سلام مامانا
اومدم یه مشورت بخوام ازتون راهنمایم کنید لطفااااااااااااا
پسرم پنج ماهش تموم شده نه موقع بارداری نه موقع زایمان چه تو بیمارستان چه تو خونه و نه حتی موقع ختنه کردن پسرم هیچ کدوم از اینا برادرشوهرم و جاریم نیومدن حتی به بچم سر نزدن و هیچ کادویی هم ندادن برای پسرم
حتی منو پسرمم چندبار خونه پدرشوهرم دید ولی روشو برگردوند و اصلا ادم حسابمون نکرد یکبارم نیومده سمت بچم کلا تحویلمون نمیگیره من همش میبینمش سلام میکنم ولی فقط نگا میکنه روشو برمیگردونه جاریمم که اصلا نه من نه شوهرمو نگاهم نمیکنه خب ماهم ادم حسابش نمیکنیم
خلاصه کمتر از بیست روز دیگه عروسی همین برادرشوهرمه بنظرتون چیکار کنم؟برم یا نرم؟همسرم میگه نریم تا خودش بیاد دنبالمون ولی من اصلا دلم راضی نیست در هیچ شرایطی شرکت کنم چون برابچم هیچ ارزشی قائل نشد با ما مشکل داره با بچم که مشکلی نداره
بنتظرتون سخت میگیرم؟برم یا نه؟

نرو وقتی تورو میبینن روشونو برمیگردونن برای زایمانت نیومدن دلیلی نداره توهم بری عروسیش ببخشیدا کون لقشون

اگه من بودم به هیچ عنوان نمیرفتم

به هیچ عنوان نرو خودتو کوچیک نکن

شوهرت ک میگه نری دیگه نمیخواد بری شماهم آدم حسابشون نکنید تا بهمن

ن عزیزم رفتنت چیه الکی خودتونو سبک کنین . موقع شامم برین میگن فقط واسه غذا اومدن و بدتر حرف میزنن
کلا نرو

نه اصلا نرو چطور اونا هرجور دلشون بخواد با شما رفتار میکنن محل نمیزارن بهتون بعد شما میخواید ادم حسابشون کنید برید عروسیشون من که اگه بودم اصلا نمیرفتم چون با کسی رفت و امد کن که بهت احترام بزاره

من بودم اصلا نمی‌رفتم
کی از بچه‌م عزیزتر

ولی یک چیز بهم ثابت شد
اگر شوهر داره میره مجلس تو هم برو
خودت رو بده نکن.
رفتی نیاز نیست خیلی با جاریت گرم بگیری با فامیلا‌برو بگو بخند.
چون دقیقا همین اتفاق برای منم افتاد.
شوهرم میگفت نریم عروسی برادرش من گفتم حتما بریم.
و رفتیم با همه گرم گرفتیم
الا عروس و داماد.
حتی عکس هم نگرفتیم.

به نظر من برو اگه اومدن دنبالتون به چند دلیل قرار نیست توهم مثل اونا باشی تو بزرگتری و باید بزرگی کنی.دو شاید کسی پشت سرتون بد گفته اینا هم رفته تو ذهنشون و اینجور برخورد میکنن.منم برادر شوهرم هنوز رنگ اتاق بچمو ندیده اما بهشون کاری ندارم تازه با این که من عروس بزرگم و اونا تا ازدواج کردن بچه اوردن و پسر من ۷ ماه از دخترشون کوچیک تره.و اخر از همه که مهمتره از بقیه تو اصلا دخالت نکن چون اخر کاسه کوزه رو سر تو میشکنن اونا داداشن به قول معروف گوشت همو بخورن استخون همو دور نمیندارن اخر که اشتی میکنن با هم تو کسی نباش که خراب شی این وسط.این تجربه ۱۰ سال زندگی مشترکه.ولی باز هم نظر اخر با خودتونه

اگر خودشون کارت دعوت اوردن به شما تحویل دادن
شما دقیقه نود اخرای مجلس برین نیم ساعت باشین و برگردین.
کادو هم نبرین.
در غیر اینصورت به نظرم اصلا نباید شرکت کنین.
اگرم مادرشوهرت حرفی زد بگو چندین بار احترام گذاشتم به پسر و عروس تون‌
همیشه بی احترامی‌و بی محلی دیدیم.
پس مهری و خویشاوندی هم‌ انگار وجود نداره پس لزومی نداشت که شرکت کنیم‌ در جشن‌شون.
خلاصه که خودتون‌ برای خودتون ارزش قائل بشین🥰😘

اگه دعوتت کرد و کارت داد میتونی بری و مثل مهمان شام بخوری و برگردین خونه.... چون بعدا فامیل ها میگن برادرش و زنش چه مشکلی داشتن که نیومدن
اینجور مواقع آدمی که نمیره اتهامات به سمت اونه

وقتی مقابل اونهمه شرایط سخت و رایمان و ی بچه نو رسیده ادم حسابتون نمیکنه چرا باید سر خونه زندگی رفتن اونارو تو ب حساب بیاری؟ جشنشونو بگیرن گم شن خونشون شماام ن کادو بده ن تبریک بگو ن خودتو بچتو ب زحمت بنداز بخاطر اونا انگار هیچ اتفاقی نیفتاده

برای خودتون ارزش قائل بشین نرین...

منم تو چنین موقعیتی هستم منتها مراسم سالگرد ازدواجشون بود نرفتم

نرو ساده ایااا
اصلاا چرا بری

به حرف شوهرت گوش کن.

هر کسی مثل خودش باهاش رفتار کنی اگه زیادی بخایی رو بدی بی ارزشت میکنه محل سگشم نزار

نرو ولکن بابا الکی باید کادو هم بدی و هزینه کنی واس ادم های بیخودی ک زورشون میاد دهن باز کنن ی سلام خشک و خالی کنن
من باشم نمیرم تا بیان ب زور دنبالمون😒

خودتونو کوچیک نکنید و نرید
اونا حتی اگه دعوت هم بکنن از سر اجباره چون کاملا مشخصه مشکل دارن باهاتون

مگه میشه عمو برادرزادشو ببینه روشو برگردونه؟؟؟

چقد تو منی😅منم 8تا برادرشوهر و خارشوهر دارم فقط یکی شون اومد خونمون

من پامو نمیذاشتم همچین آدمایی برن گم شن

من آدمای بدرد نخورو حذف میکنم از زندگیم .نرو

شوهرت هم میگه نریم چرا میخوای بری خودت؟

نه مگه دیوونه ای دور از جونت . برادر شوهر منم همینه تا حالا بچمو ندیده . یجوری میاد و میرهدخونه مادرشوهرم که ما نباشیم . بچم بستری بود یبار زنگ نزد حالش بپرسه . استوری هام میبینه یبار یا ریکشن هم نشون نداده 😒 منم گفتم بمیرن هم سر قبرشون نمیرم . به مادرشوهرمم گفتم من دیگه اینا رو آدم حساب نمیکنم به این دلیل بعدا نگی تقصیر من بوده چون اول اونا شروع کردن

یعنی بازم شک داری بری یانه
معلومه نباید بری

منم جای شما بودم نمیرفتم

عزیزم شما کاری کردید؟مشکل دارید ک اینطوری میکنن؟

چون مسلما مریض ک نیستن الکی اینجوری کنن