من جای خواب پسرمو از هجده ماهگی جدا کردم فقط هفت صبح میرفتم تو اتاقش پایین تخت چون دم صبح پامیشه منو نبینه صدام میکنه از خواب میفتادم گفتم اونحا بخوابم لااقل از خواب نیفتم. تا همین دو ماه پیشا خیلی هم خوب همکاری کرد ولی یه تب کرد و مریض شد دیگه چون رو تختشم خیلی گرم بود تو تیرماه من پایین تخت میخوابوندمش و خودمم کنارش میخوابیدم تو اتاق خودش. دیگه بعد اون عادت کرد و خیلییب سخت میرفت رو تختش بخوابه و اکثرا نصف شب پامیشد میخواست من برم پایین تختش بخوابم و خودشم میومد پایین. منم چون می‌خواستیم جا به جا شیم سخت نگرفتم. حالا اومدیم خونه دید دو سه شب اول همه تو هال خوابیدیم نا به خونه عادت کنه به خدا احساس میکنم اون سه شب بهترین و عمیق ترین خواب بعد تواد پسرم بود. باز از دیشب که گذاشتم رو تختش بخوابه نصف شب پاشد منو خواست رفتم پایین تختش باز یک ساعت بعد پاشد اومد پیش من پایین. این اتاقشم کوچیکتره اصلا دوتایی پایین به سختی جا میشیم. تا صبح نخوابیدم. میدونم امشبم همین داستانه. یه دلم میگه بابا ول کن استقلالشو بیا بنداز تو هال همه بخوابید راحت. یه دلم میگه آینده بچه ت مهم تره😭 چرا عادت نمیکنه به تنها خوابیدن😭

۱۱ پاسخ

بزار کنار خودتون بخوابه مگه ما قدیما کنار مامان باباها نمیخوابیدیم من خودم تا کلاس ۵ پیششون خوابیدم بعد خودم‌خواستم اتاقم جدا شه با خواهرم الانم هیچ اتفاقی نیفتاده

عزیزم من تمامی کامنت هارو خوندم،کاملا با شما هم نظر و هم فکر هستم،
شرایطم دقیقا شبیه مال شماست،الان پایین تخت دخترم خوابیدم،دختر منم عادت کرده بود میخوابید،یه مدت اونم دقیقا تب کرد و مریض شد و بستری شد بیمارستان،خلاصه از اون به بعد تا یه هفته اصلا رو تختش نمیخوابید،بعدش دیگه با کلی بازی و قصه و تزیین تخت با عروسکا،دوباره عادت کرده ولی بعضی وقتا بازم گیر میده،منم میرم کلی بغل و بوسش میکنم یا پایین تختش میشینم،میگم دستمو بگیر تا بخوابه
خلاصه بعضی بچه ها مثل مال من و شما،سخت همکاری میکنن،بعضی ها هم راحت
من بعدش که خوابید میرم اتاق خودمون،اتاقش دوربین داره،با مانیتور تصویر و صداش اگه یهو نصف شب بیدار شه میاد
خیلی حرفام طولانی شد

منم یه سالو ۹ ماهگی جداشت کردم اتاقمون رو به روی همه اگه بیدار بشه یا صدام میکنه یا پا میشه میاد پیشم ولی خداروشکر هیچوقت اصرار نداشته پیشش بمونم

وااااااا.... واقعا چرا دوست داری اذیت خودت کنی خودتو عذاب بدی به خواب راحت نه خودت نه بچت داشته باشی فقط بخاطر چرندیاتی که جدیدا مشاوره های کودک کردن تو ذهنتون. زمان های قدیم تر که همه ردیفی کنار هم میخوابیدن چی شد؟؟؟ مستقل نشدن. والا زمان خودمون هم این داستان ها نبود اکثرا خانواده ها کنار هم میخوابیدن الانم همه مستقل سر کارو بار وزندگی خودشونن

من از ۸ ماهگی جدا کردم جای خواب امیرعلیو تو ماه یه هفته شبا همسرم شب کاره منم پیش پسرم میخابم انگار عادت میکنه دوسه شب بعدشم نصفه شب بلن میشه میاد پیش من ولی برمیگردونم اطاقش اونجا پیشش دراز میکشم خواب افتاد میام جام الانم بیدار میشه چون رو تختشه بزار زمین بخابه راحت قل بخوره بیدار نمیشه بیدارم شد دوباره ببر اطاقش پیشش دراز بکش ولی نخاب خوابید بیا جات امیرعلی رو تخت بخابونم تاصب صدبار پا میشه ولی رو زمین حال میکنه واس خودش تا صب قل میخوره😂

وای خیلی زوده عزیزم

لزومی نمیبینم بچم اتاق دیگ بخوابه
کنار هم میخوابیم.

ماکه همه باهام میخوابیم

حالا من دخترم تنها بخوابه میخوابه وقتی من نزدیک بشم بیدار میشه چجوریه؟

ای جونم گفتی دو سه شب با ارامش خوابیده چقدر دلم سوخت
معلومه حس ترس داره از تنهایی عمیق خوابش نمببره منم همینجوری بودم از تاریکی میترسیدم تا یه سنی شبا میرفتم سراغ مامانم یا بابام به هر بهونه ای پیش یکیشون میخوابیدم
حیفه بزار ازت استفاده کنه پیش هم بخوابید تا وقتی که ترس از دلش بره حس امنیت بگیره

من تا وقتی ازدواج کردم پیش مامان بابام خوابیدم هیچی هم نشده 😅😅😅البته اتاق نداشتیم الان پسرهامم یکی اینطرفم میخوابه یکی اونطرفم اتاقمون بالاست نمیشه جداشون کنم همه تو هال میخوابیم

سوال های مرتبط

مامان شاهان مامان شاهان ۲ سالگی
خانما ی سوال
من پسرم ۲/۵ سالشه
۱/۵ سالگی ک از شیر گرفتمش (شیر سینمو میخورد) نمیتونستم همزمان جای خابشم جدا کنم چون بچه کلافه بود و بوی شیرو از تنم میگرفت کنار خودم تا الان خابید
بعد الان ده روزه تصمیم گرفتم رو تختش تو اتاقش بخابونمش
چند شب اول همکاریش بدک نبود ولی چند شب بعد کلافه میشد عصبی میشد به گارد تخت مشت میزد با پا میکوبید کف تخت هی میگف منو بیار پایین
میخام پیش تو بخابم میخام رو زمین بخابم
منم با قصه خاندن و .... چند شب خابوندمش اما واقعا خودمم هلاک میشم هرررر شب بخام انقد وقتو انرژی بزارم اخرشم این اخریا باید با تهدید میخابوندمش ک بخابه
ک بنظرم بچه استرسی میشه و ممکنه در اینده مشکلات جدی براش ایجاد شه
بنظرتون برای منی ک خونه از خودمه و دو خابه هست بعلاوه هال مهمه ک بچه جاش از الان جدا شه؟همسرم میگه مگه مارو جدا کردن؟بزرگ میشه خودش یاد میگیره و اینکه ماهم بخاییم کاری کنیم یا حتی جدا بخابیم بعد خابیدن شاهان میتونیم بریم تو اتاق رو تخت خودمون اینجوری بچه کمتر اذیت میشه و گناه داره و ....
الان دو شبه مجددا میارمش تو هال کنار خودمون راحت میخابه
حالا نظر شما چیه؟مهمه ک حتما از الان جدا بشه جا خابش؟
مامان درسا مامان درسا ۳ سالگی
بچه رو شبا تو اتاقش تنها نخوابون .....
شاید بگین چی میگم همه میگن جدا کنین بچه مستقل شه ... یاد بگیره ...میشه بگین دقیقا چی رو یاد بگیره اینو میگم اگر اشتباه بود نظرت رو برام بنویس..... من از بچگی وقتی تنها شدم تو اتاق همش ترس داشتم همون که ۳۵ سالمه تنها می ترسم تو اتاق بخوابم ؟؟؟ ی سوال بپرسم تنهایی تو اتاق شبا میخوابی حودت وقتی همسرت پیشته خیالت راحته ؟؟؟؟ گاهی حس بودن کسی به آدم آرامش میده این روش من رو امتحان کن ...بچه ها ی روز بلاخره ازتون جدا میشن میرن تو اتاقشون میخوابن زمانی که شما واقعا دلتون‌تنگ میشه برای بغل کردنش اما او جدا بودن رو ترجیح داده.... وقتی آماده نیست وقتی ترس داشته باشه هیچ وقت نمیتونه جدا بخوابه. بچه ما تنهایی میکشه در بزرگیش چرا از کوچیکی تنهایی رو احساس کنه .... وقتی می بینه دونفر کنار هم خوابیدن ؟ من این روش رو از نوزادی برای دخترم امتحان کردم اصلا خم بمن وابسته نشده ..ترس هم نداره ..و خواب آرامش بخشی داره چون نخواستم مثل خودم بشه .. اونایی که بچشون عادت کرده حتما بغل مادرش بخوابه دست تو گردنش کنه بخدا این حس رو ازش نگیرین من تا بزرگی میرفتم بغل مامانم دست تو سرش می کردم بوش میکردم بخوابم .... عشقه .... عشق .... الان ی جا براش درست کردم پایین تختم از ما جداست حتی دوست نداره زیاد کنارش بخوابم ما جدا هستیم او هم جدا میدونم بلاخره ی روزی خودش بزرگ میشه و میگه اتاق خودم و اتاق خودش بره چه ۸ سالکی بره چه ۱۴ سالکی بره ولی من میگم تا هر وقتی که دوست داشتی زیر پای مادرش بخوابه .نمیخام ترسو تجربه کنه وقتی خودم هنوزززز از تنهایی تو اتاق می ترسمممم .....