود مریض بودی نبود و ....
با این وجود انتخاب خودم شاغل موندن بود چون میدونم یه روزی پسرمم مث من دلیل همشو میفهمه شاید دیر ولی میفهمه و اینکه
در مورد شخص من قطعا شاغل نبودن و محدودیت های مالی بعدش، واسم سنگین تر تموم میشه
دقیقاااا درکت میکنم چون این قضیه برای من پیش اومد و حالتو داشتم...
تو پیج ام ۲۳ امین تایپیک امو ببین راجب سرکار رفتنمهههه که خب کنسل شد. ولی با تحقیق و مشورت هایی ک کردم برا مادر شاغل اگر نیاز به رفتن بود بهتر از نرفتن هست....
منم خیالم از بابت منزل مامانم راحت بود ولی نمیتونسنم بگم ک تلوزیون روشن نکنید. یا گوشی دست نگیرید پیش بچه.... این دل نگرانی ها هست و عادت میکنی....
بنظرم اگر شغلت دولتی و یا درآمد خوبی داره اصلا رهاش نکن
البته اگر استقلال برات مهمه
چون بچه مادر مستقل و با اعتماد بنفس لازم داره
اگر هم با رها کردم شغلت حس پوچی نمیگیری بله تربیتش را بر عهده بگیر و همزمان به فکر کسب درامد از خانه باش
منم فهلا تو نرخصی ام دارم بشه فکر میکنم
من خیلی دوست داشتم مرخصی بگیرم اما هم قسط دارم هم اینک واقعا بدون حقوق نمیتونم
من که از الان گذاشتم مهد بخاطری حتما باید برم سرکار
ولی اوضاع مالیم که اوکی شه پرستار میگیرم توخونه
پرستار فقط مواظبت میکنه ولی مادرت میخوان تو تربیت تو لوس شدنش همه چیش دخالت کنن
من پسرمو پیش مادرم گذاشتم نمیدونم شاید حساسم ولی پسرم طوری تربیت نشد که من میخام.کلا نوع حرف زدن خواهربرادرم رو داره که من دوس ندارم
سلام عزیزم بنظرم بروسرکار ی آدم مستقل خیلی خوبه بلاخره بچهام ی روزی بزرگ میشن اگه بتونی کارت ومسائل زندگیت باهم قاتی نکنی بای برنامه ریزی حساب شده پیش بری قطعاهم برای خودت خوبه وهم بچت من شاغل نیستم ولی خیلی علاقه دارم که شاغل بشم
من خودم بعد مرخصی زایمان بیمه بیکاری میگیرم این مدت بجای کار تصمیم دارم مثلا باشگاه برم آموزش ببینم در کنار بچمم باشم تا ۳سالگی بهمون نیاز دارن بعد میزارم مهد و سرکار میرم همچی پول نیست شغل کارمندی هم ازنظرم خیلی فرقی نداره همیشه هست
من الان دوماهی هست برگشتم سرکار و خیلی حالم خوبه، قبلا تو خونه داشتم افسردگی می گرفتم، بچه مو خدا رو شکر مادرم هست که نگه داره، بستگی به اولویتهای خودتون داره، هرکدوم مزایا و معایبی داره که باید ببینی کدومش برات مهمتره
برای من استقلال مالی خودم خیلی مهمه ضمن اینکه اینطوری بار مالی از روی همسرم کم میشه و زندگیمون رفاه بیشتری پیدا می کنه، برای تشکر از مادرم هم بهش کمک مالی می کنم اینطوری عذاب وجدانمم کمتر میشه راجع بهش
اگر ساعت کاریت زیاد نیست و کار خوبی داری، بنظرم حیفه کارت رو از دست بدی
بعدها بچه بزرگ میشه و خواسته های مالی داره و قدردانی هم نمی کنن معمولا ، چرا آینده خودت و فدا کنی. مادرت که هست خدا روشکر
من بچه م بزرگتر بشه از آب و گل دربیاد میذارمش مهد
اشتباه نکن برو سر کار ایکاش مادر منم سالم بود بچم رو نگه میداشت
منم این نگرانی ای ک شما داری رو دارم. با خودم میگفتم حدقل تا یک سالگیش مرخصی رد میکنم. نمیشه بنظرتون؟ منم درمانی ام.بیمارستان تامین
عزیزم به نظر من هیچ چیزی اندازه بچه ادم براش مهم نیست حالا هم تربیتش هم نیازهایی که داره وقتی ما خواستیم که اون به این دنیا بیاد پس باید همه جوره هم ساپورت بشه.
به نظر من اینکه بمونی توی خونه و خکدت بچرو بزرگ کنی و شاهد رشدش باشه و نمیشه با هیچ چیزی توی دنیا عوض گرد.
و اینکه میگن اگر سرکار نری احساس پوچی میکنی واقعا در این مورد به نظر من حرف درستی نیست .
به نظر من باید بمونیم خونه و بچه هامون و با عشق بزرگ کنیم.
من مادرم آرزو داشت شاغل باشه ولی پدرم نذاشت یکی از بهونه هاشم ما بودیم اما الان هم خودش می گه هم ما می گیمکاش سرکار رفته بود خونه موندن و مشکلات مالی ازش یه آدم مستهلک و فرسوده ساخته که اگه الان یه حقوقی برای خودش داشت قطعا هم اوضاع خودش خیلی بهتر بود و هم شرایط مالی و روحی فعلیش انقدر اثر منی رو زندگی ما نمی زاشت. بچه داری فقط ۵ ساله دیگه بعدش می ره مدرسه تو تایمی که تو نیستی ولی لون بچه مادام العمر هم به یه مادر موفق و قوی نیاز دارهکه الگوش باشهو هم به پول احتیاج داره
وای نه اگه استعفا بدی پشیمون میشی
من از ۸ ماهگی گذاشتم پیش مامانم رفتم سرکار اصلا مشکلی پیش میومد یکماه اول سخت بود ولی بعدش پسرم عادت کرد و یچیز حیلی مهمی که برام پیش اومد این بود که تو روحیه خودم خیییلی ناثیر داشت با اینکه خیلی خسته میشدم ولی انرژیم بیشتر بود حس میکردم یه وقتی هست که فقط برای خودمم فارغ از بچه داری خونه که میرفتم انرژیم برای پسرمم بیشتر بود با مامانمم اصلا به مشکل برنخوردیم هی بهش میگفتم چه چیزایی مهمه واسم مامانمم رعایت میکرد
دیدم یکی از مادرای گل گفته که خانمهایی که مادرشون شاغل بودن ناراضی بودن در تکمیل حرف ایشون میخواستم تجربه ی خودم رو بگم و بگم با اینکه خودم شغلم رو خیلی دوست دارم اما تصمیم گرفتم بخاطر دخترم نرم! من مادرم کارمند بوده تازه کارمند دولتی که هفت صبح بره و یک ظهر اینا خونه باشه با اینکه مادرم ، مادر شاد و مستقلی بود و برای ما همه چیز رو فراهم میکردن، اما همیشه مشغله ی خودش رو داشت و نمیشد خیلی دلگرم به بودنش باشم،ضمن اینکه من تا ۶ سالگی منزل مادر بزرگم بودم و وقتی تازه ۷ سالگی قرار شد برم مدرسه خیلی حالم بد بود چون علاوه بر جدا شدن از مادربزرگم که وابسته شده بودم بهش، باید با فضای خونه ی پدری و مدرسه هم کنار میومدم که این مسئله باعث شده بود که من از مدرسه بدم بیاد ... به نظرم اگر کسی واقعا از نظر مالی خیلی در مضیقه نیست و از نظر روحی ام خیلی وابسته ی کار نیست تا زمانی که حس کنه بچه بهش وابستگی کمتری داره کنار بچش بمونه بهتره.
سلام عزیزم
من از ۸ ماهگی نویان برگشتم سرکار. تا ۳ ظهر که برگردم پیشش، خودم که خیلی اذیت شدم ولی شوهرم چون کارش آزاده بعدازظهره و صبحا توی خونس، به هم عادت کردن ولی آقایون به حساسی خانمها به بچه درست غذا نمیدن. من از بابت صبحانه نخوردن نویان اذیتم چند بار تصمیم گرفتم استعفا بدم. از طرفی تا آخر شب خستگی تو تنمه چون تا صبح چند بار برای شیر بیدار میشه و من ۷ صبح سرکار باید باشم
البته من هم به طور کامل استعفا نمیدم اگر محل کارم قبول کنه یکسال مرخصی بدون حقوق میگیرم چون تو خونه موندن هم واقعا آدم افسرده میکنه
من خودم کلاس میرم...این ترم کم کلاس برداشتم بیشتر وقتایی ک خابه گرفتم و میزارمش تو نینی تا بخابه و بیشتر تایم با مامانمم خابه...ولی نیاز داری ک بعضی موقع ها ازش جدا بشی واسه روحیه خودتم خوبه...الانم ک بزرگ تر شده و تایم خابش کم میرم رانندگی و بیداره و با مامانم خوش میگذرونع
روانشناسها میگن تا ۳سالگی بهتره بچه پیش کسی باشه که از اول مراقبش بوده یعنی حتی مادربزرگها هم نمیتونن جایگزین مادر بشن،بچه دوست من پیش مادربزرگش زندگی میکرد اما به خاطر ترس از جدایی مادر کلی مشکل پیدا کرد بچه ،و دوستم ناچار شد استعفا بده
سلام عزیزم اگه واقعا شرایطش داری و از لحاظ اقتصادی مشکل نداری صد در صد استعفا بده
ایکاش فرصتی برای من هم پیش بیاد نرم سر کار و کنار بچم باشم
پیشنهاد می کنم حتمن بری سرکار
منم دوست دارم برگردم سرکارم
برای شغلم خیلی زحمت کشیدم ...اگر یه مراقب امن دارید اصلا شک نکنید برگردید ولی خب اگر می تونید تا دوسالگی بچه صبر کنید چون واقعا تبعاتی که داره تو آینده مشخص میشه ...من تو تاپیکام هست پرسیدم از خانم هایی که مادراشون شاغل بودن راضین همشون گفتن نه ...ما علاوه بر مستقل بودن باید بچه شاد پرورش بدیم ...مهدکودک هم دردسرای خودش رو داره پاییز بشه یا بچه مریضه یا بخاطر الودگی تعطیله و بچه مث یه کسی که شاغله باید از صبح از خوابش بزنی ببریش تا غروب خب این بچه به نظرم تو اینده خیلی رضایت از شما نداره
من از ۹ ماهگی پیش مادرم میذارم و خداروشکر خیلی خوب بوده
از وقتی برگشتم سرکار تازه قدر کارمو فهمیدم و خدارو هزار بار شکر کردم که شاغلم و خونه نشین نیستم میدونی چرا
چون واقعا تایمی که سرکار بودم خیلی حالم خوب بود و انگاری برای چند ساعت برمیگشتم به همون هویت قبلیم
و با روحیه ای شاد برمیگشتم خونه و حوصله بچمو داشتم
از طرفی هم بچت عادت کنه پیش یکی غیر از خودت بمونه خیلی خوبه
من دانشجوام
خیلی ها بهم گفتن دیگه نرو تا بچه ات به یه سنی برسه اما من یه ترمم مرخصی نگرفتم با اینکه دانشگاهم دوره و امکان رفت و آمد نیست باید بمونم چن روزیو
بنظرم در آینده پسرم به اینکه تلاش کردم و رو پای خودم وایستادم افتخار میکنه
هر چند که منم تموم سعی ام رو میکنم براش کم نذارم
عزیزم حیفه از کارت دست بکشی بلاخره بچه یکی دو سال اول اذیته
چند روز که بری سر کار روال کار دستت میاد می فهمی چکار کنی هم به بچه برسی هم کار هم خانواده
اگه استعفا بدی ممکنه بعدا پشیمون بشی
اگه میتونی مرخصی بدون حقوق بگیر، اگه مجبوری برگردی سرکار سعی کن پرستار بگیری پیش مادرت نذار
اونجا خیلی مشکلات خواهی داشت. تا دوسال ساعت شیر هم داری و بعدش بذار مهد.
من یک مدتی بخاطر بچم خونه موندم ولی روز به روز برام سختر میشد چون بچه ها که بزرگتر میشن شیطون تر و اعصاب خورد کن تر میشن. خودمم بشدت عصبی شده بودم الان چند ماهی هست که پسرم رو میذارم مهد خیلی حال و هوام بهتره احساس میکنم مادر بهتری شدم نسبت به قبل
منم اولش همین فکرا رو میکرد
بهترین کاری ک میتونی بکتی پیش یک ادم مورد اعتماد و اطمینان و صبور بذاری
منم مادرمو انتخاب کردم ک حتی از منم بیشتر مواظبشه
اوایل احساس دلتنگی هست ولی بعدا با شرایط کنار میایی
منمکارمندم. به استعفا فکر میکنم
منم دخترم پیش مادرشوهرمه ،من مشکلی ندارم و تا حالا هم مادرشوهرم خداروشکر عالی نگه داشته ،اصلا ریسک نکن و ب کارت ادامه بده و دخترت ب وجود مادر مستقل افتخار میکنه
اگه از نظر مالی نیاز نداری به کار فعلا برنگرد به نظرم. کار رو همیشه میشه دوباره شروع کرد ولی بچه ت فقط یه بار انقدریه.
شغلتون چیه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.