۱۶ پاسخ

كلا بچه سبكتر ميگيرم هر چي سن كمتر باشه سبكتره عزيزم نگران نباش

مژده جون خالم ۱۰ سال پیشه گرفت مامانم هرکااری کرد که ماهم بگیریم از قاشق دهنی بگیر تا تو بغلم خالم رفتن.اما نگرفتیم.فک کتم ساله بعدشم گرفتم اول من بعد خواهرم.برای من سنگین برای آبجیم سبک

ای جانم عزیزم ایشالله خودت زودار خوب میشی دختر نازتم نگیره ازت
فقط به خودت انرژی مثبت بده بزن خودتو به بی خیالی ببین هرچی حساس تر بلشی بچه بیشتر مریض میشه بی خیال باش انرژی منفی جذب نکن

انقد نگران نباش آبجی شاید اصلا نگرفت

بزرگسالی سخته
بخاطر چی گرفتی جای بودی؟

انشالله زودتر خوب بشی اولش سخته
منم نگرفتم کاش بچگی گرفته بودم

اره
کلا ربطی ب مادر فرزندی نداره
اگر یکی سبک بگیره از کسی آبله گرفته ک سنگین بوده
من دختر خالم سنگین گرفت
خالم سبک گرفت
من از خالم گرفتم سنگین بود
پسرم از من گرفت خیلی سبک بود
این چرخه همینجور ادامه داره😅😅
ولی کلا میگن بچه ها سبک میگیرن
دکتر ب پسرم قرص آسیکلوویر داد خیلی خوب بود دوره ی پسرم خیلی کوتاه بود فقد چند تا دونه زده بود ۱۰تا هم نمیشد
ولی من دکتر رفته بودم فقد هیدروکسی زین داده بود ک فقد جلوی خارش و میگیره

نگران نباش عزیزم شاید نگیره
خرداد منو همسرم هردو آبله مرغون گرفتیم دخترم اصلا نگرفت
۱۱ ماهش بود

اگه تو سنگین بگیری نفر بعدی که از تو میگیره سبک میگیره
برعکسشم همینطوره

واكسنش رو بزن خب عزيزم

منو بگو که اصلا نگرفتم🤦🏻‍♀️😂

نه اصلا علمي نيس

دختر منم یه سال و نیم بود آبله گرفت
دونه زیاد نزد ولی خیلی اذیت شد چند روز تب شدید کرد و بعد هفته اصلا نخابیدیم ساعت۴ صبح میگفت بریم حمام
و اصلا غذا نمیخورد فقط بستنی
خیلی سخت بود
ولی هرچی سن کمتر باشه بگیری بهتر از بزرگسالیه

ولی الان بهترین سنه که دخترتون بگیره چون سبک میگیره تو سن کم و همیشه ایمن میشه

نشنیدم ولی تو سن کم بچه ابله مرغون بگیره زود سرپا میشه. البته دورازجون دخترتون.

نه ربطی ندارع

سوال های مرتبط

مامان آرتا مامان آرتا ۱۵ ماهگی
اینقدر روحیم داغون شدهه ک حتیی نمیتونم ب زندگی کردن ادامه بدممم

واقعاا بچه ام اذیتم میکنهه دیگههه دارم دق میکنم از دستش از صبح ک پا میشم کلی کاار دارم هر چقدر جمع میکنم انگار ن انگار 🥺🥺🥺من لعنتی ام ک حساس شدم جدیدا روی تمیزی خونههه
وقتی میبینم خونم کثیفعه انگاار دیگ نمیتونم نفس بکشم انگار نفسم بند میاد 🥺ن میتونم تنیز کنم ن میتونم تحمل کنم مجبورم تمیز کنم و از این طرفم بچه ام میریزه 🥺🥺🥺🥺

چقدر بی کسی و تنهاییی سختههه الان همینجور اشکام داره میریزه وهسهتنها بودنم واسه اینکه حتی ی نفرو ندارم ک بگهه این بدبخت بچه ی کوچیک داره کل فامیل ب لجبازی پسرم پی برده قشنگ میفهمه ک نکن بشین رو از سر لجبازی لج میکنه 🥺🥺🥺
و این وسط چیزی ک حرصم میده اینه ک مامانم تا میفهمه خونه رو تمیز کررم با من دعوا داره ک اره همه ماماناشون میان کمکشون میکنن فلانی مامانش هر روز میاد بچه اش رو نگه میداره تا کاراشو بکنه

باز خودش نمیاد 🥺🥺🥺
همیشه هم انگار طلبکاره یکی نیس بگه من تا کی کار نکنم و منتظر بمونم تا تو میای وقتی ک میبینم نمیای 🥺🥺🥺🥺

من تا اینجا ک رسیدم تنهایه تنها بودم بچه ام و ختته کردیم یکی نگفت این بدبخت تجربه نداره وایستا بریم کمکش بچه ام تا صبح گریهمیکرد من اون تو بغلم و کارایه خونمو میکردم ک صبح مهمون اومد تمیز باشههه

بخدا دیگه خستممم 🥺🥺🥺🥺🥺