۵ پاسخ

😍😍😍وای خدا حفظش کنه

ماشالله زود زبون باز میکنه،

ماشالله

انشالله موفقیتهای بیشترش و ببینی

مبارک باشه عزیزم

سوال های مرتبط

مامان آریاجانم😍 مامان آریاجانم😍 ۱۶ ماهگی
سلام. عشقم پسرم:
😡 بخون موهای تنت سیخ میشه مردونه


یکی از نوکرا و ذاکرای ارباب میگفت: دو ماه پیش خواهرم کربلا بود تو صحن حضرت عباس ع بودیم مداح داشت روضه میخووند یه وقت دیدیم یه پیرمردی اومد از یقه اون مداح گرفت کشید پایبن گفت عباس دروغ میگه ...عباس دروغ میگه
مداح ارومش کرد گفت چی شده گفت من بعد 25 سال بچه دار شدم الان که 19 سالشه رفته تو کما با خودم گفتم درمون دردش عباسه
از اصفهان اومدم کربلا امروز زنگ زدن بهم گفتن بچت مرده...دروغ میگن که عباس حاجت میده
خواهرش میگفت مجلس بهم ریخت ..
فرداش تو صحن حضرت عباس بودیم دیدیم پیرمرده پا برهنه اومد ..با خودموون گفتیم الان مداح و میزنه دوباره..
دیدیم اومد جلو چهار پایه که مداح روش واساده بود دستشو گرفت گفت بیا بغل ضریح بخوون همه کسایی که دیروز بودنم باشن...میخوام بگم غلط کردم... (گریه میکردو میگفت)
میگه همه رفتیم مداح گفت حاجی چی شده ..
گفت خانوومم زنگ زد گفت چوون نمیذارن زنا تو غسال خونه برن التماس کردم گفتم 1 بار بچمو تو سرد خوونه ببینم...
میگه همین که کشو رو کشیدن بیروون دیدیم رو نایلوون بخار نشسته سریع اوردنش بهش شوک دادن بعد چند دقیقه به هوش اومد ..
پسرموون که اصلا تو قید و بند مذهب نبود تا نشست گفت بابای من کجاست؟
گفتم بابات کربلاست ...
گفت بهش زنگ بزن بگو زمانی که تو کما بودم 1 اقای قد بلندی اومد تو خوابم گفت ...پسرم بلند شو...
به بابات سلام برسوون بگو...
ابروی من یک بار تو سرزمین کربلا رفته بود..
چرا دوباره ابروی منو بردی...برو بهش بگو عباس دروغ نمیگه....‏باسلام این ازطرف حرم پخش شده. تاپيام رو ديدي ٨باربگو (یاابوالفضل)وبراي٨ نفربفرست همین الان خبر خوشی میشنوي.به (ابوالفضل)قسم ات میدم بفرست فقط امتحان كن خیلی عجیب....
مامان گندم مامان گندم ۱۳ ماهگی
سر یه سری مسائل اعصابم خورده .
خانواده همسرم خیلی خیلی دخترم رو دوس دارن
این دوس داشتن بیش از حدشون باعث میشه بعدها بچم بد بشه یا لوس بشه
برای مثال امشب رفتیم اونجا دخترم رو مبل وایساده بود مادرشوهرم چراغ رو روشن کرد به دخترم گفت خاموش روشن کن دخترم چندبار تکرار کرد بعد گفت بسه
خب این بچست نمیفهمه بسه یعنی چی گفتم مامان خودتون یادش میدین خودتون میگید بسه حالا مگه ول میکنه گندم
دخترمم گریه که دست بزنم
یا مثلا ماست تک نفره رو اومد دخترم بگیره گفتم نه مامان یواش اومدم بگیرم مادرشوهرم اشاره داد ولش کن کار باهاش نداشته باش
منم چیزی نگفتم گفتم همیشه میگم نه اینسری بذار نگه عروسم گوش نداد بهم
دخترم با دندونش فویل روی ماست رو کند من و همسرم فکر کردیم خورده سریع دست کردیم تو دهنش دیدم مامانش میگه ولش کن نخورده چیزی نشده
منم عصبی شدم گفتم یعنی چی ولش کن اگر خورده باشه چی مگه میتونه بدنش اونو دفع کنه شب تا صبح اونوقت میخواد گریه کنه. دیدم میگه چیزی نمیشه بیشتر لجم گرفت .
گفتم اون سری شکلات دادین دستش پوستش رو خورد شب تا صبح گریه کرد تا صبح تو پی پیش در اومد
گفت نه گریه اش از اون نبوده
حتما دلش درد میکرد
منم گفتم حتما من دروغ میگم
دیدم فقط نگام کرد
انقدر دخترم رو لوس میکنن
هرچیزی میدن دستش
یا مثلا میگه از مبل برو بالا
یا کارای خطرناک اینجوری یادش میدن
بعد من میام خونه بچم اسیرم میکنه
هرچی میگم نکنید اینکارو اصلا مهم نیست براشون