ب من گفتن بعد ۱۱ سال بارداری خدا کنه همین یکی بچه واست بمونه چون من و شوهرم خودمون بچه نخواستیم ولی اقوام و خانواده ها فکر میکردم من نازام
دومی اینکه مادرشوهرم زنگ میزد میگفت بلند شو آشپزی کن پسرم گشنه نمونه انقد خودتو ننداز منم بلاکش کردم نتونه بزنگه
والا من دوقلو دختر حامله بودم هیچکس باور نمیکرد میگفتن نه پسره اینطوری میگی چشم نخوری اصلا به فیست نمیخوره که دختر باردار باشی😐 حالا بعد ارینکه بچه هامو از دست دادم هم گفتن عیب نداره یبار حامله شدی دهن مردم بسته شد نمیگن نازا بودی
تو چرا اینجوری هسی ما ک مث تو ویار نداشتیم چقدر ناز میای هنوز ک هنوزه میگن والا من از خدامه ک حالم بد نباشه 😅
مانیمایم پیشش برە سقط کنە انگاری من زور کردم گفتم تورخدا بیاین پیشم اصلا منت کسی بالا سرم نیست
چرا انقد زود ب همه گفتی حاملم
حالا تازس نازنکن
وا تو چرا اينجوري اي؟ ما مثل تو نبوديم چقدر حساسي چرا شكمت كوچيكه واسه ما بزرگتر بود
گوه خوری ک زیاده تو ب دل نگیر
همش شوهرم میگفت سقط کن بچرونمیخوامش نه خودتونه بچرو🥲🙃
خبر فوت یکباره ی پدرم و بعد که میگفتن ناراحتی نکن به خاطر بچه ت.
من ویار شدید داشتم خیلی بالا میاوردم مادر خودم همش میگفت ادا در میاری من اینجوری نبودم تو چرا اینجوری🥺دکتر بهش گفت بدن با بدن فرق داره کمر درد شدید داشتم میگفت چقدر از الان ادا در میاری فلانی هم حاملس انگار نه انگار بپر بپر میکنه 🙁حالا هم که بچم دختره همون اولین نفر مادر خودم تعنه زد که وای باز دختر داری 😔💔به همه زنگ زد که باز دختر من دختر حاملس 💔🥺 همه حرف میزنن بهم
کلا ادم بیشتر از خودی ها میخوری من همیشه اول از همه ازمادر خودم ضربه خوردم 💔
فقط دعا میکنم میگم خدایا بچم سالم وسلامت باشه به سلامتی دنیا بیاد حرف هیج کدومشون برام مهم نیست حتی مادرخودم😔💔
مادرشوهرم به شوهرم گفت چرا فک میکنی اون بچه ی اون ی تیکه گوشته تو شکمش طلاقش بده بیا ما پدر وومادرتیم هیج وقت یادم نمیره ۹ سال گذشته
وای سر سینه ات چرا سیاهه مال من صورتی بود،وای چقدر گنده ای هنوز انگار هنوز نزاییدی
گفتن تو آرزوی دختر دار شدن رو به گور میبری
آیهان بچه اول هست و من اصلا جنسیت برام مهم نبود
چقد لاغر شدی چقد حساسی چقد ناز داری ما مثل تو ویار نداشتیم 😅زیاده💔
انقدر باید قوی باشی که هیچ حرفی برات دردناک نباشه نقطه ضف دست کسی نده هرکی حرفی زد محکم با حرفات بکوب دهنشون
هرچی میگم حالت تهوع دارم و بالا میارم نمیخان باور کنن از بارداریمه میگن شاید چیزی خوردی مسموم شدی😂
من استراحت مطلق شدم سركار ميرم از اولش خودم رانندگي كردم رفتم پله تو شركت بالا پايين كردم بعد از ١٢ هفته افتادم به لكه بيني بعد مادر همسرم اومذه بود خونمون ميگفت چرا اينجوري شدي پس گفتم خب استراحت نداشتم سركار رفتم گفت پس چرا دختراي من اسنجوري نشدن خواهرات ك سركار ميرفتن اينجوري نشدن آخه عوضي اين چه حرفيه آخه
خدا نگذره ازشون
انقد شنیدیم ک نمیدونیم کدومش دردناک تره😅😂
از جنسیت بیشترش بود....😑
خیلی حرفا شنیدم از خانواده شوهر هم بچه ی اول ک سقط شد هم بچه ی دومم یادم نمیاد کدوم دردناکترین بود ولی استراحت مطلق بودم ن خودشون اومدن غذا درست کنن ن میزاشتن برم خونه بابام
من بخاطر جنسیتش وای بازم دختر حالا فقط یه دونه دختر دارم و این یکی شکمم فقط ان تی احتمال زد خدا کنه بچم پسر بشه همشون خجالت زده بشن
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.