۹ پاسخ

دقیقا بخاطر این دقت و هوش و توجهشه که نمیتونه بخوابه چون فکرش همه جاس نمیتونه تمرکز کنه برا خواب

بچه ها بلد نیستن خودشون بخوابن باید عادت کنن آموزش خواب بیینن دختر منم خودش نمیخوابه

براش تو قالب داستان توضیح بده دختر من تو تخت خودش نمیخوابید ی شب اتفاقی شوهرم براش گفت رفتیم برات تخت خوشگل خریدیم نی نی بودی اونجا میخوابیدی دیدم موقع خواب بالشش رو گذاشت تو تخت خودش خوابید بدون هیچ دردسری .توام چند بار براش توضیح بده بگو شوهرتم بیاد پیش خودت بخوابه بعد بگو ببین بابا چجوری میخوابه .الکی باباشو بزار رو پات اونم فیلم بازی کنه که نمیخوام اخه ....رو دخترت تاثیر میزاره چون العان سن تقلید کردنشونه

دقیقا بارانا هم اینه شده واسه ما ولی خیلی کم پیش میاد ک خودش بخوابه ، تازه میگ‌بیا بریم تو اتاق بخوابیم ولی جا میندازم چراغ و خاموش میکنم لج میکنه ک ن نخوابیم دیوونه شدم از دستش منم محل بهش نمیدم هرچی اون میگ ن بریم بازی حتی میره اسباب بازیاشم میاره ولی بلند نمیشم میگم بیا تو بغلم قصه بگم ، میاد میخوابه پیشم دو تا قصه میگم میگ بزارم رو پات رو پا هم‌ی رب ساعتی درگیرم تا بخوابه ینی قشنگ دهنم سرویس موقع خوابش

بچه ها آینه کار های ماین 😍
پسر من موقع خواب دراز می‌کشه میگه پشت مو‌ بخارون یواش یواش میخورنم می‌خوابه 😍

عزیزم ریحانه حرف میزنه؟ چندتا کلمه میگه

😂😂😂
این وزه ها همه چیو ضبط میکنن و تکرار
چندشب بغلش دراز بکش پشتشو بمال یا براش غصه بگو بذار بخابه..اونجوری دیگه پا و کمر نمیمونه برات ک دخترخوب

یعنی دختر من کپی بابامه رفتارش همونجور ک بابام جلو تلویزیون ب دقیقه نکشیده خوابش میبره هلن هم همونجوره یه حرفایی میزنه دیروز تو خیابون گربه دید یهو ب باباش گفت بابا بخدا جون هلن من خونمون اصلا گربه ندارم😅توهم بزارش جلو تلویزیون ببین عادت نمیکنه بخوابه

مامانیییی لواز ارایشی میفروشم میخری؟🥰🌊

سوال های مرتبط

مامان علیرضا🌻💛 مامان علیرضا🌻💛 ۲ سالگی
الهی بگردمش همسرم بیدار شده میگه وای فاطمه خواب دیدم بچه دوممون به دنیا اومده انقدر خوشحال بودم 🤗❤️🤣🤣
یعنی انقدر این مرد بچه دوسته که نگو از وقتی که علیرضا یک ماهه بوده اصرار داشته ب بچه دوم تا الان ی مدت ک میگفتم دو سالگی علیرضا اقدام میکنم بدن زن بعد دو سال برا پذیرش بچه حدید اماده بعد گفتم مرضم خوب بشم بعد الان میگم دندونان درست کن بعد 😅🤣 بهش قول ۱۴۰۴ و دادم ولی اصلا اماده نیستم من خیلی خیلی بجه دوستما خیلی هم رو بچه حساسم دل خودمم میخواد ها ولی میگم بابا من تازه ۲۳ سالمه هم سن های من یا اصلا ازدواج نکردن یا همون ی دونه رو دارن یعنی فامیل خودمو بخوام بگم دختر های بزرگ تر از من هنوز ازدواجم نکرده وقتی تو جمعشونم با وجود اینکه همشون عاشق علیرضا هستن با خودم خودمونی ان ولی بازم مقایسه میشم الان با ی بچه ی سری محدودیت ها دارم ک میشه کنار اومد ولی دوتا بشن قشنگ خونه نشین میشم هیچ کاری نمیتونم بکنم حداقل تا زمانی که دومی دو ساله بشه خیلی ترس دارم دودلم نمیدونم واقعا چیکار کنم شما ها جای من بودین چیکار میکردین