۹ پاسخ

عزیزم انقدر حساس نباش خوب پدرش هستش دوسش داره دخترا هم ناز دارن دیگه
الان دخترم تو بغل شوهرم خوابیده از این صحنه ها لذت ببر عکس بگیر یادگاری داشته باشی🙂

کاش شوهر منم بچه ام رو میگرقت و وقت واسش میزاشت حساس حتما شدی ب این مسئله

فکر کنم خیلی حساس شدی. دختر منم شبا بغل باباش میخابه. ولی نصفه شب میچسبه به من انگاری دلش تنگ شده باشه. یا با ماشین میریم بیرون دوس داره بغل باباش باشه. اینکه بد نیست. غذا دادنش با خودمه ولی گاهی اوقات هم شوهرم میده. عوض کردنش با خودمه ولی وقتی کار دارم یا خستم شوهرم عوض میکنه.حموم بردن با خودمه. شاید تو خیلی امر و نهی میکنی که اونم میخاد از لج اینکارا رو بکنه. در صورتی که همش عادیه

خوبه که .کاش شوهر من بچه می‌گرفت

یا ایشون عقده ای هست
یا شما حساسی
روزا که دخترت باهات تنهاس اکی هستین یا باز نمیخادت؟

خب باهاش صحبت کن البته خودت بهتر میشناسی همسرتووو...ولی شاید با صحبت کردن بهتر شد

خوشی زده زیر دلت باباشه ها

☹️☹️☹️☹️خب همسر منم زیاد با پناه بازی میکنه تو‌گوشش زمزمه میکنه هوای پناه رو داره ولی من ناراحت نیستم خیلیم خوشحالم که دخترم با باباش رفیق باشه دوست باشه
همسر من نمیزاره پناه رو جدا کنم و تو اتاق خودش بخوابونمش میگه میترسه
همه این کاراش منو خوشحال میکنه
اخه چرا شما این فکرا رو میکنین
خیلی وقتا که من خسته میشم همسرم دخترمو میخوابونه پیش هم دراز میکشن و اروم اروم لالایی میگه میخوابه

شوهرم مث پدرا برخورد نمیکنه مث خانوما رفتار میکنه و انگار هووی منه😑

سوال های مرتبط

مامان فرشته ها🧚🌈👼 مامان فرشته ها🧚🌈👼 ۱ سالگی
سلام قشنگا حالتون خوبه ؟
میگم مادرشوهرم بچه هاشو خیلی لوس کرده،مثلا صبحانه برای دختر22سالش بلله درست می‌کنه که اذیت نشه ،یا مثلا استانبولی رو گازه ،خودش نمیره بریزه و مامانش می‌ریزه و براش آب و ماست میده که بخوره،یه جوری رفتار می‌کنه انگار دخترش مشکل حرکتی داره و باید این کارهاشو کنه،البته فقط دخترش نیستا با پسراشم همینجوریه،اصلا نمیزاره بچه هاش کارهاشونو کنن،مثلا وقتی من تازه ازدواج کرده بودم میرفتن چند هفته دهات میموندن و به من و شوهرم میگفتن برین بمونین پیش بچه ها،منظور از بچه ،یه دختر18ساله و یه پسر34ساله بود،و من میرفتم غذا میپختم براشون و خونه رو تمیز میکردم،بعدش که باردار شدم دیگه به من نگفتن،و خاله ی شوهرم می‌رفت کارهاشونو میکرد،یعنی دخترشون که 18,سالش بود نمیتونست یه غذا برای خودش وداداشش بپزه و یه نفر دیگه رو اسیر میکردن که بهشون سرویس بده،البته الآنم که 22سالشه همینه
بعد مادرشوهرم هرجا میشینه میگه عروسم تنبله،یواشه و ....
توقع دارن من کارهای خودمو کنم و برم به اونا هم رسیدگی کنم