۷ پاسخ

منم برای بزرگ کردن دخترم هیچ اذیت نشدم خیلی آروم بود و اصلا شبا بیقراری نکرد
ولی بارداریم خیلی بد بود اگه ی بچه حاضرو آماده بهم میدادن خیلی خوب میشد

اونایی ک نام بردی بالا دختر من همش و داشت رفلاکس کولیک بیخابی شبانه دلپیچه و.....
من تا دوماه خونه مامانمم بودم😂🤦‍♀️
بچه دوم مگ خرشم بد چندسال اونم الان ن

بچه ها از دور قشنگن ،فک کن دوتاباهم مریض شن،کابوسی که دوماهه دست ب گریبونم باش،۱ هفته سالمن بازمریض،اختلاف۳ سال،همسرم درکی از حالم نداره،ساعتهاتواتاق باس کوچیکروخواب کنم مریض که میشه وابستگیش بیشترمیشه...بیش از حد سخته واقعا

منم اصلا نمی خواستم ولی ناخواسته باردارم الان بدبختی

منم هم بارداری راحت داشتم هم بزرگ شدنش راحت بود همه مراحل برام راحت بود پسرم هم فوق‌العاده صبور بود نه کولیک نه رفلاکس نه زردی نه گرمی.

بچه سه تا چیز میخواد
اول اعصاب
دوم اقتصاد
سوم کمکی
من اعصاب کمکی دارم چون دوتا خانواده تا همین الان هرکاری بخوام بکنم بسیج میشن ولی از لحاظ اقتصادی شرایط ندارم

حالا برعکس پسره من به شدت کولیک داشت شبانه روز گریه میکرد منم باهاش گریه میکردم خیلی حالم بد بود از بس پسرم اذیت کرد دومی رو که باردار شدم همش میگفتم نکنه دخترم مثل پسرم باشه ولی خداروشکر مثل پسرم نبود گریه میکنه ها ولی نه به شدت پسرم

اکه اعصاب داری شرایط داری کمک حال داری ب بازداری فکر کن اگه حداقل شوهرت درکت میکنه وگرنه ۲ تا بچه دست تنها سخته

سوال های مرتبط

مامان مرسانا مامان مرسانا ۴ سالگی
از لج مادرشوهرم آقا بچه ی جاریم روزی ۴ ساعت خونه مادرشوهرم منم کنارشم اینم هر دفعه میاد دم خونمون یا دخترمو بهش میگه وایسا تا اون بیاد با هم بازی کنین حالا اون از مهد میاد و مریضی و ویروس ممکنه داشته باشه از اون ور من نمیتونم بچمو بزارم چند ساعت اونجا تنها باشه از این ور بچم خیلی دوست داره اونجا باشه و باهاش بازی کنم چن بار به مادرشوهرم گفتم مزاحم ما نشو ما کار داریم اینم میخاد از سر خودش باز کنه باز میا  صدای بچمو در میاره منم یه بار بچمو برداشتم آوردم خودش گریه که میخام بمونم اونم هی بهش می‌گفت بمون همین جا نمیخاد بری هی ام به من می‌گفت با لحن بد که چیکارش داری میخاد بازی کنه تا مامان اون بیاد منم بچمو کشیدم آوردم بعد چون خیلی گریه میکرد بردم خونه خاله ام تا با بچه ی اون بازی کنه خالم گفت بچه اش ۵ روزه آنفولانزا داشته و الان فقط سرفه میکنه منم دیدم این گریه میکنه گفتم اشکال نداره حالا بچم گلو درد داره بردمش دکتر نمیدونم آنفولانزا گرفته یا عفونت باکتریایی گرفته چون دکتر آموکسی سیلین داد حالا گلوش و گردنش داغه و دیشب تز گلو درد فقط جیغ کشید چکار کنم واقعا چکار کنم برنامه ی هر روز خونه ی مادرشوهرم و دختر جاریم همینه
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
مهد بچه ها یه مشاوره ی خیلی خوب داره من واقعا ازش راضی ام خیلی خوب راهنمایی می کنه امروز باهاش جلسه داشتم دررابطه با ماهلین همین پی پی کردناش و اعتماد به نفس پایینش و خجالتی و کم حرف بودنش در رابطه با همش باهاش صحبت کردم کفت قضیه ی پی پی که همش از سر لجبازیه نه ترس چون اگه ترس بود که کلا نمی کرد یا با گریه می کرد گفت وقتی پی پی می کنه بزارید به حال خودش یه خورده تا کم کم دست برداره از اینکار گفت چند بار اینکارو تکرار کن زمان می بره ولی درست میشه راجب اعتماد به نفس پایینش و خجالتی بودنش هم گفت اول باید تست بگیرم ازش و بعدشم چند جلسه رفتار درمانی بیاد تا درست بشه و همین محیط مهد هم خیلی عالیه براش
بعد کفت حتما تست هوش هم بده واسه سنجش کلاس اولش خیلی به درد پی خوره هم برای ماهلین هم دلوین گفت همه ی بچه ها تو این سن انجام بدن کمک می کنه بهشون واسه سنجش ورود به مدرسه یک ساعت و نیم ازشون تست گرفته میشه ۷۰۰ ولی ما چون از طرف مهد هستیم ۵۰۰ میگیره اینجا مطرح کردم صرفا به خاطر اینکه ممکنه یکی مثل من با بچش چنین مشکلاتی داشته باشه البته به من گفت واسه درماتش باید بیاد کلینیک ولی گفت رو دقت و تمرکز تو خوده مهد باهاش کار میشه ولی گفت کاردرمانی فقط رو دقت و تمرکزش بیشتر کارمیشه تا موردای دیگه‌ گفتم کاردرمانش عوض شده بعد این یکی به من میگه بچت رابطه ی چشمی نداره 😐گفت خوب جلسه ی اولش بوده بچه یه چیز طبیعیه خجالت کشیده گفت این برچسب زدن ها خیلی اشتباهه اینو که گفته مربوط به بچه های اتیسمه این بچه سالم سالمه چیزیش نیست