احساس میکنم از بزرگ شدن بچم لذت نمیبرم
همه کلی ذوق میکنن واسه خنده هاش
وایه دست و پا زدناش
واسه آگو کردناش
اما من تو همه مراحل نشستم و هی دارم پیش خودم میگم این شیر نخورد
این گشنه موند
این بچه وزن نگرفت
ب نطرم دارم کار اشتباهی میکنم و روزا میگذره و من خودمو اذیت کردم
اما چی کار کنم
مادرم و همش نگرانم😥
چیه این شیر نخوردن لعنتی

بخاطر مقایسه کردن نی نی هاتون با بقیه برا همون حالتون خوب نیست شاید بچه بعضیا بلانسبت وزن دهی خوبی داشته باشه اما تو روتین کاراش از همه عقب تر پیش بره مثلا در سن سه ماهگی گردن گرفتن عده ای میگیرن خوشگل و محکم غلت میزنند یک عده نه حتما که نباید درشت باشه بچه هر کی هم مقایسه می‌کنه فرهنگ نداره انتظاری از اون آدما نیست اگه آدم درست حسابی که اصلا نمیگه اینارو بهتون بد یکم میشه جوش بزنیم اونم خیلی کم یا فکر کنید چیکار کنیم بهتر بشه بقیه مهم نیستن اصلا حالا اونا که تپل بودن هستند چیکار میکنند بجز سنگین بودن اذیت شدن مادر یا هم سنگین هستند قد کوتاه تر دارن شاید عزیز من

عزیزم اسون بگیر بچه گرسنه بشه شیرشو میخوره گشنه نمیمونه وزن گیریشم ب غذا بیفته خوب میشه این نیم کیلوها چیزی نیس لذت ببر از بزرگ شدنش

منم همینطورم و دقیقا همین فکرو میکنم همش پر از استرسم افسردگی بعد زایمانم بهش اضافه کن ، رو مخ بودن یه سریا رو هم بهش اضافه کن ، کلا احساس میکنم تو این مرحله از زندگیم خیلی تو فشارم

دقیقا منم اینجورم
اینقد استرس و نگرانی دارم دیگه پسرمم کامل میفهمه و پیشم بی حوصله ست

وقتی خدایی دارم که بهترین هدیه اش رو بهم داده جای نگرانی نیس منم یه مادرم همه چیه پسرم برام مهمه نه فقط یه موضوع پسر من بازی میخاد گشت گذار میخاد و من باید حوصله همه اینارو داشته باشم خداروشکر که دارمش و به کمک خدا بزرگ میشه از خدا میخام صبر حوصلمو بیشتر از اینی که هست بکنه و همیشه ب خودم قول بدم با کسی مقایسش نکنم هم حال خودم خراب میشه هم بچه خوب تربیت نمیشه

دقیقا منم این روزا همینه حال و روزم ، چون بد لِم شده از وقتیکه رفته توو ۴ ماهگی ، اصلا توو وقتایی که بیداره سینه رو نمیگیره (فقطم شیر خودمو میخوره) فقط میخوابه میخوره ، منم پوستم کنده شده انقد دارم روز و شب حرص شیر نخوردناشو میزنم با وجودیکه بهداشتم برده بودیم واسه واکسن۴ ماهگیش دکتر گفت کمه وزنش چرا ! گفتم نمیخوره خب چکار کنم ، گفت مال رفلاکسه لعنتیه این شیر نخوردنا😣😞 از شررر کولیک خلاص شدم افتادم حالا به رفلاکس لعنتیییییی

وای من خیلی لذت میبرم ...همین که بچم سالم باشه و نمودار رشدش خوب باشه کافیه دیگه

من همش منتظرم گریه هاش و ناارومی هاش تموم بشه 😔😔😔 امشب بعد این ک خابید کلی گریه کردم انگار از جنگ راحت شدیم انقد با گریه هاش اذیت میشیم

درکت میکنم عزیزم حق داری کاملا ولی یادت باشه هیچ بچه ای تاحالا بخاطر این چیزا چیزیش نشده میگذره و بزرگ میشه و کلا یادت میره مثل استرسای بارداری که گذشت

دختر منم اسمش دلساس و از ۳ماهگی اعتصاب شیر کرده🥺🥺🥺🥺منم امروز نشستم گریه کردم
مخصوصا ک اطرافیان فضول هم فشلر میارن
دختر توان رفلاکسیه؟

منم همینم دارم دیوونه میشم

دقیقا منم مثل توام واقعا خسته ام دیگه

همه همینطوریم منم حرص رفلاکس و وزن نگرفتنشو دارم دکتر گفت بیشتر بهش شیر بده بیشتر میدم بدتر بالا میاره ساعتی یه بار بهش شیر میدم یه عالمه بالا میاره فردا ۴ ماهش میشه وزنش ۴۸۰۰

منم اونجوریم همش دلشوره دارم😑

برا دخترم ذوق داشتم چون فک میکردم خوشبختم ولی برا پسرم ذوقی ندارم چون احساس میکنم بزرگ شدنشو نمیبینم خانواده شوهرم منو بزور طلاق میدن احساسم میگه

دقیق منم همینم🥺🥺