اینهمه داریم برای بچه هامون زحمت میکشیم
من به شخصه نه خواب خوبی دارم نه غذای خوب
یعنی نمی‌فهمم چی میخورم از بس بچه سر سفره آتیش میسوزونه همه چیو می‌کشه
اگ از قبل هم غذاشو بدم باز سر سفره اذیت میکنه
همششش با شوهرم دعوا دارم چون متوجه نمیشه ک بچه تو این سن وسایل سفره رو دوس داره بهم بریزه
همشششش میگه بچه گرسنس اینجوری می‌کنه
جلو همه میگ این بچه همش گشنس
همش میگ ریدی با بچه داریت
صبح موقع صبحونه خوردن من ب بچه صبحونه دادم و چند تا لقمه خودمم خوردم پاشدم جمع کنم اضافه ها رو
بچه دست زد ب صبحانش و ازش آویزون شد
چاقو پرت کرد وسط آشپزخانه ک تو بچه رو نمیگیری من صبحونمو بخورم
کلا اوضاع زندگیم این مدلیه همش دعوامون میشه سر بچه
واقعاً خسته شدم
مامانشم چند باری تو گوشش خونده ک زنت ب بچه خوب نمی‌رسه و خوب غذاش نمی‌ده
دلم از همه پره
منی که از همه چیم دارم میگذرم حقم این نیست
نفرین به همشون 💔

بذارش تو روروئک یا بذار تو‌تابی یه جایی بذارش یاکه با همسرت نوبتی غذا بخورین بگو زحمت بکش بخور تموم شو بیا بچع نگه دار که من بخورم بعدش اینبار بگو بیا خودت به بچع غذا بده

دخترمنم همینه غذاشو میدادما باز میاد سرسفره دوس داره بخوره. مانوبتی غذا میخوریم اگ دخترم نذاره.

از بس رو نشون دادی

وووای خدا درکت میکنم واقعاا هیچ کس اندازه مادر دلسوز بچش نیست
ببین سعی کن شوهرت غذا خوردنی خودت ‌و بچه برید بازی و ۰۰۰ک نبینه مثلا سفره پهن ک بیاد ریخت و پاشدکنه

خودمم مشکلات بچه داریو دارم ولی همسرم کمک حالمه ولی خواهرم از وقتی بچه اورده واقعا لای منگنه اس همسرشم چیزی نمیگه حتی میبرتش بیرون پارک و اینا ولی از نظر مادرشوهرش بچه هرررکاری کنه حق داره😐 هرکاری کنه خوب کرده بهتر از اینه که مریض میشد و نمیتونست اونکارو انجام بده منظورم خرابکاریاشه همینکه اصن نباید بچه گریه کنه نباید نق بزنه تا یکم نق میزنه سریع میفته به جون خواهرم که تو بچه داری بلد نیستی و نمیتونی و اگ نمیتونستی چرا آوردیو😑 متاسفانه از الان مطمئنم بچش دو تربیتی میشه چون تا وقتی خواهرم کارای خونه رو بکنه شوهرش میبرتش خونشون واقعا نگرانم

مث منی بخدا ماهم سره بچه ی سر دعوامون میش مادر ش خدا لعنتش کنه فقط پرش میکنه

شوهر منم‌چیزی نمیگه خب معمولا هم‌نباید بگن مگ‌نمیدونن ک بچه کوچیکه چیزی نمیفهمه باید بریزه بپاشه
ولله منم غذا میدم بهش ک‌بعدا سرسفره نخاد ولی بدتر میاد همه رو میزنه بهم‌میکشونه اصلا ی وضعیه داغون .من خودمم گاهی غذا نمیخورم از بس شیطونه و باید هرچی کثیف کاری کردو جمع کنم
اما خب پدرا هم مجبورن ک تحمل کنن و بسازن خربزه خورده پای لرزشم باید بشینه دیگ

گور بابای هرچی مرد زبون نفهم و بی عقل
خاک بر سر اون مادری که هی تو گوش پسرش میخونه زر زر می‌کنه
به تو چه آخه
ناراحت نباش
از این داستانا همه دارن
یکی نیس بگه به شما ربطی نداره اونی که خودت تربیت کردی اینجوری از آب درآمده پس زر نزن

بچه ها همشون همینن اصلا ربطی به گرسنگی ندارع..... عاشق سفرن... ببین یا با یچیزی سرگرمش کن مثلا من سفره میندازم میذارمش روروئک میوه ای هویجی سیبی چیزی میدم دستش تا باهاش مشغول بشه غذامونو میخوریم.... یا وقتی خوابه میخوریم ...

عزیزمممممم اشکال نداره حالا شاید همسرت عصبی شده دیگه بچه کوچک همینه توی این ماهها دوست دادن شیطنت کنن یا آویزون شن از آدم
ما باید صبر و تحملمون رو زیاد کنیم
منم موقع غذا یه کاسه و قاشق میزارم جلوش یکم برنج یا چیزی میریزم تو کاسه یا بشقابش خلاصه یکم سرگرم میشه تا ما غذامون رو تموم کنیم هر کدوممونم زود غذا خوردیم میگیریمش بالاخره طبیعیه
این‌روزهای سختم میگذره پس لذت ببرید از کنارشون

بچه ها همه اینجورین دختر منم ولش کنی وسط سفره میشینه به همه چی دست میزنه،اون روز من برش داشتم شوهرم میگفت بزار بشینه گفتم تو بچه خودته خوشت میاد فردا رفتیم مهمونی خواست بشینه تو سفره شاید یکی بدش بیاد زشته عادت میکنه بعد قانع شد،الان یا میزارم تو روروئک با پام نگهش،میدادرم نیاد تو سفره بهش میدم میخوره،یا میبینم بی قراری میکنه نوبتی نگه میداریم میخوریم.

منم همینطورم ولی ب جای شوهرم مادرشوهرم هروقت بچمو میبینه میگه گشنشه هرچیم بهش میگم تازه بهش غذا دادم خب این بچست دوس داره هرچی میبینه تو دهنش کنه چ ربطی ب گشنگی داره

عزیزم نمیشه لب اپن رو صندلی بخورین یا رو میز نهارخوری
من غذا میخورم چون خیلی غذام کمه و اسلیو شدم بعد همسرم و دخترم
همسرم رو صندلیه اپن و دخترم تپ صندلی غذاش
باباش دهنشو باز میکنه دخترمم تکرار میکنه.
چرا اینقد فهم و شعور همسرت کمه واقعا؟؟؟؟
مگه اومدی که بزایی و بزرگ کنی؟!!!

حالا که شوهرت همکاری ای نداره اول به بچه ات برس، غذاشو بده بخوابونش بعد خودت غذاتو بخور
تایم غذاخوردنتو با شوهرت یکی نکن
اینجوری که از شوهرت تعریف کردی فکر کنم اصلا براش مهم نباشه که باهم غذا بخورید یا تنها تنها

ما ی گروه داریم تو روبیکا هممون مامان هستیم دوست داری بیا؟
اگر دوست داری
۰۹۹۳۳۸۸۲۶۲۴
این شماره پیام بده لینک بدم بهت

عزیزم بزارم رو روک یا بزارم جلو تلویزیون فیلم ببینه سرگرم بشه با شوهرتم حرف نزن بفهمه

ولش کن هر وقت خواستی ناهار و شام و صبحانه آقا رو بدی سفره جدا بچین بزار جلو آقا خودت و بچه برید سالن تلویزیون ببینید اسمش روشه بچه نمیفهمه . خداروشکر شوهر من عاقل شد پسز من همه چیز رو هم بپاشه میگه اشکال نداره فقط این بخنده هیچی نمیخوام صبح یه حلقه خیار برداشت گاز گاز کرد بعد بالا آورد ریخت رو نونش. پسرمم زل زده بود به باباش چی بهش میگه بغلش کرد بوسش کرد گفت اشکال نداره خوبه بالا آورد وگرنه خفه میشد تازه گوشی میگیره دستش فیلم از کثیف کاری هاش میگیره تو سز کار نشون میده بچه ام شیطنت داره بقول خودت مادرش تو گوشش پر کرده . ولی حرف من گوش کن خودت دخترت جدا سفره باز کنید قبل اومدن همسرت اگر چیزی گعت بگو بچه اذیتت میکنه من زودتر غذاشو دادم. الانم ببرم بازیش بدم تا راحت بخوری . با لحن مهربون بگو با حرص نگی ها

دو روز بده اون نگه داره تا بفهمه
بهش بگو دو روز تو نگه دار تا من ازت یاد بگیرم
ببینم میتونه

من بعداز اینکه سیرش میکنم ،میزارم توی روروئک تا غذامو بخورم

نه اصلاااا دلیل نمیشه که گشنه باشه
من حتی بچم سیر سیر هم که باشه سر سفره بهش نون میدم همچین میکنه دهنش کلاااا بچه ها سفر و سر سفره نشستن رو دوست دارن

یکم شوهرت بد اخلاق شدهند روز باهاش حرف نزن درست میشه
من اگه شوهرم اینجور بشه باهاش حرف نمیزنم فقط یه روز
خودش میفهمه اشتباهشو

امروز منو شوهرمم دعوا کردیم ی دقیقه بچه رو نمیگیره من دولقمه بخورم

همه ما مادرا چنین چالش هایی داریم، باز شوهرم خدایی هیچی نمگه، اما کافیه بچه یه سرفه کنه، پدرشوهرم مغزمو میخوره، یه بار میگه کولر روشن کردی، یه بار میگه اب یخ‌دادی، انگار بچه خای خودشون تاحال مریض نشدن