سوال های مرتبط

مامان باران مامان باران ۸ ماهگی
تجربه من از سزارین:
من تجربه طبیعی ندارم چون به خاطر واریس واژن سزارین اجباری بودم، اما تجربه ام از سزارین لحظه‌‌ای که بچه بدنیا میاد هیچ دردی نداری و خیلی شیرینه بعدش به من خواب آور زدن و وقتی بیدار شدم تو ریکاوری بودم و درد بی نهایت شدیدی تو شکمم داشتم و هرچی التماس میکردم بهم مسکن بزنن میگفتن باید بری بخش تو ریکاوری نمیشه، یک ساعت تو همون حالت بودم و از درد زار میزدم، بعد که بردنم اتاق خودم چند نفر اومدن و شکممو فشار دادن و بی نهایت دردناک بود جوری که چندتا جیغ زدم از درد چون حس داشتم و مسکن نزده بودن هنوز، بعد شیاف گذاشتن و کم کم دردا قابل تحمل و کم شد، شبش اومدن دستمو گرفتن برای راه رفتن که اونم خیلی دردناک بود، و در آخر من تا ۶ روز سردردهای وحشتناکی داشتم به خاطر داروهای بیحسی جوری که در در حالت خوابیده خوب بودم به محض نشستن دردی مثل شن ریزه از نخاع گردن میومد بالا و می‌ریخت تو سرم واقعاااا عذاب بود و رفتم بیمارستان متخصص بیهوشی برام سرم و آمپول و قرص نوشت و گفت باید حداقل روزی ۱۶ لیوان مایعات بخوری تا ماده بی حسی از بدنت خارج بشه و با مصرف داروها و آب فراوان کم کم بهتر شدم و الان بعد ۱۵ روز کمر دردم و اینم بگم بعد کشیدن بخیه خیلی احساس سبک تری دارم ولی خب محل بخیه و بالا و پایینش انگار برام بی حسه و البته تو حرکت های ناگهانی دردناک
اینارو نگفتم بترسونمتون خدایی نکرده اما آگاهی بهتر از خیال خوشه که یک عده فکر میکنن سزارین راحته