۲۰ پاسخ

اتفاقا هم حالم بهتر شده هم نظم زندگیم بیشتر شده، البته بچه رو میذارم پیش مامانم، فقط صبح زود بیدار شدن سخته اونم دیگه چون آب دیده شدم زیاد بهم سخت نمیگذره
شام و هم یکیمون بچه رو نگه می داره اون یکی می پزه یا خودمون یه چیز ساده میخوریم

سلام عزیزم تا یه سالگیش سخت بود همش بهم میچسبید‌‌‌…از وقتی یه ساله شده خودش بازی میکنه
غذا هم خب وقتی از سر کار برگشتم چون خسته ام یه چیز سبک میپزم ولی شام یه چیز مفصل…خورشتم ک باشه بیشتر درس میکنم
اوایل تا عادت کنم ب این وضعیت یکم سخت بود
الان خیلی بهتر شده همه چی خداروشکر

عزیزم ببین باید بشینی برنامه ریزی کنی
مثلا من معلمم اول مهر باید سرکلاس باشم روتینی که قراره انجام بدم اینه اول روز قبلس غذا میپزم معمولا عصرا که خلوترم برمجمو شب دم میدم ومیزارم یخچال این از غذا
بعد بچمو مهد ثبت نام کردم صبح میزارم مهد طهر همراه خودم که دارم میام خونه میارم تازه یک پدر زمینگیریم دارم کلید میدم همسایه روزی دوبار بهش سر بزنه که برگردم بیام وقتی میام خونه فوری غذا گرم میکنم میدم بخورند بعدش ماهی یکبار کسی میاد تمیز میکنه و میره بعضی وقتا شاگرد خصوصی دارم که برنامه ریزی میکنم که چه وقتی بیاین خونه که از کارم عقب نیفتم خداوبهمه شاغلا کمک میکنه نگران نباش عزیزم

لایکم کن ببینم

منم قراره یک ماه ونیم دیگه برم سرکار
از الان همش تو فکرشم

منم بزودی باید برگردم سرکار همه دغدغه ام کم خوابیه به شدت کلافه و عصبیم میکنه ☹️

وای خونه هستیم ب همه ی کارا نمی‌رسیم منم میخام برم سرکار همش دودلم کجابزارم این طفلکو دلمم در میاد بزارمش جایی،از ی طرفم نیاز شدید ب کار‌دارم.خداب ما صبر بده بتونیم ب همه چی برسیم

میدونید بهترین کار اینه بیخیال تمیزی خونه بشیم ماکه خودمون کارمندیم یکی رو درنظر بگیریم بیاد واسه تمیزی خونه،هفته ای یک بار یا دوهفته ای یک بار ،زحمت کار رو میکشیم حداقل زحمتمون کمتر بشه،غذا روهم یک بار برنج بپزیم واسه چند روز برنامه ریزی کنیم هفته ای چندروز برنج باشه یکی دوروزش نون باشه ،بعضی وقتا برنج داریم خورشت نداریم میتونیم از بیرون برا بگیریم یا اگه خورشت داشتیم برنج نبود آماده از برون‌بر بگیریم

به نام خدا بیرونم میرم خونم مرتبه دو وعده در روز غذا میذارم ولی به معنی تمام کلمه له له میشم

عزیزم سرکار که بری بچه کوچیک هم داشته باشی به کارهای یومیه هم نمیرسی چ برسه تفریح😃
مگه اخر هفته ها

من فریلنسرم اما همچنان سختی خودشو داره، سعی میکنم وقتایی ک بچم خوابه کار کنم. تو شهر غریب هم هستم هیچکسو نداریم ن من نه شوهرم
دیگه چاره ای نیست دیگه

من ۴ ماهه سرکار میرم
خیلی سخته
با بچه کوچیک به هیچ کاری ومیرسی
دوست دارم عصرا برم بیرون ولی ب خودم میام میبینم شب شده
هرروز خونه تمیز میکنم بازم اخر شب کثیفه
شوهرمم غر میزنه
غذا ام زورکی دو وعده ای درست میکنم

من ک شهر غریب هم هستم.دخترم پیش کی بزارم😭

سلام من ۶ پامیشم حاصرمیشم بچه حاضر میکنم میبرم مهد۴ میرم سراغش تا میرسم خونه اول شام و ناهارفردا رو میزارم که ببریم سرکار بعد شوهرم میاد اون بچه رو نگه میداره تا شام خوردیم میبره میخوابونش منم کارا خونه میخوام غذا خودمون مهد دخترم اماده میکنم ساعت ده ونیم اینا دراز میکشم ۱۲ میخوابم تا صبح البته یکی دوبار شبا دخترم بیدار میشه تنها کارخوبی کع کردم خونمون اوردم نزدیک محل کارم مهد هم نزدیکمونه پیاده میرم میام کلی جلو افتادم

پیاده روی و پارک که فقط آخر هفته ها میریم البته همیشه هم نیست. من هر شب سعی میکنم یک کاری بکنم مثلا یک شب جارو و گردگیری، شب بعد شستشوی سرویس بهداشتی، جمع و جور کردن کمدها هر روز تعطیلی که شد، نظافت گاز یک شب درمیون بعد از شستن ظرفهای شام، لباس ها رو آخر شب میریزم تو ماشین فردا عصر که میایم خشکه جمع میکنم.
اصولا شامهایی درست میکنم که خورشتی نیست و دو وعده ای میپزم واسه ناهار هم بمونه غذاهای خورشتی یا جمعه ها میذارم یا از زودپز کمک میگیرم. هروقت بتونم پیاز میخرم پیاز داغ درست میکنم کلی جلو میفتم و آخرین نکته هم اینه که هرچیزی رو همون موقع تمیز میکنم و نمیزارم واسه بعد.
من همیشه تو فریزر سبزی آش و کوکو هم دارم.
لابلای کارها هروقت بتونم اتوکاری هم میکنم

تا ۱۸ ماهگیش ک شیفت کاریامونو با همسرم جوری چیده بودیم ک تایم نگهداری پسرمونو داشتع باشیم
ولی بعدش ک هردومون بعضی روزامون دوشیفت شدیم پرستار بچه گرفتم
ولی خب بازم سعی میکنم ب کارام برسم.
روزایی ک تک شیفتم و خونه ام. ظهر رسیدنی شاممو بارمیزارم
و شروع ب تمیزکاری خونه اصولا خورشتی هارو زیاد درست میکنم و فریز میکنم تا ی هفته ای بشه گاهی وقتا استفاده کرد
شبا هم بعدازخواب پسرم باز میشینم اشپزخونه و گاز تمیزکردن که فرداش دگ‌همه چی مرتب باشه
خابمم کم هست ولی بینش سعی میکنم ظهرا اومدم نیم ساعت ۴۰ دقیقه بخابم

پسرمم خابش اکیه خداروشکر

ولی درمجموع سخت میگذره اما دگ زندگیه

جالبه من همه کامنت ها رو که خوندم...به تنها چیزی که اشاره نشد...وقت گذاشتن برای بچه. بود ..پارک و پیاده رویی رفتن...و....

عزیزانی که سرکارمیرین .حقوق ماهیانه چقدر میگیرین ؟ لابد ارزش داره که میرین

اره عزیزم موقع مدرسه همه کارام رو رواله و منظم تر از قبل هستم چون برنامه ریزی دارم غذا رو روز قبل میزارم اومدنی میزارم گرم میش میخوریم و میخوابیم و بیدارشدنی ظرفامو میشورم خونه رو هم هفته ای یکبار تمیز میکنم همیش هم تمیزه پسرمم میزارم مهد برگشتنی باخودم مییارمش اوایل ک ادم میره سرکار سخته ولی رفته رفته ادم ب تغییر عادت میکنه و زود بیدارشدن اذیت نمیکنه ادمو

بخدا یه خواهر شوهر دارم خونه داره با سه تا بچه یعنی خونش اینقدر تمیزه که نگو بعدش شوهرشم از سرکار میاد چقدر کمکش میکنه ،اون وقت شوهر من که باهام همکاره و میبینه چقدر کارمون سخته زورش میاد کمک کنه ،و میگه میشه برام وظیفه

سوال های مرتبط