سلام خوبید بیاید یکم حرف بزنیم
واقعا چ زود گذشت وقتی نوزاد بودن دردای زایمان بخیه هاامون افسردگی بعد از زایمان زردی بچه مون مریضیشون برای اولین باز خیلی سخت بود مخصوصا برا منی ک تنها بودم
شب بیداریی ها و بی خوابی واقعا خیلی زود گذشت با اینکه سخت گذشت ولی گذشت دیگه ... و داره میگذره

آسون نشدن ما عادت کردیم ب شرایط سخت

خدا مال همه رو حفظ کنه سخت هست ولی لذتش بیشتره

آره دختر من تا شش ماه بیشتر شب و روز گریه میکرد شب و روز خواب نداشت گریه مریضیاش به کنار ولی خداروشکر گذشت الآنم اون هفته مریض شد بیمارستان بردم

وای چقد بخیه هام بد بود میرفتم دسشویی سرد بود تو راه پله هااا وایی چقد عصبانی میشدم چقد حساس بودم گریه میکردم میرفتم تو حموم گریه میکردم خداروشکر گزشت

درسته والا الان خوب نشدن که سرویس میکنن

اره و واقعا همه اینا نزاشت از اون روزای بچمون لذت ببریم

اره بعد دوماه با کمک خدا خیلی آسون تر گذشت