۷ پاسخ

من مادرشوهرم انجام دادن دادن دوماه پیش، یه ده روزی تقریبا بیمارستان بودن البته سه روز اول بعد عمل که تو مراقبتهای ویژه بود که ما نمتونستیم ببینیمش و فقط میپرسیدیم و پرستارا احوالشونو خبر میدادن به ما و بعدش که اومد بخش تونستیم بعنوان همراهی بریم پیششون که ما دوتا همراهی شیفتی میرفتیم منظورم یعنی دوتا دوتا نوبتی البته همون اولاش خیلی سخت بود بعدش کم کم راحتتر شد و اینکه بستگی به بیمار داره مادرشوهرم 70 به بالاعه سنشون تقریبا واسه همین اذیت داشت خیلی
و اینکه غذا و مایعات خیلی خوبه بعد عمل اشتها کمه ولی همون کمشم از هیچی بهتره ما آبمیوه طبیعی تا یکماه براش آماده میکردیم میخوردن زوزی دوسه بار و گوشت تو شیشه و تخم مرغ آبپز و ماهی و....

سلام
مامان من عمل کرده
۴ ساعت عملش بود
تقریبا دو سه ساعت بعدش به هوش میان ولی دوباره دارو میزنن بهشون که درد اذیت نکنه و تقریبا بیهوشن همچنان
ما ساعت دو ظهر عملش بود فرداش ساعت ۸ صبح گفتن به هوشه
ولی انقدر دستگاه بهشون وصله که نمیتونن تکون بخورن
البته این برای دو روزه بعد که بره سی سی یو دستگاهی ندارن
۳ روز آی سی یو بستری بود ۵ روز سی سی یو و بعد مرخص شد

مادرم انجام داد ولی من بچه بودم نمیدونم
فقط میدونم مرگ رو ب چشماش دیده

مادرشوهر من عمل کرد حدود ۶ ساعت توی اتاق عمل بود. تا ۴ یا ۵ ساعت بعد از عمل که نمیتونی ببینیش فکر کنم ریکاوری بود بعدشم میبرم مراقبتهای ویژه ۲ روز اونجا بود بعدش اومد توی بخش ۲ یا ۳ روز هم بخش بستری بود بعد مرخص شد. مراقبتهای بعد دز عمل خیلی خیلی مهمه

بستگی به شرایط بیمار داره

من بابام دو سال پیش انجام داد ولی واسه اون خیلی سخت بود. در کل میگن عمل سنگینی نیست.

پدربزرگم ومادربزرگم انجام دادن فقط میدونم خیلی سخته

سوال های مرتبط

مامان نی نی قشنگم مامان نی نی قشنگم ۹ ماهگی
ادامه ماجرا
من تا روز عملش هم استرس داشتم وهنوز قلبم اروم نشده بود تا اینکه چند هفته پیش عمل اول انجام شد وخداروشکر همه چی خوب پیش رفت
لازمه از تجربه عمل هم بگم تا مادری اگه مثل من دچار این مشکل شد استرس زیادی نداشته باشه
دکتر به من گفتن از شب قبل عمل از ساعت ۴ صبح به بعد هیچی بهش نده حتی اب ،ساعت ۷ گفتن بیمارستان باشیم تا رگشو گرفتن وکارهاشو انجام دادن ساعت هشت ونیم شد ومن وبچه رو تخت گذاشتن تا در اتاق عمل باهاش بودم وبعد ازم گرفتنش برای عمل.پشت دراتاق عمل بیشتر از یک ساعت منتظر بودیم چون دکتر گفته بود عمل سنگینی
همینجا ذکر کنم که بچه های این مدلی اصلا نباید ختنه بشن روز عمل خودشون ختنه میکنن.
بعد از عمل صدام کردم که برم تو اتاق ریکاوری فقط خودم اجازه داشتم برم چون بچه تازه به هوش اومدن بود و بی قراری میکرد رفتم پیشش نباید تا چند ساعت شیر میدادن گفتن فقط باهاش حرف بزنم که احساس ارامش کنهبعد از ریکاوری به بخش منتقل شدیم وتقریبا تا ساعت ۵ بعد ازظهر اونجا بودیم وبعد مرخص کردن