۶ پاسخ

من یه ماهه دارم خونه تکونی میکنم دست تنها مامانم و مادرشوهرم میگن بیایم کمک خودم نزاشتم چون اونا اومدنی کار خودشونو میکنن وجای همه چیو به سلیقه خودشون عوض میکنن بعد رفتنشون مجبور میشم دوباره اونکارو انجام بدم
خونه رو کلا ریختم بیرون از اول چیدم کلی وسایل دور ریختم خونه سبک شده ولی هنوز تموم نشده
چون زود خسته میشم و وزنم خیلی بالا رفته نمیتونم زیاد سرپا بمونم کم کم کار میکنم

من تمیزکاری خونه را تقریباشروع کردم ولی دیروزازصبح تا آخرشب دردکمرو دل وحشتناکی داشتم کلااستراحت کردم شوهرم خداکمکش کنه دیروزکارهاراانجام داد امروز دوباره بایدشروع کنم ولی لباس و وسایل بچه ام را هیچی نخریدم

منم اتاق دخترمو باید بچینبم خونمم تمیز کردم ساک خودمو و دخترمو جمع کنم برم به دوتا عکس هم بگیرم یادگاری بمونه و تمام

منم تا الان ب امید کمکی نشستم خونه تکونی نکردم...الان وزنم بالا...فشار زیاد بم میاد و کسی گوشش بدهکار نیست...اینقد کار دارم ک نگو...ولی خب از دیروز شروع کردم...دو هفته دیگه زایمانمه

من که از هفته ۲۰ منع کار خونه شدم
فقط‌ میتونم غذا بپزم

منکه دوروزه تو اساس کشیم.دست تنهام هستم هیشکیو ندارم کمکم کنه.هی فشارم میفته دراز میکشم دوباره پامیشم کار میکنم.خیلی سخته پاره شدم😢😢😢
حس میکنم الاناس که وسط خونه چیدن بزام

سوال های مرتبط

مامان معجزه زندگیمون مامان معجزه زندگیمون هفته سی‌وششم بارداری
مامان دلوین مامان دلوین هفته چهلم بارداری
مامان درنیکا مامان درنیکا روزهای ابتدایی تولد
مامان النا مامان النا روزهای ابتدایی تولد