سلام مامانا من پنجشنبه زایمان کردم
انشالله همه به خوبی بچه هاشونو بغل بگیرنو زایمان خوبی داشته باشن
تجربه زایمانم برای کسایی که طبیعی هستن
من چهارشنبه ساعت ۱۰شب مطب دکترم معاینه تحریکی شدم از ساعت ۱۲شب کم کم دردام شروع شد تا ساعت ۲شب تحمل کردم رفتم دوش آب گرم گرفتم و دردام داشت بیشتر میشد…با کمی خونریزی رفتیم بیمارستان و ساعت۲شب بستریم کردن تا ساعت ۵صبح ۳سانت بودم از ۶امپولو باز کردن برام و دردام بیشتر شد که شد ساعت ۸صبح که ماما همراهم اومدو شروع کرد نقاط فشاری برام ماساژ دادن و تا ۹صبح ۸شده بودم با درد فراوان ولی بدون دادو فریاد فقط تنفس انجام میدادم و کم کم زورام میومد که ساعت۱۰فول شدم دکترم اومد و با چندتا زور و تنفس زیاد زایمان کردم…بدون اپیدورال بودم…شکم اول..و چون تو طول بارداری کمو بیش ورزش انجام میدادم همین باعث شد موقع زایمان اصن ورزش نکنم…خلاصه مامانایی ک طبیعی هستین دردش هست در حدی ک میگی من دیگه میمیرم ولی هم میشه تحمل کرد هم ب خودتون بسگی داره ک دادو فریاد نکنین زیاد و فقط تنفس انجام بدین تا زود فول بشین…انشالله خدا کمک همتون بکنه..منو هم دعا کنین🌹

۱۰ پاسخ

سلام مبارکه ان شاء الله به سلامتی
خدا نی نی تون رو حفظ کنه
برای ما هم دعا کنید 🙏🙏🙏

سلام ان شاء الله

آخی عزیزممم مبارک باشه بسلامتی چقد قشنگ توضیح دادی

ممنون که تجربتونو گفتید خیلی مفید بود 🌹🙏🏻

بسلامتی گلم منم طبیعی ام ولی تا ۴۰ هفته باید صبر کنم برا من حتی معاینه هم نکرده دهانه رحمم چقدر بازه چجوریه نمیدونم چیکار کنم

مبارکت باشه عزیزم ❤️ کاش منم بتونم بچمو سالم و سلامت به دنیا بیارم

انشاالله
بسلامتی مبارکه
انشاالله همه زایمان راحت داشته باشن ای خداجان

عزیزم بیمارستان دولتی رفتی یا خصوصی

چند هفته طبیعی شدی?

وایی خوشبحالت به آرزوت رسیدی

سوال های مرتبط

مامان مهراد مامان مهراد ۴ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی پارت ۲🥳
خلاصه از ساعت یک ظهر ان اس تی و کارای مربوطه رو انجام دادن و سرم فشار رو از خیلی کم شروع کردن ، تا ساعت سه درد خاصی نداشتم انقباض و خیلی کم گرفتگی ، کم کم زیاد می کردن که اذیت نشم ، تو این بین ورزش می کردم تو اتاق یکم دردام بیشتر شد شبیه درد پریود ولی قابل تحمل بود برام نفس عمیق میکشیدم و رد می کردم ، بعد بهم گفتن بشین رو نوپ درد اومد بالا پایین شو ول کرد قر بده رو توپ ، حدود یک ساعت رو توپ بود و دردام بیشتر شد ولی همچنان با ماساژ که همسرم می داد و نفسای عمیق رد می کردم ، معاینه شدم ۵ سانت بودم ، وان رو آماده کردن و دراز کشیدم تو وان به همسرم گفتن آب گرم و بگیر رو شکمش و کمرش ، یکم که گذشت دردام شدت گرفت و کم کم صدام در اومد ولی بازم سعی می کردم با نفس کشیدن کنترل کنم ، ( اینم بگم که من می‌خواستم اپیدورال بگیرم ولی دکترم گفت چون زایمان اولی تا ۷سانت تحمل کن ) برای خودت و بچه بهتره و من تحمل کردم (درد. زایمان آخرا سخت هست ولی یکسره نیست نترسید اون بین تایم ریلکس کردن دارید) من مرتب خرما و مایعات می‌خوردم که ضعف نکنم،هفت سانت که شدم برام بی حسی رو زدن و کم کم پاهام گرم و شد تمام دردا رفت بعد بی حسی در عرض یه ربع دقیقه از هفت سانت کامل فول شدم ( در حال که دکترم می گفت یه ساعت تا فول شدن داشتی) در واقع بهم کمک کرد بی حسی که زود فول شم ،
مامان 💗👶🏻panah مامان 💗👶🏻panah ۱ ماهگی
مامان فندوق مامان فندوق ۶ ماهگی
تجربه زایمان پارت ۱
من ۳۹ هفته و ۶ روز بودم طبق ان تی درد نداشتم رفتم میش دکترم و معاینه تحریکی شدم شبش رفتم پیاده روی دردام کم کم شروع شد از ۱۲ شب تا صبح هی میگرفت ول میکرد از خواب بیدار میشدم بادردا.ساعت ۶ صبح زمان گرفتم دیدم منظم شده هر ۸ دقیقه میگرفت تا ساعت ۱۰ خونه بودم به ماماهمراهم زنگ زدم گف برو بیمارستان.رفتم معاینه کردن گفتن ۳سانت باز شدی باید بستری شی.تاساعت ۱۲ونیم کارا طول کشیدو بستریم کردن ماماهمرامم اومد دردام بیشتر شده بود شدتش.معاینم کرد گفت ۳سانت کامل باز شده.دردام بیشتر میشد امپول فشارم زد تو سرم از ۴ قطره شروع کرد.دردام شدید شد ساعت ۳ونیم ۴ بود ک معاینم کرد گف سر بچه خوب نچرخیده وازنتم تنگه نمیتونی طبیعی زایمان کنی رفت به دکترای شیفت گفت.اونام اومدن معاینه کردن گفت تنگ هست ولی اگ فول ۱۰ سانت بشع بچش بدنیا میاد ریزه.قبول نکردن ک سزارین کنن.من دردام وحشت ناک میشد ورزش کردم روتوپ نشستم دوش اب گرم و ماساژ برام انجام داد.حالم بهتر میشد ولی رو دردام تاثیری نداشتم تا ۸ من از درد کامل مردمو زنده شدم ۷ سانت باز شد دهانه رحمم......