۹ پاسخ

کلا برا مسيولیت پذیریشونه،،،من امروز بچم خودشو خیلی سفت میکرد یه لحظه رفتم قند فشار صدای قلب بچم همرو چک کرد اگر نرفته بودم باید از استرس میمردم تا عصر صبر میکردم تا برم پیش دکترم،،من‌که خدای راضیم کوچیکترین مشکلی پیش بیاد برام میرم بهداشت تا زمانی که خودمو برسونم به دکتر

من امروز تشکیل پرونده دادم. گفت چون خیلی دیر اومدی، ده روز دیگه باید دوباره بیایی برای صدای قلب و کنترل وزن خودت.
تو دفترچه ای که بهم داد، تاریخ ده روز دیگه رو زد.

اصلا ب من زنگ نمی‌زنن تاریخ میزنن ماهانه منم طبق همون تاریخ میرم چکاپ

اره به منم هی زنگ میزدن بهشون گفتم خونه مادرمم شرایط اصلا اوکی نیست برای اومدن مراقبت ولی هر روز زنگ میزدن اخرسرم کلی دعوام کردن منم شمارشونو گذاشتم تو بلک لیست

تشکیل پرونده برای واکسن بچه در اینده هیچ ربطی به این نداره که تو بارداری همه زن ها برن اونجا پرونده تشکیل بدن.
پرونده بچه جدا از،مادره. اینو خود مانای بهداشت گفت.
و گفت اگه زیر نظر مزشک هستی نیاز نیست اینجا هم بیایی‌
من فقط رفتم واکسن کزازم رو زدم اومدم بیرون.

من بخاطر حرف بقیه نرفته بودم تا الان
هفته پیش رفتم پرونده تشکیل دادم بنظرم خیلی خوب بود برخوردشون،کلاس های تربیتی و اینام دارن.

من ک اصلاااا تاحالا نرفتم..بیمارستات بسترس بودم برای قند مرخص ک شدم زنگ زدن ب گوشیم از بهداشت گفتن بیمازستان اعلام کرده بیا برای پرونده..منم گفتم من استراحت مطلقم رفتم ی شهر دیگ خونه مامانم..گفت پس اصلا تو حاملگی نمیایی گفتم نه..گفت روز ۴ زایمانت برای واکسن بچت بیا گفتم ب امیدخدا

نه من اصلا نرفتم بچه بدنیا اومد بردم چیزی هم نگفتن

نه بیکارن که ول کن نیستن من اصلا پرونده تشکیل ندادم

سوال های مرتبط

مامان نیل آی🩷 مامان نیل آی🩷 ۳ ماهگی
زایمان طبیعی ۴ ،ساعت ۵ اینا رفته بودم تخت زایمان، هی به خودم و همسرم فحش میدادم میگفتم این چه غلطی بود من کردم و اونقدر دردام شدید بود و خسته شده بودم که ۳۰ ثانیه که درد نداشتم خوابم میبرد که دیگه نمیتونستم زور بدم ،آوردن سرم فشار زدن که دردام بیشتر بشه و زورام بیشتر بشه ،دکترم میگفت زورات به درد نمیخوره اینطوری بشه باید سزارین بشی و بهم گفت برو بشین سرویس زور بده ،من که از شدت دردا نمیتونستم تکون بخورم اما راه دیگه نداشتم با همسرم رفتم سرویس و زور دادم چند تا ،دکترم گفت کافیه بیا ،رفتم رو تخت و دکتر به ماما گفت هر وقت زور داد تو هم شکمشو فشار بده نینی انگار یه جاییش گیر کرده که نمیاد ساعت ۶.۳۰ اینا بود و ماما یه جوری شکممو فشار داد که مردم هر چقدر بگم از دردش قابل تصور نیست و من غیر ارادی ماما رو هل دادم کنار که فشار نده و دکترم میگفت زورات به درد نمیخوره منم نمیدونستم دیگه چیکار کنم فقط میخواستم از اون همه درد خلاص شم یه بارم توضیح داد که چه جوری باید زور بدم و من دقیقا همونطوری زور دادم و ماما همزمان فشار داد و ۲ ۳ تا زور دیگه دادم و نینی ۶.۵۰ به دنیا اومد