۵ پاسخ

منوپسرم تنهاییم خونه کلی کیف میکنم ازصدارعدوبرق و بارون کلاهواپاییزودوستدا م

رفتی سر خونه جدیذ؟

وای آره انگار تو آسمون بمب ترکید

کدوم شهری مامان یکی یدونه

نترس دخترم بخواب چیزی نیست😁

سوال های مرتبط

مامان کیان مامان کیان ۳ سالگی
مامانا خیلی خسته ام پسرم بشدت لجباز هست خدا نکنه من یا باباش باهاش با عصبانیت حرف بزنیم یا اینکه دستمون بهش بخوره تا یک ساعت گریه میکنه که چرا اینجوری گفتی یا چرا اینجوری چشماتو واسه من در اوردی وقتی هم به گریه بیفته هیچ جوره نمیتونیم ارومش کنیم بخاطر همین تا الان هر کاری کرده حرف بدی هم که زده بی توجهی کردم امشب دیگه رو ماشینش وایستاده بود هر چی گفتم بشین میفتی گوش نکرد یهو افتاد فقط یک ساعت گریه میکرد چرا من افتادم یک جوری رو مخم بود که اعصابم را خورد کرد زدم در کونش حالا از اون گریه خلاص شد یک ساعت دوباره گریه را شروع کرد چرا منو زدی دیگه واقعا بریدم نمیدونم چکار کنم صبح هر لحظه که من بیدار بشم این بنده خدا با من بیدار مییشه و گریه میکنه تو چرا بیدار شدی بخدا چند صبح که دیگه از ترس این واسه نماز صبح بیدار نمیشم من اگه تا دو ظهر بخوابم این هم میخوابه ولی فقط اخساس کنه که من نیستم کنارش بشدت گریه میکنه تو چرا بیدار شدی اگه دم دمهای ظعر بیدار شیم چیزی نمیگه خسته ام نمیدونم چکار کنم
مامان آرسام و دلسا😍 مامان آرسام و دلسا😍 ۳ سالگی
مامانا امشب دلسا رو پیش دو تا متخصص بردم اولی گفت گوشش به شدت عفونت داره و باید همین امشب ببری بستری کنی وگرنه پرده گوشش پاره میشه🥺😥 و کلی اصرار که حتما ببر همین بیمارستانی که خودم میگم بیمارستان خصوصی بود با شبی ۴ میلیون هزینه، حتی به حرفای من گوش نکرد ببینه چی بگم فقط سریع نامه نوشت برای بستری کردن گفتم خونم اینجا نیست گفت اصلا لندن باشی گفتم آقای دکتر یه بچه دیگه هم دارم که خیلی بهم وابسته اس گفت اینقد میزاییدی چه😐😐 گفتم هزینه اش زیاده گفت خوب ببر بیمارستان دولتی اونجا ده تا مرض دیگه هم بچت میگیره وای که متنفر شدم از هرچی پزشکه با چشم گریه کنون اومدم بیرون چقد یه آدم میتونه بی فکر باشه که بدون درک کردن مادر بچه هرچی دلش میخواد بگه چون به نفع خودش بود بستری کنم تا اونجا پول بیشتری گیرش بیاد خداروشکر که شوهرم بود و جفت بیا پیش یکی دیگه هم ببریمش بردیم پیش یه متخصص دیگه که خیلی هم معروف بود تا معاینه کرد گفت گوشش عفونت داره ولی خیلی کم با دارو درمان میشه و براش آزیترو خارجی نوشت و چقد منو آروم کرد با حرفاش گفت نگران نباش این دارو ها رو بده جلو باد سرد نبرش تا فردا خوب میشه همش میگم خدا خیرش بده نه از اون نه از اون دکتر فرصت طلب که بخاطر حالا درصدی پورسانت جوری منو ترسوند که به گریه افتادم
میخوام بگم تو هر شغلی لازمه اول انسانیت و شعوره