ما به عنوان انسان باید بپذیرم که ذاتا تنهاییم و این تنهایی با هیچ کس و هیچ چیز پر نمیشه.اون تنهایی اجتماعیه که گاهی با آدم ها پر میشه.ما همیشه فکر می کنیم قراره یه روز بیاد که همه خوب باشه اما به امید اون روز که هیچ وقت هم نمیاد داریم روزهای عادی زندگیمون رو از دست میدیم.من هم ۳۱ سالمه و تازه به این نتیجه رسیدم که انتظار روزهای خوب رو نکشم زندگی همینه.پس از همین روزهام استفاده کنم و از وقتی بچه دومم رو ناخواسته باردار شدم فهمیدم ما نمی تونیم همه زندگیمون رو خودمون کنترل کنیم و باید خودمون رو با شرایط وفق بدیم
بحرانه ردش میکنی بعد که رد شد میبینی هیچ اتفاق خاصی نیفتاد. من اینطور بودم الان ک ۳۳ هستم هرسال که میگذره و بع ۴۰ نزدیک میشم ترس برم میداره
منم اسم مهسا هستش وسی سالمه وبه شدتتتتتت تنهام
منم ۳۵ سالمه با سه تا بچه تنها بودم و هستم و خواهم ماند همیشه خودم به تنهایی همه کار کردم حتی شوهرم هم کمک دستم نبود
من از سی سالگی میترسم 😢دوس دارم زمانوایسته تو همین سن بمونم همینالانم حس بزرگی میکنم ولی از سی به بالا بهتره😭وای نه نمیخوام پیر شم
چرا خوب،تلقین نکن بابا
چون زود ازدواج میکنین و سریع بچه میارین، این حس شکل میگیره،بعد هی بهش فکر میکنین و پررنگ ترش میکنین. همش تلقینه
من چهارتا خواهر دارم،هیچ.دورانی از زندگیم دوستی نداشتم،نیاز نمیدیدم،حالا ازدواج کردم شهر غریب . تصور کن که خواهرامم ماهیانه و دیر به دیر میبینم گاهی. اما کیفیت زندگیم خوبه، دیر ازدواج کردم و دیر بچه اوردم،اما خودمو بالا میگیرم و تفریحاتمو با پسرم دارم،چون شوهرمم اکثرا کاره. اگه بخوام وا بدم از همه افسرده ترم. مادرم بیماره تو رختخوابه،سالیان ساله. اما منو ببینی میگی سه سالمع،۳۸,سالمه ها
امروز عقد جاری بزرگمه. با جاری کوچیکم نشستیم کارای سفره عقدو بکنیم. میگفت ای کاش ده سال پیش به حرف تو مامانم گوش میکردم انقدر زود ازدواج نمیکردم،هیچی نفهمیدم،۲۹سالشه، دخترش پنج سالشه. بیست سالگی شوهر کردم. کلی نصیحتش کردم. فقط خودتون میتونین کمک کنین تا ازین فاز در بیاین. نمیشه برگشت به عقب. پس ایندتو شاد و قشنگش کن💪💪💪
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.