۱۲ پاسخ

نوازد شیش ماهه دیگه آنچنانی شیر نمیخوره چون غذا میخوره ناراحت نباش مهم اینه تا شیش ماهگی که بچه بیشتر به شیر نیاز داره بهش دادی از این به بعد هم غذاشو وعدهاشو بیشتر کن شیر خشک هم کنارش بده

سلام عزیزم شیرنئویکت داری

توکلت بخداباشه ،خدابخودتوبچه ت سلامتی بده

داستینکس من سالها پیش مصرف می کردم، اون موقع هم نایاب بود ، به جاش گابرگولین میشد مصرف کنی ولی انگار عوارض داشت یکم
این روزها میگذره عزیزم قوی باش

عزیزم چشم به هم بذاری بزرگ میشه همه اینا مال سال اوله
ما اینقد بچه کوچولوی کم وزن دور و برمون بودن الان بیا ببین ماشالا قد و وزنشون عالیه

به اونایی فکر کن که بچه دار نمیشن
وحاظرن خدابهشون بچه بده وتوشرایط تو باشن وداروی کمیاب مصرف کنن
وازصمیم قلبت خداروشکر کن🌱💗

انشالله که هر چه زودتر حال خودتو نینیت خوب بشه و الرژیش رفع بشه عزیزدلم
میفهمم واقعا ادم خودش مریض بشه از طرف دیگه بچشم همزمان حالش خوب نباشع شیر نخوره چه عذابیه واقعا

ناراحت نباش عزیزم خدا انشالله سلامتی بده

الان ناراحت میشی ولی بعد یه مدت عادت میکنی هیچکس مهم تر ازخودت نیست من بعد ۱هفته خواستم دوباره شیربدم گریه میکردم باز برگشتم الان خوشحالم شیرخشک دادم و باخودم میگم ای کاش ازهمون اول همین کار و میکردم

عزیییزم سخته
ولی خداروشکر ۶ ماه خورده ازاین ببعد غذاخور میشه
دیگه کاریه ک شده
غصه نخور

آخه عزیزم دیگه قسمت این بوده ناراحت نباش شیر خشکم بد نیست چه اشکال داره

منم بخاطر تشخیص اندومتریوز حین زایمان و قرص های هورمونی ک برام تجویز شد دیگ نتونستم شیر بدم البته برام بد نشد چون پسرم از سینه شیر نمیخورد باید میدوشیدم بعد تو شیشه میدادم
فقط اگر دوست داشتی میتونی بگی علایمت چی بود من سینه چیدم خیلی درد میکنه

سوال های مرتبط

مامان کوچولو مامان کوچولو ۱۳ ماهگی
خانما امروزا من یجوری میشم همش سرم گرم میشه و طاقت توتوخونه موندن رو ندارم یعنی جوری میشم که مغزم کار نمیکنه دیروز پیش خودم گفتم اگه بمیرم راحت میشم گفتم شوهرم که خودشو راحت کرد گفتم منم برم پیشش تا اون دنیا هرجا که باشیم کنار هم باشیم می خواستم کاری کنم ولی خانوادم فهمیدن و بزور جلوم رو گرفتن قبل هم از این فکر ها داشتم ولی باز میگفتم فقط بخاطر دخترم همش خودمو با این موضوع که دخترم تنها میمونه دختر میوفته دست اون آشغال ها فقط با این فکر ها خودمو آروم میکردم ولی بی دیشب کلا از همه چی سرد شدم حتی چشام دخترمو ندید جوری شدم که فقط به این فکر میکردم که خودمو راحت کنم گفتم دیگه بسه این همه عذابی که تو این سن کشیدم بسه گفتم تا اینجاش که روز خوش ندیدم از اینجا به بعد هم زندگیم درست نمیشه گفتم کسی که اولش بدبخت میشه دیگه هیچوقت خوشبخت نمیشه گفتم این دنیام که باعذاب گذشت بزار اون دنیا هم با عذاب بگذرونم ولی برم پیش عشقم 😔😔💔ولی نزاشتن تا خودمو راحت کنم😭😭😭
خدایی یعنی تا حدی از زندگی از آدما از حرف مردم از همه چیز خسته شدم دیگه طاقت هیچی رو ندارم بخدا جوری خستم که دیگه نمیکشم دلم به آرامش می خاست یه زندگی خوب درکنار عشقم و بچم ولی بخدااا که نزاشتن دیگه هیچ امیدی ندارم تو این دنیا 😭😭😭😭😔😔💔💔💔💔💔💔❤️💔💔💔
دلم یه جایی می خواد که هیچ آدمی نباشه فقط خودمو دخترم دلم هیشکی رو نمی خواد از همه چی خستم خیلیییی خستهههههه😭😭😭😭😭😭😔😔😔😔