عجیب اذیت میکنه نفس مخصوصا شبا ی سره تو بغل باید راهش ببرم خیلی سخت میگزره خدا کنه زودتر این سختیا بگزره شما هم همیننن بچهاتون یعنی؟؟

عزیزم‌پسرمنم ی مدت همش گریه میکرد شبا نمیخابید بردم ازمایش خون داد دکترگفت چون‌کم‌خونه نمیتونه بخابه کم‌خونی باعث میشه بچه بدقلق بشه کم‌خوراک بشه وزن‌نگیره و نخابه

پسرمن تا یک هفته پیش داخل ننو میخابید.خودش ی دفعه ای ترک کزده حالا روزمین میخابه.قبلا هریکساعت واسه شیربیدارمیشد خیلی سخت بود الان‌ شیرشبشو قطع کردم‌راحت شدیم‌جفتمون

وای خدا دختر منم باید شبا راش میبردم زیر سینه تا میخواد یعنی دستم کمرم پاهام داشت میشکست الان تقریبا ی ماهه که عادتش دادم کنارش دراز میکشم سینمو میزارم دهنش دیگه میخوابه خداروشکر

سخترین دوران ۹ و ۱۰ ماهگی اضطراب جدایی شدید بچه داره بعدشم هست ولی کمتر

خدا خودش کمک کنه روزای سختی میگذرونم منم

سلام خسته نباشیدببخشیدپسرمن دیگه نزدیک یه سالشه اصلانمیتونه بشینه میترسم

بچه من چند بار بیدار میشه شیر میخوره می‌خوابه خیلی سخته