سر یه سری مسائل اعصابم خورده .
خانواده همسرم خیلی خیلی دخترم رو دوس دارن
این دوس داشتن بیش از حدشون باعث میشه بعدها بچم بد بشه یا لوس بشه
برای مثال امشب رفتیم اونجا دخترم رو مبل وایساده بود مادرشوهرم چراغ رو روشن کرد به دخترم گفت خاموش روشن کن دخترم چندبار تکرار کرد بعد گفت بسه
خب این بچست نمیفهمه بسه یعنی چی گفتم مامان خودتون یادش میدین خودتون میگید بسه حالا مگه ول میکنه گندم
دخترمم گریه که دست بزنم
یا مثلا ماست تک نفره رو اومد دخترم بگیره گفتم نه مامان یواش اومدم بگیرم مادرشوهرم اشاره داد ولش کن کار باهاش نداشته باش
منم چیزی نگفتم گفتم همیشه میگم نه اینسری بذار نگه عروسم گوش نداد بهم
دخترم با دندونش فویل روی ماست رو کند من و همسرم فکر کردیم خورده سریع دست کردیم تو دهنش دیدم مامانش میگه ولش کن نخورده چیزی نشده
منم عصبی شدم گفتم یعنی چی ولش کن اگر خورده باشه چی مگه میتونه بدنش اونو دفع کنه شب تا صبح اونوقت میخواد گریه کنه. دیدم میگه چیزی نمیشه بیشتر لجم گرفت .
گفتم اون سری شکلات دادین دستش پوستش رو خورد شب تا صبح گریه کرد تا صبح تو پی پیش در اومد
گفت نه گریه اش از اون نبوده
حتما دلش درد میکرد
منم گفتم حتما من دروغ میگم
دیدم فقط نگام کرد
انقدر دخترم رو لوس میکنن
هرچیزی میدن دستش
یا مثلا میگه از مبل برو بالا
یا کارای خطرناک اینجوری یادش میدن
بعد من میام خونه بچم اسیرم میکنه
هرچی میگم نکنید اینکارو اصلا مهم نیست براشون

یه مدت نرو و اگرم گلگی کردن بگو چون شما بچه رو لوس میکنید و بعد که میام خونه اسیر میشم و اینطوری دو تربیتی میشه

عزیزم حرقتون درسته که دوتربیتی میشه.
اصلاشایدهم عمداوازلج شمابه گندم میگن این کارهاروانجام بده.
اما خداروشکرکن،که خیلی دوسش دارن.
من ارزوبه دل موندم،یبارفقط یباربچم خونه مادرشوهرم یه نون پنیری بخوره.
یابسکویتی براش بخرن.
وقتی هم خودم برم،دحترم بیچاره جرات نداره،تواتاق دیگه بره.
یاحتی نمیتونه دریخچالی هم بازکنه.......

حالا ببین منی که باهاشون زندگی میکنم چی میکشم 🙂❤‍🩹

باز خوبه تو میگی من نمیتونم بگم حتی😂

کمتر برو خونشون خوب

دقیقا اینایی که گفتی پدشوهرمه
به بچه سه ماهه میخواست پفک بده به بچه پنج ماهه عسل و خیلی چیزای دیگه
ادم چقدر میتونه مگه مقاومت کنه و هی بگه نه انقدر گفتیم خسته شدیم
چند نمونه بد که گزاشته رو دخترم و هیچکاریش نمیتونیم بکنیم عادتش داده به قند( گندم اصلاااا قند دوست نداشت و تف میکرد انقدر به زور داد بهش الان هرجا میبینه میخواد) چیپس و پفک🤦🏻‍♀️ و نوشابه( اعتقادش اینه بدن بچه به قند نیاز داره😑 هرچقدر گفتم من قند اینو با چیزای طبیعی تامین میکنم تو کلش نرفت که نرفت)
اکثرا هم وقتایی که ما حواسمون نبود یواشکی میداد بهش
خلاصه که خیلی سخت و تو مخه درکت میکنم تا جایی که میتونی سعی کن کمتر ببینن ما الان جوری شده دو ماه یبار شاید بریم خونشون ولی اونا هفته ای یبار میان قبلا هر روز میومد خونمون😑

فقط میتونم بگم خدا صبرت بده
یه مغز فولادی میخوای که با اینا در بیوفتی

بخدامنم همش این اوضاعمه تازه ماباهاشون تویه ساختمونیم فکرشو کن..... 🥲🥲🥲🥲

کمتر برو تا متوجه بشن. همسرت باید مداخله کنه به مامانش بگه وقتی زنم داره چیزی میگه شما چیزی خلافش نگو هم مادرشه هم نمیخوام بی احترامی بشه هم از فردا بچه فکر میکنه باید خودشو لوس کنه. بهترین کار همینه بنظر

دركت ميكنم
فقط وقتي ميگن ولش كن
يا چيزي نميشه
من مادرشوهر پدرشوهرم فوت كردن
خونشون از مادوره دوماه پيش رفتيم
چاي ميذاشت بخورن دخترم چاردست وپاميرفت ميگرفتمش ميگفتن ولش كن
حساسي چقد خلاصه چقد حرف پشتم گفتن
شوهرمم پر ميكردن ك حساس نباش ول كن سر و ريشت و با دخترت سفيدكردي

اینام بدار از خانواده ی شوهرتن
بهش ترشییییییی میدن میگن تو کاریت نباشه ما خودمون میدونیم بچه باید هرچی دید بخوره اگه نخوره ماهم نمیخوریم پس
یه مسخره بازیایی درمیارن ک بیا و ببین
هزاربار تذکر دادیم بازم اخرش من به شوهر بی عرضم گفتم این بچه چند تربیته میشه
هی میخاد فرار کنه اونجا که قانونی نداره

خانواده منم همینن حالافک کن من زیرزمین مامانم میشینم هرروز این مشکلات هست میدونم دخترم داره بدبارمیاد ولی کاری دستم نیست 😔😔

محدود کردن روابط بهترین راهه

نرو خونشون یه مدت نری درست میکنن اخلاقشونو که بازم ببیننش