سلام قشنگا حالتون خوبه ؟
میگم مادرشوهرم بچه هاشو خیلی لوس کرده،مثلا صبحانه برای دختر22سالش بلله درست می‌کنه که اذیت نشه ،یا مثلا استانبولی رو گازه ،خودش نمیره بریزه و مامانش می‌ریزه و براش آب و ماست میده که بخوره،یه جوری رفتار می‌کنه انگار دخترش مشکل حرکتی داره و باید این کارهاشو کنه،البته فقط دخترش نیستا با پسراشم همینجوریه،اصلا نمیزاره بچه هاش کارهاشونو کنن،مثلا وقتی من تازه ازدواج کرده بودم میرفتن چند هفته دهات میموندن و به من و شوهرم میگفتن برین بمونین پیش بچه ها،منظور از بچه ،یه دختر18ساله و یه پسر34ساله بود،و من میرفتم غذا میپختم براشون و خونه رو تمیز میکردم،بعدش که باردار شدم دیگه به من نگفتن،و خاله ی شوهرم می‌رفت کارهاشونو میکرد،یعنی دخترشون که 18,سالش بود نمیتونست یه غذا برای خودش وداداشش بپزه و یه نفر دیگه رو اسیر میکردن که بهشون سرویس بده،البته الآنم که 22سالشه همینه
بعد مادرشوهرم هرجا میشینه میگه عروسم تنبله،یواشه و ....
توقع دارن من کارهای خودمو کنم و برم به اونا هم رسیدگی کنم

بگو منم دختر یه خانواده هستم ‌. قرار بود اونا هم منو مثل شما تربیت کنن یکی مثل دخترت میشدم

منم مجرد بودم همین بودم
همه کارامو مادرم میکرد
نه لوس شدم نه چیزی
الان کارای خودمو میکنم
بنظرم شما دخالت نکن اگع بهت گفتن برو
نرو

مثل مادر شوهر من فک مبکنی اسمون سوراخت شده فقط همین دوتا بجه ی این افتادن.دخترش تشک زیرش جمع نمیکنه .شورت پریودیش رو نمیشوره که حالش بد میشه .یه چایی برای خودش نمیریزه.بعد تو تهران دانسجویه مامانش میگن غذا درست میکنه

چی پررو

چه انتظارا دارن مردم😐😐

اتفاقا اینجور بچه ها یه شانس و اقبال های بلندی پیدا می کنند یه شوهر های خوبی ام گیرشون میاد که نگو. ببین کی بهت گفتم .مثل ما نیستن مثل کزت کار کنیم بعد بگن چکار کنید ..من خودم . از بچگی کار کردم کارای خودم کردم .الانم که شوهر کردم . پدر شوهرم دارم .. بچه ام دارم شوهر م توقع کار بیرونم داره .... بعد بیاد ببین اونایی که دستشون خونه اقا شون نزدن چه زندگیایی زدن به هم .تو غصه اونا نخور

ایناهمین جوری ان.وای خدای من فک کن ب پسرای خودشون کارنمی دن ب عروسامیدن.اون روز بهشون گفتم انگاردلتون نمیاد ب بچه هاتون بگین براتون کاراتون انجام بدن.دخترخودشون لباس کوتاه می پوشه هروقت میاد ی لباس جدیدخریده ی جاری ماداریم خودشم کارمیکنه بدبخت دوتامانتوگرفته بودزهرمارش کردن بعد دومادشون هرچی داشته ب اسم دخترش کرده اینا میگن ماچیزی ب اسم عروس نمی کنیم.واقعا بعضیاوقاحت ازسرگذروندن.

من خودمم اینجورم یعنی همه بچه های خانواده اینجورن پدرمادرامون دوست داشتن اینجوری باشیم حتی میوه هم برامون پوست میکندن ولی هیچ وقت زحمتمونو گردن کسی نمینداختن الانم بریم خونه هاشون همینیم ولی خونه خودمون کاملا مستقل و تمام کارامونو خودمون انجام میدیم با هزار مسئولیت و مشغله ولی واقعا نباید از کسی توقع داشت

مادرشوهر منم تا بود همین بود دخترش بزرگ بود انگار چلاق بود همه کارارو خودش میکرد بعد منم ۱۷ سالم بود از من انتظار داشت وقتی میرم تمام کارای خونشو بکنم یعنی یکسال تو عقد بودیم منو سرویس کرد بعداز عقد هرگز هیچ کاری نکردم براش چندباری حتی میگفت عید هست بیا خونمو کمک کن تمیز کنم منم گفتم من خونه بابام دست به سیاه سفید نزدم اینجا که هرگز همون شد

این مادرنیست که آسیب میزنه به بچه هاش. مادربایدبچه رو مستقل باربیاره ینی چی آخه ۲۲سالشه آشپزی نکنه؟ من ۲۲سالم بود زندگی مدیریت میکردم

مام‌ تو فامیل ازشون داریم بچه ها به چشم کلفت وپرستار به مامانشون نگاه میکنن

مادر شوهر من بهم میگفت چطور خونه میمونی حوصلت سر نمیره کار نمیری در حالی که دخترش خانه داره😂😅به نظرم زورش به ما میرسه تا به اونا

ازاول نباید انجام‌میدادی
بعدم بگه مهم‌نباشه
اگر این دفعه گفت بگو والا دیگه‌چون‌کارای شما هم‌هست نمیرسم‌کارای خودمو انجام‌بدم

ولي خدا رحمت كنه مادر شوهر من ٥تا پسر داره خدا شاهده از همون بچگي اينقدر مسوليت كار بهشون داده همشًون زرنگ چ برا زندگي چ برا كار خونه وقتي مهمون مياد استرس نميگيريم من يا جاريام همسرامون خيلي كمك حالن هميشه ميگم خدا رحمت كنه مادرت

من نمی‌دونم ولی دخترش در آینده به مشکل برمی‌خوره همیشه که مادرش نیست
همیشه هم زن داداش نمیتونه کمک حال باشه یا هر کس دیگه ای‌
بلاخره ازدواج ک کرد مادرشوهرش بهش گفت تنبل آنوقت می‌فهمه که مادرش چه ظلم بزرگی در حقش کرده

خاک تو سر همچین مادری کنم.فک میکنه خوبی میکنه به بچه هاش در حالیکه ظلم میکنه