خسته شدم دست و دلم به هیچ‌کاری نمیره از بس تمیز کردم و‌گفتم زایمان میکنم و باز کثیف شد همه جا و زایمان نکردم حوصله غذا درست کردن ندارم از حاضری خوردن هم خستم شده سی و هفت هفته رفتم اپلاسیون گفتم زایمانم نزدیکه ولی الان نوک زده نه در میان نه چیزی بعد سه سال تازه ژیلت کشیدم باز میخاره بدنم
از بس پیاده روی کردم پاهای ورم کردم چروک افتاده پله ی خونمونو دیشب سی بار رفتم و اومدم اما هیچ
چ حال گنگ و مزخرفیه خسته کوفته سنگین بیحال
شما چطورین؟

فقط باید بری معاینه تحریکی
بگی زیاد تحریک کنن دهانه رحمتو.. انقباضات شروع میشه
من تا معاینه نکردم انقباض نداشتم، معاینه ک کردن دو ساعت بعدش بستری شدم گفتن انقباض زیاد داری، ولی من باید سزارین اورژانسی میشدم.. ولی با معاینه انقباضام شروع شد

منم دیشب فکر کردم موقعه زایمانم هست با درد وحشت ناک کمر زیر شکم بیدار،شدم منتظر موندم تا صبح دیگه خبری نشد تازه ۵ روزه شوهرم نیس سر کاره بابام هم نیس اگه دردزایمان بگیرتم توش موندم ب کی بگم ببرتم منو مامانم و دوتا ابجی های کوچیکم خونه هستیم 😮‍💨😂

من از هفته ۳۷ میرم خونه مامانمم شوهرمم میفرستم خونه مامانش بهش گفتم دوس ندارم برمیگردم خونه کثیف باشه طفلی مراعات میکنه ولی اخرش مردن دیگه تمیزی و این چیزا سرشون نمیشه

هم دردیم مامانا😂
دیگ افسردگی حین زایمان دارم میگیرم

عزیزم اپلاسیون با وجود بارداری درد نداره ؟من میخام انجام بدم میترسم طاقت نیارم

😂😂وای فک کنم منم مث توشم،
شیاف میزاشتی تو بارداری؟شیاف پروژستزون؟طول سرویکست چنده؟

وای بخدا همدردیم ،من که شکم درد و کمردرد میگیرم ،میرم پله نوردی ،پیاده روی ،اسکات ،دوش آبگرم دمنوش ،اصلا بیشترنمیشه ،اپیلاسیون کردم دوباره بیرون اومده موهاش ،شباهم از درد زیاد خوابم نمیبره گفتم زایمان میکنم ۳۸ هفته و پنج روزه م ولی هیچ خبری نی

منم دقیقا مثل تو از هفته 37هرهرهفته انچنان تمیز میکردم که میگفتم امشب میرم بیمارستان ولی دیدم خبری نیست..اخرم 39هفته و 4روز خونه کثیف و بدون درد رفتم بیمارستان واسه ان اس تی بستریم کردن..
تمیزکاری افتاد گردن همسرم