۱۱ پاسخ

عزیزم ، حتما جدا از هم بخوابون منم مثل شما بودم . ماهلین با همسرت یجا بخوابند که صدای دختر کوچکت کمتر بشنوه

مبارک باشه عزیزم به سلامتی ایشالا خدا کمک می‌کنه و راحت میشه برات کم‌کم و از پسش بر میای. منم نی نی دوم که به دنیا بیاد زینب ۱۴ ماهه میشه اون موقع از الان ترس همون بیدار شدنش با گریه ی نی نی رو دارم چون عادت داره در سکوت هم می‌خوابه.

ایشالا قدمدار باشه ♥️♥️♥️
ایشالا خدا بهت توان و قدرت بده عزیزم بتونی از پسش بربیایی😊

اخی عزیزم خدا بهت قوت بده

طبیعی هست ماهلین هم سنش کمه اولشه یواش یواش عادت می کنه و به هم وابسته میشن

ووش ننه عکس‌ ابجیش و بفرست ببینیم مثل خودش جیگر هست یا نه

سلام عزیزم مبارک باشه قدمش ایشالا خوش قدم باشه 😍

عزیزم این سوزنا چین؟

سخته واقعا خدا کمکت کنه الان تا روبراه وبهتر شی کمکیا باید ماهلین و بگیرن
این همه امپول برا چیه؟

دختر بزرگ چندسالشه عزیزم

کمک نداری عزیزم؟

سوال های مرتبط

مامان باران مامان باران ۸ ماهگی
سلام خانما اومدم بگم که من زایمان کردم
تاریخ ۱ اسفند وفتی ۴۰ هفته و سه روز بودم کیسه ابم پاره شد،بعد دو ساعت رفتم بیمارستان گفتن اصلا دهانه رحمت باز نیست بعد بستری شدم و دکتر اومد معاینه وحشتانکی کرد که به زور معاینه گفت یک سانتی و سر بچه خوب اومده پایین اما اصلا اصلا درد نداشتم، خلاصه منتظر موندن و هی زود زود معاینه میکردن که اونقدر وحشتناک بود من از ترس پسرفت کردم و گفتن سر بچه رفته بالا،ماما داد میزد میگفت دستم درد میکنه تو چرا اجازه معاینه نمیدی دیگه ببین من چی میکشیدم که اون میگفت دستم درد میکنه! خلاصه که ۵ بار معاینه وحشتناک شدم،در حالی که سرم فشار بهم وصل بود اصلا تغییر نمیکردم،آخرین معاینه به قدری داد زدم و گریه کردم که بچه م بهش استرس وارد شد و ضربانش افت کرد،بعد اون از ترس سرم فشار رو قطع کردن اما همچنان افت ضربانش ادامه داشت،دیگه بعد حدودا شش ساعت زجر دادن من(که البته ۱۲ ساعت کیسه آبم پاره شده بود) به خاطر افت ضربان جنین اورژانسی سزارین شدم و الانم بعد شش روژ هنوز حالم خیلی بده هم درد بخیه دارم و هم داخل شکمم وحشتناک درد میکنه