۲ پاسخ

برا من که اعلان اصلا نمیاد مگه اینکه خودم گهواره رو باز کنم پیغام ها رو ببینم،😒😒😒

والله پیام های منم حذف کرده فک‌کنم بعضیا گزارش زدن

سوال های مرتبط

مامان گلی مامان گلی ۳ سالگی
مهربان باش
انتشارات پرتقال

این کتاب برای ۵ سال به بالاست. میدونید که مهربونی کردن باید یه انتخاب باشه نه اینکه بچه فکر کنه ذاتا باید مهربون باشه؟
یعنی نباید بگیم مامان جون شما خیلی مهربونی، خیلی صبوری و ....
مهربون بودن یه چیزه، اینکه انتخاب کنی مهربون باشی، یه چیزه دیگه، که باید دومی رو آموزش بدیم. چون نتیجه ی اولی میشه مثل خیلی از ماها که خیلی جاها دوست نداریم ولی ازونجایی که مهرطلبیم یا میگیم وای حالا طرف ازم‌ ناراحت نشه، مجبور میشیم برخلاف میلمون مهربونی کنیم.
توی کتاب با ذکر مثال های مختلف و متفاوت توضیح میده اصلا مهربون بودن یعنی چی.
و یه مورد دیگه که داستان کتاب باهاش شروع میشه مسخره کردنه. اینکه شما وقتی میبینی کسی براش مشکلی پیش میاد مسخره نکنی به جاش کمکش کنی. اما ممکنه اون از کمکت خوشش نیاد. این اشکالی نداره. تو انتخاب کردی مهربون باشی و اون انتخاب کرد بپذیره یا نه. که نشون میده در اخر میپذیره چون آدما ذاتن نیاز به همدلی دارن.
مامان محمد و ماهلین مامان محمد و ماهلین ۳ سالگی
سلام به مادرای عزیز
بازم بی مقدمه یه چیز تعریف کنم واستون
روزی که رفتم بیمارستان ماهلین به دنیا بیاد خیلی استرس داشتم نفر اولم واسه عمل دکترم من بودم لباسامو پوشیدم نشستم تو ویلچر مامانم لباسای ماهلین رو گذاشت تو بغلم دستامو فشار داد و گفت انشالله به سلامتی بری و دوتایی برگردین و خانمه من و برد تو اتاق عمل و کمکم کرد که بشینم رو تخت و من داشتم اشک می‌ریختم چون الکی ترسیده بودم بار اولمم نبود ولی سر پسرم هیچی نفهمیدم و سراین یکی بی اندازه استرس داشتم همینجور بی صدا اشکام میومد که چشمم افتاد به دکترم زدم زیرگریه( یه خورده دلتنگ پسرمم بودم کلا ناراحت بودم واسه پسر یکسال و ده ماهم که تنهاش گذاشته بودم ) گفتم خانم دکتر خیلی میترسم گفت وااای چه مامانی چه نازی داره ترس نداره که عزیزم تا ده دقیقه دیگه دخترتو میذارم تو بغلت خلاصه آروم شدم و این دکتر بیهوشی رفت پشت سرم که آمپول بزنه به کمرم یهو یه خانمه که تو اتاق عمل بود اومد گفت خوب خانمی بچه دومته گفتم آره گفت اسم اولی چیه ؟ گفتم محمد و نگاه میکردم پشت سرم که ببینم دکتر بیهوشی چیکار میکنه این خانمه هم میخواست حواسمو پرت کنه قشنگ مشخص بود گفت خب اسم این یکیو چی میذاری گفتم ماهلین گفت واااا ماهلین ؟ محمد و ماهلین ؟؟؟؟ دختر باید بذاری محنا ،به محمد محنا میاد نه ماهلین منم اومدم بگم نه من ماهلین دوست دارم
دیگه آمپوله رفت و یکی دیگه ام پشت بندش رفت دوتا واسم زدن .
فقط یاد اون زنه میوفتم که سریع یه اسم که به محمد بیاد رو پیشنهاد داد خندم میگیره