۷ پاسخ

خداروشکر ک اذیت نشدین همه منم فردا قراره بزنم

یعنی این واکسن شده معضل برای همه مامانا من خیلی میترسم ازش

بعد از تزریق نذاشتم بشینه کلی بازی کردیم تو همون بهداشت بعد رفتیم خانه بازی بعدش تو حیاط مامانم اینا خلاصه تا شبش حسابی فعالیت و بدو بدو داشت که باعث شد واکسن تو پاش حل شه آبم زباد دادم بهش خدا رو شکر تب و درد نداشت و سبک گذشت

من امروز صبح زدم

سبک بود

سلام عزیزم
رادین لحظه واکسن زدن خیلی گریه کرد میگفت ددر اخه فکر میکرد میخواستیم ببریمش ددر اهنگ بذاریم تو ماشین با باباجونش کیف کنه بازی کنه بعد بردیم واکسنش زدیم خیلی تو ذوقش خورد
بعدش اومدیم خونه عین خیالش نبود کلی بازی میکرد بدو بدو از مبل ها بالا میرفت شیطونی بازی بعد از ظهر خوابید عصر بیدار شد تب نداشت ولی بیحال بود و جون نداشت دلش میخواست بازی کنه ولی نمیتونست. گفت بریم ددر بردمش همش میگفت بغلم کن راه نمیرفت چون درد داشت. شب تب کرد شدید نبود. نصف شب یکم تبش بالا رفت با استامینوفن اومد پایین
روز دوم هم تقریبا همینجور بود روز سوم تب نداشت ولی خیلی بهانه گیری میکرد و غذا نمیخورد. بازم شبش تب کرد تو خواب. استامینوفن دادم و پاشویه کردم نیم ساعتی غلت زد خوابش نمیبرد ولی گریه هم نمیکرد طفلی فقط غلت میزد گیج خواب بود نمیتونست بخوابه کم کم دمای بدنش اومد پایین خوابش برد دیگه تب نکرد.
الان هنوز کم اشتهاییش ادامه داره. نه که هیچی غذا نخوره ولی خب مثل حالت عادی که خوش اشتها غذا میخورد نیست

نسبت به چهار وشش سبک بود تو تاپیکام توضیح دادم دربارش

سوال های مرتبط

مامان نفس مامانش مامان نفس مامانش ۲ سالگی