۷ پاسخ

وای من اونروز ساعت چهارصبح پاشدم بهش شیر بدم
دیدم تو‌تب داره میسوزه یک هفته داشتم میمیردم
الان بهتر شده بچم

واقعا گناه دارن بچه ها دختر منم تب کرد آب شد

عزیزم کسی رو راه نده رک بگو ویروس زیاد شده بچه ام کوچیکه نمیخام مریض بشه طفلی بچه مگه چقدر جون داره که ی مشت احمق میان درد و مرضشون رو میریزن تو تن بچه و میرن

سیر ماست بده بهش بهتر میشه

اره بخدا خیلیا مریضن و میان پیش بچه و نمیگن بیشعورا

واقعا خیلی بده
من بچم خودش ویروس گرفته بود
تا یکم بهتر شد
دوستامون که مریض بودن اومدن خونه مون دوباره بچم مریض شد و هر کار میکردیم خوب نمیشد خیلی طول کشید تا بهتر شد🥲💔

الهی بمیرم
خیییلی سختتته
خداروشکرررر ک ب خیر گذشته و متین جان بهتره
دقییییقا خدا نگذره از اونا ک انقد سهل انگارن ک حتی ب فکر بچه کوچیک هم نیستن
ماهم درگیر بودیم پسر بزرگم خودم و الان هم پاشا
ان شالله ک ب خیر بگذره
خداااییش مادر تو این شرایط روانی میشه 😭😢

سوال های مرتبط

مامان محمد مهدی✨ مامان محمد مهدی✨ ۱۲ ماهگی
صدای یه مادر خسته و له رو میشنوید که از دست و گردن درد میخواد گریه کنه
محمدمهدی ویروس جدیدی که اومده بود رو گرفته. روز اول تک سرفه میزد ولی من متوجه نشدم بچم مریض شده چون این تک سرفه ها به خاطر رفلاکسش برام عادی بود تا اینکه یهو بیرون رویش زیاد شد و در عرض ۶ ساعت یهو خلط گلوش زیاد شد و عطسه و آبریزش بینی شروع شد....
چون به لطف تعطیلات هیییچ متخصصی پیدا نکردم مجبور شدم خودم پلاژین بدم و وقتی تبش شروع شد استامینوفن. این روند ادامه داشت تا یهو چهار صبح بچم تب و لرز کرد و کل بدنش میلرزید اینقدر گریه کردم و هول شده بودم که نمی‌دونستم دارم چکار میکنم و چی میگم به همسرم بردیمش بیمارستان که فقط دکتر عمومی داشت سه تا بیمارستان مختلف بردیم و هیچ کدوم متخصص نداشتن فقط یکی آزمایش خون ازش گرفت و گفت تا ۸ منتظر بمونید تا هم جواب آزمایش بیاد هم دکتر. توی این چند ساعت بچم به خاطر خلط گلو چندین بار بالا آورد دیگه داشتم دیوونه میشدم کاری از دستم بر نمیومد وقتی دکتر اومد یکسری دارو براش تجویز کرد و گفت پلاژین چون ضد آبریزش بینی توش داره باعث شده خلط گلو زیاد بشه🤦🥲 از دیروز که دارو هاشو خورده خیلی بهتر شده و خلط گلوش واقعا بهتر شده حداقل راحت تر میتونه غذا و شیر بخوره
از خدا میخوام هیچ بچه ای مریض نشه. مادر بودن خیلی سخته اون یک شب من اندازه چند سال پیر شدم🥲
مامان امیر مامان امیر ۱۵ ماهگی
خانما چقدر به چشم نذر اعتقاد دارید من که با چشم خودم دیدم بچه من وقتی به دنیا اومد ۲ کیلو نیم بوده اصلا نمیشده بغلش کرده من که گفتم میمیره بعد رفتم پیش ی دکتر بنده خدا ادم پیر بوده بهم گفت هرروز بشورش و شیر خودت تقویت کن منم همین کارو کردم و بچه کم کم داشت وزن میگرفت ۴ ماهش شده بردم برای واکشن وزنش بوده ۵ نیم انقدر چاق شده بود که هم پرستار های بهداشت گفتند این همون بچه خلاص همین که اومدم خونه بچه تب کرده حالش خیلی بده شده ۵ شبه بستری شده از همونجا دیگه سعی کردم از خونه کمتر برم بیرون وقتی ۷ ماهش شده رفتم خونه یکی از فامیل ها گفتند ولی چه بچه تپل داری بغلش میکردن بوس اینا دوبار بچه حالش بد شده تا چند روز من کارم بود دکتر رفتند بعد هم گفتم این بچه ش مریضه ی مشکل داره که فقط راه بیمارستان گرفته دیگه از همونجا اصلا بچه رو از خونه بیرون نکردم تا که ۹ ماهش شده بردمش دکتر گفت وزنش خیلی بالا بودم ۱۳ کیلو بوده اینم بگم من بچم از ۴ ماه که بودش شیرخشک رژیم میداد در کنار شیر خودم بعد دکتر گفت شیرت خیلی چرب دیگه به بچه نده که این بچه خیلی چاق شده دیابت میگیره مریضی منم ترسیدم شیر خودمو دیگه ندادم بازم که شیر خشک رژیم میخوره وزنش میره بالا الان بگذریم از این حرف ها دیشب ی بنده خدا اومد خونه من و بچه خودش مینداخت رو سفر خودش غذا میخوره اون از خونه رفته الان بچه هم اسهال به شددت و خون هم هست نمیدونم چیکارکنم 8