۲۴ پاسخ

والا منم اونا رو دیدنی میگم چقدر خوبه که انقدر مستقل و زرنگ هستن

نمیدونم والا چجوری دلشون میاد مادرا
ماکه یسرررره دنبال این بچه هاییم
من که میگم اونابهترن
خیلیم بچه هازرنگ تر و بهترن والا

الان همه اونایی که کامنت گذاشتن از اون مامانای نگران و خیلی مواظب بودن
اونا که بیخیالن هیچ کدوم گهواره ندارن راز موفقیت شون بهمون بگن
اونا که اینجورین کمم نیستن

سلام گلم خوبید.
من گلدوزی یاد گرفتم و میتونم دیوارکوب تولد و سالگرد ازدواج و...گیرمو کش مو بند عینک رومیزی جانماز گلدوزی شده باقیمت مناسب درست کنم.ممنون میشم ازم حمایت کنید میخوام ازین هنر کسب درامد کنم.
کلی نمونه کار و خرید و رضایت مشتری مادران گهواره همینجا قسمت سوالام برای اطمینانتون هست

تصویر

بخدا قسم که اونا بهترن. شوهر من یه آدم فوق العالاااده حساسه منم به لطف همسرم همونجوری شدم. بخدا پیر شدم حس میکنم ده تا بچه بزرگ کردم. یه پارک میریم آنقدر استرس بچه ارو دارم و شوهرم هی مواظبه من بدتر خسته میشم‌ .یکی از ارزوهام اینه منم بتونم مثل همون مادرا بیخیال باشم از نظر من یه نعمته بخدا‌. ماهم از اینور بوم افتادیم .بمیرم برای بچه ام حس میکنم از حساسیت زیاد داریم بهش ظلم میکنیم

این روزا بچه دزدی خیلی زیاد شده خدا خودش همه بچه ها رو حفظ کنه

منم اینطور بچه هارو میبینم تعجب میکنم از این حجم از بی تفاوتی پدر مادرش😑😑 مدام هم به این فک میکنم الان اگه یکی بیاد ببرتش کی می‌فهمه😑
ما میریم پارک با اینکه پسر بزرگم ۱۱ سالشه و هواسش کامل به آرمان هست
بازم لحظه ای من چشم برنمیدارم ازشون 🥲🤦🏻‍♀️

واااای واقعاااااا نمی‌دونم چرا بعضیا انگار نه انگار بچه شون داره بازی می‌کنه 🫤🫤🫤 منم یکی دو بار که رایان بردم پارک خودم و شوهرم کلا چشممون دنبالش بود بعد یسریا میرفتن کلی دورتر حتی از محوطه بازی بچه ها 🤦🤦🤦😑😑😑
و یسری تربیت ها هم افتضاااااح 🤦🤦🤦🤦🤦🤦

بله من پسرمو میبرم پارک همش نگام بهشه
همش نزدیک ترین جا بهش میشینم و باهاش خرجا بره میرم
منم دیروز رفتم پارک ی بچه بشدت بی ادب اونجا لود ک ب همه گیر میداد و همه رو اذیت میکرد اما مللوم نبود پدر مادرش کجا هستن ک تذکر بدن

بیشتر این بچه ها که ول هستن افغانی هستن الان پارک سر کوچمون یه پسر بچه هست دوسال قشنگ نمیتونه حرف بزنه یعنی همش از خیابون میره اینور میره اونور بعد من چند بار دعواش کردم نره به بار هم داشت میرفت زیر موتور ما شوهرم دادند سرش پدر ومادرش نیستن خواهراش هم پارک روبرو تو پارک بانوان واسه خودشون هستن بعد بعضی وقتها هم پسرهای بزرگ تر گیرش میارن می زنن اش
یه بار شوهرم دیده بود فرستاده بود خونش....
بیشتر افغانی ها بچه هاشون ابنجورین

دقیقا من همیشه میگم کاش منم میتونستم آنقدر بی تفاوت باشم . مهدا همیشه و همه جا باید جلو چشممون باشه .ما هم امشب پارک بودیم یه بچه نوپا ینی هنوز راه رفتنش هم تاتی بود خودشو رسوند ب سرسره با هر پله ک میرفت بالا من بنده دلم پاره میشد ولی خانوادش در کمال آرامش ب صحبتاشون ادامه میدادن و اصلا نمی‌گفتند این بچه ماست . مهدا میگفت مامان برم مراقبش باشم میوفته گناه داره 😒🙄
نمیدونم چرا فکر میکنم اینجور بچه ها مستقل تر و سالم تر هستند

من امشب پارک بودیم تا سرمو برگردوندم یهو آروین از جلو چشام ناپدید شد اونقدر جیغ کشیدم بلند بلند صداش کردم دستم لمس شد از ترس شوهرم صدام کرد که رفته کنار ماشین یه دقیقه هم دیر پیداش میکردم قلبم وا میستاد دقیقا حرفتون درسته زمونه بدی شده باید خیلی مواظب بچه هامون باشیم امشب خدا رحم کرد

منه بیچاره تا عصر فرش شستم داغونم داغون. با این وضع سه ساعت مثله اسیرای کربلا حیرون ویرون تو پارک دنبال وروجکام بودم🥲هنو شهر ما کوچیکه .ولی باز دلم دووم نمیاره پیششون واینسم

منم بچم بزرگه مثلا می‌ره دستشویی آقایون بیرون سرویس ها وامیستم که مبادا شوهرم رفت دستشویی این بیاد بیرون و بدزدنش کوچیکه هم که از بزرگه بد تر بار ها گفتم به شوهرم که هواست باشه
یه بار پسرم اومد بیرون دیدم سرو صدا داخل دستشویی شوهرم داخل دستشویی صدا می‌کنه پسرمو جواب نمی‌داد یه آقایی هم بیرون جای دستور صدا میکرد پسرمو کلا همه صدا میکردن متین که دیدم اقایه میدو سمت بچم که فهمید من مامانم رفت با شوهرم گفت بیرون جا مامانشه یعنی اگه من بیرون نبودم معلوم نیست این کجا میرفت

اره منم دخترم میبرم همیشه پیششم از اینور سریره میزه اونور منم هواشو دارم از پایین ولی خیلیا اطلا بچه ول میکنن بیخسال انگار ن انگار

من که هر موقع میرسم پارک با شوهرم دعوامون میفته من حساسم ک باید مواظب باشیم شوهرم میگه باید بچه خودساخته بار بیاد و دقیقا همین بچه هایی ک میگید رو مثال میزنه ک اینا پدر مادر ندارن ؟بچه رو رها کردن تا آزادو مستقل بزرگ‌شه

منم خیلی رو بچه م حساسم حتی میریم روستا خونه مامانم نمیزارم تنها باشه چ برسه ب بیرون همیشه هم میبرم حتی خانه بازی شوهرم همه ش کنارشه🤦🏻‍♀️بیرون پارک اصلا نمیبرم🤦🏻‍♀️

منم دیدم رفته بودیم مشهد داخل پارک به شدت شلوغ بچه یه ساله. تک و تنها از سر سره می‌رفت بالا هیچکی هم نبود مواظبش باشه

منم دیدم
حالا همونا ی زبونی دارن و. جوری حرف میزنن با ادم انگار پارک مال خودشونه😂
هرچی التماس کنی از تاب بیا پایین بچم دو دقیقه بازی کنه ما میریم قبول نمیکنن بس ذقن و حاضرجواب و. زبروزرنگ ومستقل
نیازی ندارن به مراقب😂😂😂

آره منم دیدم خدایی چه مادرای ریلکسی دارن

ولله من هرجا برم قدم ب قدم دنبالشم جوری شده ک تا دستشویی رفتنم باید همراهش باشم من هیچکس و هیچگاه اعتماد ندارم .اتفاق ی لحظست بعدش عمری پشیمونی انشالله ک برا هیچکس اتفاق نیفته

دقیقا همینه ماام هرسری میریم خیلی از بچه ها هستن که کسی مراقبشون نیست و خیلی خطرناکه توو این دوره.منو همسرمم چشم برنمیداریم از پسرم

آره منم دیدم ..
بعضی از پدرو مادرا خیلی دل گُنده هستن واقعا ..
دوسال آخه هنوز خیلی کوچیکن ک تنهایی برن جایی

منم دقیقا وقتی میریم پارک دوتایی مراقبیم ولی اینا از بچگی یه جوری بچه رو تربیت میکنن که از پس خودشون بربیان

سوال های مرتبط

مامان رزا مامان رزا ۴ سالگی
مامانا یه سوال میپرسم اگه دوست داشتید جواب بدین. دقیقا چی توذهنتون بود که تصمیم گرفتین بچه دار بشید؟ یعنی چرا بچه دار شدین؟
علت خود من : من سالها یه کیست تو تخمدانم داشتم که خیلی درد میکرد و رشد میکرد. با دارو خوب نمیشد و دکترا گفتم باید عمل کنم. بعد چندتا دکتر رفتم و همگی گفتن حای خیلی بدیه و ممکن باردار نشی یا خیلی سال درمان کنی تا باردار بشی. منم سه سال بود ازدواج کرده بودم و تو زمان مجردی هم با شوهرم که اون موقع دوست پسرم بود هم خونه بودیم. یعنی سالها بود با هم بودیم و هر غلطی بگی من کرده بودم. دلم تنوع تو زندگی میخواست و با خودخواهی تمام دلم میخواست مادر شدن رو تجربه کنم و بخاطر کسب این تجربه میخواستم قبل اینکه ریسک عمل رو بپذیرم باردار بشم. که همینم شد. من حامله شدم و بعدش تو سزارین دکتر گفت این کیست رو بردارم احتمال بارداری بعدیت خیلی کمه. در اصل من به خاطر اینکه مادر بودن رو تجربه کنم و زمان زیادی نداشتم و نمیخواستم به سختی بیوفتم تصمیم گرفتم بچه دار بشم