مامانا نیلیا دخترم عاشقانه پدرشوهرمو دوست داره امروز صب خبردادن پدرشوهرم ب رحمت خدارفته چطور ب نیلیا بگم اخه مادرپدرشوهر پارسال فوت کرد نیلیا تاالان حرفشو میزنه و همش میگه مامان مادر خیلی مهربون بود جرا رفت خدارحمتش کنه الان من چطور بهش بگم 🥹🥹🥹🥹🥹

اگرم میتونی که تو این مراسما نبرش این نظرمه نزاری شیون و داد رو بشنوه اگر تونستی موقعایی که میدونی شدید داد میزنن بزاریش خونه یکی دیگه یا خانه بازی.من خودم نبردمش گذاشتمش خونه مادرشوهرم

بگو رفته یه دنیای دیگه زندگی کنه با یه قصه براش تعریف کن که عمر این دنیاش تموم شده اما از تو آسمون همیشه مارو میبینه تورو میبینه و اگر ناراحت شد تو هم بگو منم ناراحتم دلم تنگ میشه براش هروقت دلتگش شدیم عکسشو بوس و بغل میکنیم

پسرمنم بامادرشوهرم خیلی وابسته بودن بهش گفتم همون اول رفت پیش خدا ولی الان خیلی وقته گذشته بازم میگه مامان کی میریم پیش خداببینیمش🥺

میتونی از کلیپ های کودکانه درباره این موضوع استفاده کنی بزن گوگل ببین چی هست

یه قصه ای بگو بعد تو همون قصه غیر مستقیم حرف تو بزن قبلا راجع ب این موضوع پیش زمینه ندادی بهش

ای وای 😔😔روحشون شاد..اصلا هنگ کردم ..دلم گرفت..نمیدونم چطوری 🥲🥲ولی خیلی کم کم‌بهش بگید امادش کنید

خدارحمتش کنه روحش شاد

خدابیامرزدش سخته واقعا ولی از الان بش بگو ک رفتین تومراسم امادگی داشته باشه یهودپ نکنه

روحشون شاد
ازش محبت دیده...

خدا رحمت کنه عزیزم چقدر ناراحت شدم ولی کم کم بگو بهش ک بهش شوک وارد نشه 🥺

بگو رفت مسافرت

واای خدا رحمت کنه عزیزم میدونم چی میگی بچه های منم خیلی وابسته پدر شوهر مادر شوهرمن خیلی ناراحت شدم تاپیکتو دیدم مثلا بهش بگو رفته پیشه خدا و بگو که اونجا جاش خیلی بهتره

بگو ک مادر تنها بود
آقا جون هم دوست داشت کنار خانمش باشه هر دو رفتن پیش خدا ک تنها نباشن
ادامش هم بگو ببین من شما رو دوست دارم همیش کنارتم
ندار بترسه ک ممکنه شما رو هم از دست بده

خدا رحمتش کنه
چیزی نگو فعلا
بچس
نمیتونه بپذیره.درک نداره