۵ پاسخ

اینجوری نگو بابا چشم میزنیش من که هر وقت تو دلمم از بچم تعریف کردم دقیقا از همون لحظه شروع کرد به عوض شدن

من دخترم پسونک اره همینجوری شد ولی شیر نه خیلی وابسته بود الان شیر پاستوریزه جایگزین کردم

پسرمن یک‌سالگی شیشه شیروپستونکوخودش کنارگذاشت چسبیدبه شیرمادرالان سه روزه که توترک شیرمادره😅

اره پسر من 🤌

پسر من یه روز خودش پسونک نخورد دبگه. انگار فهمیده بود الکی مک میزنه. شیر هم. خیلی وابسته بود اما 1 بار برای شیر گریه کرد دیگه زود کنار اومد. خیلی مظلومانه

سوال های مرتبط

مامان فاطمه مامان فاطمه ۳ سالگی
سلام دوستان. این سوال مدتی هست دغدغه ام شده وتموم راه هارو امتحان کردم حالا میگم نظرتون روهم بگید که شما چکار کردید.
دخترم 4 ماهه دیگه شیر نمیدم یعنی شیر گاو اونم هفته ای دویا سه بار. بستگی به شرایط داره. البته شیر گاو میخوره چون سنگین هست با آب قاطی میکنم ولی اون روزش کلا کم غذا میشه.
این معتاد شیشه هست غذا هم کامل میدم مخصوصا شب میوه یا چیزهای دیگه بعد شام بعضی اوقات میخوره میترکه ولی باید توشیشه یا چیز باشه این بخوره حالا آب میوه شربت چای شیر هرچی شده براش مهم نیست شیشه روباشه. بعد نصف شب گشنش میشه.
خیلی ها میگن جای خابش رو جدا کن این هنوز 4 به بعد شیشه میخاد بعضی اوقات زودتر بعضی وقتها دیر تر ولی تا نخوره نمیخابه گشنش میشه چطوری ترکش بدم. یه بار بیدارش کردم که غذا بدم بخوره بخابه بیدار شد اما غذا نخورد یه ساعت بازی کرد ولی دوباره باشیشه خابید همسرم کلی دعوا کرد میگه بزار تا 4 سالگی بخوره. البته خودش ضعیفه هرغذایی هم نمیخوره یعنی بدغذاست. شما چه پیشنهادی میدین
مامان اهورا مامان اهورا ۲ سالگی
اولین تجربه خوابیدن بدون پستونک
من چندین ماه بود که تصمیم داشتم پستونک اهورا رو بگیرم. با مشاوره و به مرور انجامش دادم ولی این مرحله آخر که حذف کامل بود هردفعه به دلیلی عقب میفتاد که آخریشم بیماری و جراحی خودم بود. امروز بخیه هامو کشیدم و گفتم تا موضوع جدیدی باز پیش نیومده بزار این مرحله اخر هم بگیرم تموم شه
و باز با نظر مشاوره چند روری هست بهش میگفتم باید کم کم بدون پستونک بخوابی چون ادم دیگه کوچولو نیستی و این حرفا. ذهنی آماده ش کردم امروز موقع خواب تا پستونک گذاشت دهنش گفت به نظرم دیگه با پستونک خدافظی کن ببین مامان و بابا واسه خواب پستونک ندارن تو هم بزرگ شدی دیگه نیاید پستونک بخوری. گفتم به نظرت پستونک کجا بزاری که جلو چشممون نباشه گفت تو اتاق مامان. خلاصه که با پستونک خدافظی کرد و راحت پذیرفت. حالا باید پستونک کلا قایم کنم و میدونم قطعا چند روزی اذیت خواهد کرد با اینکه خودش رضایت داد چون وایستگیش جدا شده ولی همینکه اصولی انجامش دادم حالمو خوب می‌کنه
خواهش میکنم سر پستونک بچه رو قیچی نکنید. به روح و روان بچه تون آسیب نزنید. نگید به مرور نمیشه باور کنید میشه من هم شیر هم پستونک به مرور گرفتم. فقط کافیه مادر یکم به خودش سختی بده زمانو طولانی تر کنه به جاش به روان بچه آسیب نزنه