۱۷ پاسخ

آره سه روز در هفته هم هست سمت ما 12 تا 4
ماهی 500
البته برای مسجده که انقد قیمتش خوبه

من که دخترم بردم گفتن پوشک میشه با پوشک قبول نمی‌کنیم و اینکه گفتم خودم برای پوشکش هستم قبول نکرد گفتار درمانگر وکاردرمانی دخترم گفتن ببر گفتم قبول نکردن گفتن پارک وخانه بازی ببر که از جای خونمون دوره هزینه هم زیاده

حتما ببر مهد فکر هزینش هم نکن شوهرت بده وقتی اون فکر اعصاب و روان تو نیست توام نباش
توقم اکثرا مهدا دو شیف صبح و عصر دارن
تایم مهد شون هم خودت برو باشگاه کیف کن

خانمی اول اینکه صبح ها زودتر بیدارشون کن تا بتونی مهد ببری و اینکه اول آزمایشی یه چند روز ببرشون چون یه وقت نمیمونن تو مهد و میخوان باهات بیان یه وقت اضطراب جدای و استرس میگیردشون شما چند روز ببرشون ببین چیکار میکنن

تو رهنان یه مهد هست پیش یک را یک روز درمیون با هزینه 8میلیون با لباس و کیف اینا همه چی خودشون میدن.بعد قسطی هم قبول میکنن مثلا یک یا دوتومن اول بدید مابقی قسطی.خواهر من میخاد بچشو اونجا ببره.الان هم هفته 3روز همونجا کلاس میبره بازی میکنن نقاشی میکنن

سلام گفتار درمانی و کار درمانی هم بچه ها رو میبرید مهد کودک هم میخواهید ببرید؟ اول به نظرم همون کار درمانی و گفتار درمانی رو ادامه بدین بعد ببرین مهد کودک چون منم واسه پسرم همین کارو کردم آموزش که تکی میبینن و باهاشون کار میشه مخصوصا کار درمانی ذهنی درکشون رو میبره بالا واین بهترین کاره کاش شهرستان ماهم این امکان رو داشت که کاردرمان و گفتار درمان خوب داشته باشه و اون تقریبا اوکی شد باز توی مهد خیلی چیزها از بچه یاد میگیرن و قدرت یادگیری شون بالا میره اول اینطور بچه ها باید یه سری چیزها رو خودشون یاد بگیرن وبهشون آموزش بدن بعد از دیگران یاد بگیرن البته این نظر منه عزیزم

چرا دیر حرف زدن...البته دوقولوها یکم دیرتر از همه بچه ها حرف میزنن چون حرف زدن رو از همدیگه یاد میگیرن نه از بقیه

هزینش برای دونفر ک سنگینه ، می‌تونید حرف بزنید قسطی یا چکی کنن

با پوشک هم پذیرش میکنن ولی این سن ک پوشک میشه رو نمیدونم

تو تهران ۱۲ تا ۴ هس چون ساعت کاری پدر و مادرایی ک کارمندن بچه ها تا ۴ و ۵ عصره ، ولی اصفهان فک نکنم چون ساعت کاریا تا دو و سه هست
اگه برن مهد ساعت خوابشونو میتونی تنظیم کنی

سلام عزیزم بجای مهد اول بزارشون کلاس کم کم عادت کنن بعد برن مهد

مهد ۱تا ۷ ناهارم میده با عصرانه ک عصرانه با شماست.پوشکم مهم نیس میبرندش میتونی فقط روزی ۴ ساعت بزاریشون زیاد نمونه.پولم نمیدونم هرجا مهدها ی قیمت داره ولی چون ۲ قلواند بهت تخفیف میدند شاید ماهی ۳۵۰۰ تا ۴ باید بدی برای هر روز رفتنشون البته

دختر من بعد از ظهرها می‌ره دو نیم تا هفت غروب.ولی من زود میارمش،
یروز درمیون ماهی نهصد هرروز یک و ششصد.
دختر منم با پوشک شروع کرده مهدو
پارسال مهر بردمش هنوز پوشک داشت.

من پسرم ثبت نام کردم از مهر انشالله میره مهد

بنظر من بزار هروقت جیششو گفت ببرش الان زوده

من پسرمو نوشتم پانسیون آموزشی هفته ای ۳جلسه ساعت ۴تا ۶ونیم.۲۸۰۰ شهریه ماهیانه.هر فصل هم ۸۰۰ هزینه وسایل

گلم تایم ۱۲به بعد دیگه اموزش نیست ولی قبول میکنن تا حدود۵-۴ تعداد بچه ها هم معمولا خیلی کمه ولی باز از هیچی بهتره
شهریشون هم ماهیانس هم ساعتی ولی ماهیانه ارزونتره
پوشکم مشکلی نداره فقط یکم هزینه بیشتر میگیرن باید دستکش یکبار مصرفو پوشک ببری بذاری اونجا براشون

یعنی سه سال ویازده ماهشونه هنوزپوشک میکنی،؟؟؟؟؟؟

عزیزم ی سوال
بهزیستی شما رفتی برا مستمری دوقلوها.
بجز ماهیانه شون چیز7 دیگه هم دادن بهتون؟

سوال های مرتبط

مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
از وقتی بچه ها ثبت نام کردم پیش ۱ نه خواب دارم نه خوراک همش استرسشون رو دارم 😥😥ممکنه بگید خوب مگه مجبور بودی ؟؟می خوام بگه بله فقط فقط به خاطر خودشونه از لحاظ مستقلی که خیلی خوبن خودشون شلوارشون در میارن میرن دستشویی بعد میان می پوشن و کفشاشون رو خودشون می پوشن غذاشون رو خودشون می خورن ولی بازم دلشوره و اضطراب خاصی دارم من با مشورت کاردرمانگر ماهلین و گفتاردرمانگرشون و با تجویز ایشون ثبت نام کردم کاردرمانگر ماهلین که تاکید داشت حتما ماهلین رو بنویسم هم واسه بهتر حرف زدنش هم واسه درون گرایی و منزوی بودنش دلوین رو هم گفتاردرمانش گفت هم واسه لجبازیش و هم واسه حرف زدنشون گفتن که بهتره برن زودتر به نتیجه می رسی باز خداخیرشون بده مرکز پولکی نیستن از الان به بعدشم کردن هفته ای یه بار اینقدرم خوب شده حرف زدنشون ماهلین الان شعر چشم چشم دو ابرو رو تا حدودی بلده بخونه از این لحاظا باز خیالم راحته فقط اضطراب پی پی نگفتن ماهلین رو دارم و کلا استرس اینو دارم بچه هامو اذیت نکنند به بچه هام درست رسیدگی نکنند هرچند مهد خصوصی نوشتم که از همه لحاظ قانون دارن برا خودشون ولی ته ته دلم باز استرس دارم 😫😫یه کم دلداریم میدید اینایی که مهد کودک ثبت نام کردن بهم بگن چه جوری دلدار وصبور شدن تو این قضیه چه جوری به هاشون با محیط کنار اومدن
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
چند روز بچه ها هی می گفتن بریم پارک پارک پارک گفتم‌بتشه صبر کنبد جمعه می برمتون چون روزای دیگه نمی تونستم دیشبم مهمون بودیم تا امشب به شوهرم گفتم پا شو ببریمشون پارک نزدیک خونه مامان اینا اونجا پارکش عالیه کلی وسیله بازی داره گفت باشه رفتیم دنبال مامانم رفتیم پارک ما سه تایی نشستیم بچه هارو فرستادیم بازی کنند ده دقیقه اولش بیشتر بازی نکردن 😑🙁بعدش رفتن نشستن رو سرسره ها پایین نمیومدن بچه ها پشت سرشون منتظر موندا بودن پدر و مادرشونم کنارشون هرچی من و شوهرم داد می زدیم که بیاین پاین این دوتا فقط نشسته بودن بچه هارو نگاه می کردن تا با زور آوردمشون پایین دلوین که باحیغ آوردمش گفتم فکر کردی پارک رو خریدی اینجا هم زور میگی به مردم 😑خلاصه دوباره رفتن بالا یه دختر گنده نره خر اوند که قشنگ ۲۰ و خورده ای سالش بود برعکس خوابیده بود رو سرسره لنگش تو هوا بعد ماهلین اومد بیاد پایین نزدیک بود پاش بخوره تو صورت ماهلین 😑مامانم پا شد رفت به دختره گفت خواهشا بلند شید از اینجا نزدیک بود کفشت بخوره تو صورت بچه این چه وضعشه 😑خلاصه گفت پارک واسه همه اس گفتیم بله نه واسه تو اینح ری اومدی لم دادی رو سرسره خلاصه همون شد همون این دوتا دیگه اصلا نرفتن بازی کنند خورد تو ذوقشون هرچی گفتیم برید بازی کنید دیگه اومدن چسبیدن به من باز نق و غر و دعوا🥴گفتم خدا وکیلی من اینجا آسایش ندارم یه دودقیقه باز بازی کرد دلوین بعد اومد گفت من شام می خوام گشنمه هیجی یکساعت نشده پا شدیم رفتیم شام بگیریم 😑😑گفتم به من نیومده یک ساعت بیام بیرون مغزم تو آرامش باشه یا باید از دست مردم کاراشون حرص بخوریم یا از دست این دوتا یک هفته بود هی می گفتن بریم پارک آخرشم ده دقیقه بیشتر نشد اومدن چسبیدن به من 😑