۱۷ پاسخ

تنهای تنها دور از خونواده خودم

تنها تر از همیشه

تنها خسته روانی و وحشی

فقط ۱ ماه مادرم پیشم بود تا الان تنها بزرگش کردم

نه حاملگی نه زایمان نه بعدش تنها بودم سخت بود .ولی راضیم

فقط شوهرم کمک دستم بود فقطط

من از همون روز اول تنهای تنها بودم

من از ۱۳ روزگی بچه هام دست تنهام با دوقلوها خیلی سخته

من ۱۶ روز پیش مامانم بودم بعد اومدم خونه .شوهرم که خدا خیرش بده همیشه کمکم میکنه .بعدم این دوسال زن همسایمون خیییلی کمکم‌ میکنه چون بچم واقعا بچه بدیه .

همیشه تنها بودم

من مادر شوهرم همیشه نگه میدارع😊

تقریبا بدون کمکی بودم 🤗حتی وقتایی ک بیرونیم با بقیه هستیم مسئولیتاش با خودمه
خیلی خسته شدم در حدی ک به بچه دیگه اصلاااا فکر نمیکنم😮‍💨شماها چطور؟؟

کمکی برا چی داشته باشی

من موقع زایمانم خونه ی مامانم بود دکتر استراحت نوشته بود برام اونجا بودم همونجا زایمان کردم تا۱۰روز اونجابودم بعد اومدم خونمون مامانم آبجیم اومدن خونمون سیسمونی روچیدن خونموتمیز کردن‌رفتن خونشون بعدش خودم بودم تنهایی

من یک ماه اول بعد زایمان خونه مامانم بودم و نذاشت کاری کنم، کمکی اصلی من شوهرم و مادرشوهرم و مواقع کمتر یک خواهر شوهرم هستن.

فقط موقع زایمان یه روز خواهر شوهرم بود و بس...دگه تنها حتی در بدترین شرایط ممکن..‌

از روز اول تنها بودم🥲🥲

سوال های مرتبط